• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

-_@@مشاهیر سرخ@@-_

South Boy

متخصص بخش فوتبال
-_@@مشاهیر سرخ@@-_

در این تاپیک مشاهیر سرخ قرار میدید.
ممنون .

 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
استاد مرتضی احمدی
پیش پرده خوان بزرگ

یک روز فکر می کنم سال 80 بود با استاد و اتومبیل B.M.Wمدل 1970او از میدان ولیعصر به سمت باشگاه شاهین در گلستان نارمک می رفتیم. استاد از روزگارش می گفت و دلمشغولی ها و هنوز هم روایت استاد از زندگی برای من مثل یک سرمشق عاشقانه است. مرتضی احمدی را همه می شناسیم کمتر کسی است که در فوتبال ایران نفس بکشد و او را نشناسد به جز فوتبال در تمام عرصه های هنری هم اینگونه است به خصوص سینما و ادبیات در این دو عرصه هنر مشترکی به نام پیش پرده خوانی وجود دارد که استاد مسلم این هنر در ایران مرتضی احمدی است. اشعار متن فیلم هایی مثل حسن کچل و بابا شمل را که به یاد دارید همه آنها یک خواننده مشترک پیش پرده خوان به نام استاد مرتضی احمدی داشته است. اما بپردازیم به زندگی استاد ایشان متولد1303 هستند و کار هنری را از دهه20 در تئاتر و هنر دوبله آغاز کردند و سپس به بازیگری و پیش پرده خوانی پرداختند اما در همه این سالها عشق به فوتبال در وجودشان ریشه دار بود. ورزشگاه امجدیه و زمین خاکی راه آهن اماکنی است که او در ساخت آنها به عنوان یک نوجوان زحمتکش حضور و دخالت داشته است. احمدی عاشق فوتبال و تیم پرسپولیس بود. علی القاعده او یک شاهینی قدیمی بود که به محض پیوستن شاهینی ها به پرسپولیس با جمع مردان شاهین به تیم فوتبال پرسپولیس آمد و یک گروه بسیار خوب را به راه انداختند.40 سال است که مرتضی احمدی در استادیوم و تلویزیون چشم از پرسپولیس برنداشته است و تا همین2 و3سال قبل بازیهای پرسپولیس را در ورزشگاه می دید یادم نمی رود روزی که پرسپولیس پگاه را در اولین روز لیگ حسوم حرفه ای با حساب8-2 شکست داد استاد گویی خوشحال ترین مرد روی زمین بود. به نگارنده گفت فلانی انگار پرسپولیس به دوران اوجش برگشته است.
کارگردانهای قدیمی خوب می دانند که مرتضی احمدی در تمام قردادهایش ذکر می کردکه موقع بازیهای تیم پرسپولیس او باید بازیها را در ورزشگاه از نزدیک ببیند! این عشق عمیق ریشه در هویتی داشت که شاهین و به تبع شاهین پرسپولیس در فوتبال ما ایجاد کرده بود. استاد احمدی در فیلم های سینمایی بسیار هنرمندی کرده است. معروفترین نقش او نقشی در قالب یک مرد دلال بود که او را با آن سر و شکل خاص به باور جامعه فوتبال رسانده است. احمدی امروز 83سال دارد و هنوز عاشق و علاقه مند فوتبال و پرسپولیس است. برایش آرزوی سلامت و تندرستی داریم و امیدواریم خدای مهربان او را سلامت دارد.(منبع روزنامه پرسپولیس/پیش شماره سوم-5/2/87)
در پایان جالب است بدانید شعار معروف "پرسپولیس قهرمان میشه خدا میدونه که حقشه..." از سروده های آقای مرتضی احمدی است.(به نقل از روزنامه خبرورزشی)


321445_orig.jpg


روایت استاد احمدی از 16شهریور 52(روز شیش تاییها)
احمدی می‌گوید: "تمام عشقم غیر از سینما و تئاتر فوتبال و کشتی بود. اولین بار که رفتم استادیوم هفت تا اسکناس صدی تو جیبم بود. بازی تاج و پرسپولیس. گفتم یا حضرت اباالفضل هر گلی که پرسپولیس به تاج بزنه یکی از اسکناس‌ها رو به عشق تو نذر می‌کنم ... آقا بازی شروع شد و پرسپولیس یکی، دو تا سه تا زد تا شیش تا. گفتم یا حضرت عباس غلط کردم، بسه دیگه، حداقل بذار یه صدی تو جیبم بمونه برگردم خونه. اون بازی حضرت عباس به تاج رحم کرد."

منبع:GolFilm
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
سید محمد خاتمی
سید اصلاحات
سید محمد خاتمی (زاده ۱۵ مهر ۱۳۲۲) پنجمین رئیس جمهور ایران بود که طی دو دوره بین سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ ریاست جمهوری ایران را بر عهده داشت. او به عنوان رئیس جمهوری اصلاح طلب به ریاست جمهوری انتخاب شد و روز انتخابش (۲ خرداد) به نامی برای جنبش اصلاح‌طلبی داخلی در ایران بدل شد. خاتمی در ضمن مبدع طرحی به نام «گفتگوی تمدن‌ها» بود که در سراسر جهان شهرت بسیاری یافت و با نام او شناخته می‌شود. سازمان ملل متحد نیز سال ۲۰۰۱ میلادی را بر اساس این طرح، سال گفتگوی تمدن‌ها نامگذاری کرد

در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶، خاتمی به عنوان نماینده اصلاح طلبان داخلی شرکت کرد. رقیب اصلی وی ناطق نوری بود، بر خلاف بسیاری از پیش‌بینی‌ها، خاتمی با اختلاف بیش از ۱۳ میلیون رأی با نفر قبل پیروز شد. کردند و خاتمی ۲۰ میلیون رأی آورد انتخاب او در ۲ خرداد ۱۳۷۶، دوره جدیدی در سیاست ایران بود و جنبشی که از دل این قضیه آغاز شد، معمولاً «جنبش دوم خرداد» نامیده می‌شود.بیش از ۸۰ درصد واجدین شرایط (نزدیک به ۳۰ میلیون نفر) در این انتخابات شرکت کردند.
وی از طرفداران پر و پا قرص فوتبال می باشد که به نقل از نزدیکانش طرفدار تیم پرسپولیس نیز می باشد اما فقط در محافل خصوصی به آن اشاره می کند.(که البته چندی پیش برادرش محمدرضا خاتمی در مصاحبه با مجله رویش به پرسپولیسی بودن خودش و برادرش اشاره کرده است.)



KHATAMI.JPG


خاتمی پس از پایان دوران ریاست جمهوری نیز فعالیت‌های خود را ادامه می‌دهد. او مؤسسه باران, بنیاد آزادی رشد و آبادانی ایران را تأسیس کرده‌است و مسؤولیت موسسه بین المللی گفتگوی تمدن‌ها را نیز به عهده دارد.
پدر او روح الله خاتمی موسس مدرسه علمیه اردکان و امام جمعه شهر یزد است. همسر او زهره صادقی خواهر زادهٔ امام موسی صدر است. او از همسرش، دو دختر به نام‌های لیلا و نرگس و پسری به نام سید عمادالدین دارد. از سایر بستگان مشهور او می‌توان به برادرش محمدرضا خاتمی (از رهبران جبهه مشارکت) اشاره کرد.
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
حسین ثابت
مولتی میلیاردر ایرانی
حسین ثابت ۷۱ ساله و متولد مشهد است. او از ثروتمندترین مردان ایران به شمار می‌رود که در آلمان زندگی می‌کند.

ثابت در جزایر قناری ۹ هتل مجلل با پنج هزار تخت دارد و در ایران نیز هتل بزرگ داریوش را به سبک تخت جمشید در کیش ساخته‌است.
وی، غیر از این هتل، هفت هتل دیگر نیز در کیش دارد شرکت تجارت بین‌الملل ثابت و مجموعه پارک دلفین‌های کیش (دلفیناریوم) متعلق به اوست.
او کلنگ سرمایه‌گذاری هتل ۷ ستاره کوروش که سیستم‌های آن با انرژی خورشیدی کار می‌کند (به عنوان نخستین هتل سبز ایران) و ۵۰۰ اتاق دارد را نیز در جزیره کیش بر زمین زده است
و قرار است قبل از پایان سال ۱۳۸۹ در کیش افتتاح شود. وی اخیرا گروه هتل های لاله را با مبلغ صدوبیست میلیارد تومان در یک مزایده از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خریداری کرده است.
وی در زمان مدیریت حسن انصاری فرد همکاریهای نزدیکی با باشگاه پرسپولیس داشت. او چند بار پیشنهاد خرید باشگاه پرسپولیس با تمام بدهیهایش رو به سازمان تربیت بدنی ارئه کرده که مورد موافقت قرار نگرفته.
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
سعید راد
سمبل هواداران پرسپولیس

سعید راد متولد ۱۳۲۳ تهران همسرسابق نوشافرین یکی از خوانندگان لس آنجلسی است. هنرپیشگی رابافیلم الکلی درسال ۱۳۵۰ به کارگردانی محمدعلی جعفری شروع کرده بعدا درفیلمهای طغرل ,کافر- قاصدک -اب- فاتحین صحرا- هدف شرف - صبح روز چهارم- تنگنا- خداحافظ رفیق- گدای اشراف زاده -همراهان- سفرسنگ -دواقای باشخصیت اقای لربه شهرمیرود -سکوت بزرگ- تیغ افتاب -وبعداز سال۱۳۵۷ درفیلمهایی مانند دادشاه-مرز-عبورازمیدان مین-خط قرمز- فرمان-عقابها-بعد ازمدتی به امریکارفت سال۱۳۸۱ دوباره به ایران بازگشت واولین فیلم خود بعد از بازگشت ازامریکارادرسال ۱۳۸۲ بازی کرد که دوئل نام دارد وپرهزینه‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران می‌باشد که مضمونی جنگی دارد وسعید راد دراین فیلم اولین نقش منفی خودرابازی کرد
.
سعید راد كه سومین كارت هواداری پرسپولیس را دارد یك جوری سمبل تماشاگران قرمز به‌حساب می‌آید.شاید سعید راد نسبت به بیست سال پیش، كم‌كارتر شده و كمتر می‌توان او را روی پردة سینما دید. اما تماشاچی‌هایی كه برای تماشای فوتبال به استادیوم می‌روند، سر تمام مسابقات پرسپولیس می‌توانند او را ببینند كه توی جایگاه ویژه، به عشق پرسپولیس بالا و پایین می‌پرد و فریاد می‌زند.

دیگر ماجرای پرسپولیسی ‌بودن او لو رفته. راد سومین هوادار رسمی باشگاه پرسپولیس، توی هر جشنی كه برای پرسپولیسی‌ها می‌گیرند، به عنوان سمبل تماشاگران دعوت می‌شود.البته خودش هم یك ورزشكار حرفه‌ای است. او در زندگی‌اش از فوتبال گرفته تا بیلیارد و بولینگ و بوكس كار كرده و مسلما حرف‌هایی دارد كه خواندن آن، حسابی هیجان‌انگیز است.

277898_orig.jpg



مصاحبه خواندنی با سعید راد(منبع همشهری آنلاین)

الان یك‌جوری سمبل تماشاگران پرسپولیس به حساب می‌آیید. توی هر مسابقة تیم، آدم وقتی جایگاه را نگاه كند، سعید راد را می‌بیند. یادتان می‌آید چطور پرسپولیسی شدید؟

من قهرمان بولینگ ایران بودم. توی بولینگ عبده تمرین می‌كردم. حتی سال 48 عضو تیم ملی بولینگ ایران بودم.

ما توی بولینگ عبده تمرین می‌كردیم كه از سال 47 راه افتاده بود. آن‌روزها بازیكنان پرسپولیس، همه از شاهین كوچ كرده بودند به پیكان. مرحوم عبده هم پیكان خرید و اسم پرسپولیس را روی آن گذاشت.

بالاخره ما هم فوتبال را دوست داشتیم و پرسپولیسی شدیم. سومین كارت هواداری پرسپولیس در آن زمان برای من صادر شده.


سال 48 كه هنوز شما بازیگر سینما نشده بودید؟

نه، كسی من را نمی‌شناخت. اگر هم می‌شناخت، به‌خاطر این بود كه توی مسابقات بولینگ بیروت، من بولینگ باز آمریكایی را برده بودم.


پیش از راه‌افتادن پرسپولیس، از فوتبال خوشتان می‌آمد؟

توی دبیرستان، عشق ما فوتبال بود. با احمد نجفی، صبح تا شب فوتبال بازی می‌كردیم.


همین احمد نجفی كه مجری صندلی داغ است؟

آره، الان آرتیست شده. فقط از آرتیستی خنده‌اش را یاد گرفته. بچة باسوادی بود. دوره ما یكی از بهترین انگلیسی‌دان‌های ایران بود. البته اخلاق‌ بدی هم داشت. همه‌اش لاف می‌زد كه خرمشهر مال ماست. حالا چند سال بعدش فهمیدیم كه انگار راست راستی صاحب خرمشهر بودند. به هرحال با احمد نجفی توی دبیرستان اندیشه كه مال ایتالیایی‌ها بود، صبح تا شب فوتبال می‌زدیم.

با این حساب، شما را باید ورزشكار هم به حساب آورد. هم فوتبال بازی كرده‌اید، هم عضو تیم ملی بولینگ بودید و هم بیلیارد بازی می‌كردید.

نه، من اصلا بلد نیستم بیلیارد بازی كنم. بیلیارد را فقط برای بازی تو فیلم‌ها یادم داده بودند. چندوقت پیش كه با هوشنگ گلمكانی و رسول صدرعاملی رفته بودیم كیش، بند كرده بودند كه سعید برویم بیلیارد. من هم قسم و آیه كه بیلیارد بلد نیستم. گلمكانی باور نمی‌كرد. می‌گفت یك عمر باور كردم كه توی «تنگنا» واقعا بیلیارد بازی می‌كردی.


با كدام بازیكنان تیم آن‌زمان پرسپولیس رفیق بودید؟

صمیمی‌ترین دوست‌هایم علی پروین و محمود خوردبین و صفر ایرانپاك و اسماعیل حاج رحیمی‌پور بودند. البته این مال زمانی بود كه به پرسپولیس آمده بودند. وقتی این بچه‌ها با حسین كلانی توی شاهین بودند، خودم تماشاچی‌شان بودم.


چیزی از آن رفاقت‌ها یادتان می‌آید؟

اولین دوره كه تیم به جام جهانی رفت و علی پروین كاپیتان بود، در بازگشت تیم از آرژانتین، مجله دنیای ورزش با پروین مصاحبه كرده بود. توی یك سؤال از پروین پرسیده بودند: «شخصیت مورد علاقه‌ات؟» پروین هم جواب داده بود سعید راد. باور نمی‌كنید، رفتم صدتا از آن مجله خریدم. كیف كرده بودم كه پروین این‌جوری از من تعریف كرده.


استادیوم هم می‌رفتید؟

اصلا پیش از این‌كه پرسپولیس راه بیفتد، ما خانوادگی شاهینی بودیم و برای تمام مسابقات تیم ملی می‌رفتیم امجدیه.


آن سال‌ها بلیت امجدیه چقدر بود؟

پشت دروازه دوتومان، روبه‌روی جایگاه سه‌تومان. Vip هم پنج تومان می‌فروختند. قدر یك بلیت سینما بود. آن موقع بلیت سینما هم همین دو سه تومان بود. الان هم بعد از سی سال، بلیت استادیوم و بلیت سینما باهم سربه‌سر هستند.


تماشاچی‌ها چطور؟ تماشاچی‌ها فرقی با سی سال پیش كرده‌اند؟

تماشاچی آن‌سال‌ها مثل فوتبالیست‌اش بود. حرمت‌ها و غیرت‌ها یك‌جور دیگری بود. هنوز نفهمیده‌ام چطور آدم‌ها این‌قدر با سی‌سال پیش فرق كرده‌اند. یك تحلیل سیاسی اجتماعی می‌خواهد. كار من نیست كه بفهمم چرا این‌قدر عوض شده‌اند. بیست سالی هم ایران نبودم. شاید برای همین، این قدر برایم عجیب است. الان تماشاچی فوتبال، كاملا عصبی است. دیگر نمی‌بینیم كه تماشاچی‌ها توی استادیوم به آرامش برسند. یكی از انتقاداتی كه من به عادل فردوسی‌پور دارم، این است كه تو بیا آن آرامش و شادی را به فوتبال برگردان. كاری نكن كه تماشاچی‌ها بازی به بازی عصبی‌تر باشند.


البته سی سال پیش هم تماشاگران فحش می‌دادند.

آره، ولی جو استادیوم‌ها این‌جور نبود.


پس از این‌كه توی سینما بازی كردید هم به استادیوم می‌رفتید؟

بعد از این‌كه تنگنا، صادق كُرده، خداحافظ رفیق و خروس و ملخ را بازی كردم، دیگر همه من را می‌شناختند. برای همین، وقتی سر بازی‌های پرسپولیس می‌رفتم استادیوم، همة تماشاچی‌ها ذوق می‌كردند. یك طرف استادیوم فریاد می‌زدند «سعید راد»، سمت دیگر جواب می‌دادند «پرسپولیس».


توی آن سال‌ها غیر از شما بازیگر دیگری هم عشق فوتبال بود؟

نه، مگر حالا از بازیگران كسی از فوتبال سرش می‌شود؟ آن سال‌ها هم این‌جور بودند. البته حالا یك تیم هنرمندان راه افتاده تا همه پیراهنش را بپوشند و عكس بگیرند. ولی اگر بروید سر مسابقاتشان، هیچ‌كدام نمی‌توانند صدمتر بدوند.


آن سال‌ها كه با بازیكنان پرسپولیس رفیق بودید، آن‌ها را سر فیلم‌های خودتان هم می‌بردید؟

خودشان می‌آمدند. حتی دوستانشان را هم می‌آوردند. پروین پای ثابت فیلم‌های من بود.


پروین از چه فیلمی خوشش آمده بود؟

«صادق كُرده» را خیلی دوست داشت. یادم می‌آید فیلم كه تمام شد، آمد سراغ من و گفت: «خوشم اومد همه شونو كشتی!» كلا پروین از فیلم‌های بزن‌بزن من خوشش می‌آمد. «طغرل» و «كمین» را دوست داشت. عاشق صحنه‌های بزن بزن بود.

با تاجی‌ها هم رفاقت داشتید؟

از بین آن‌ها دوست خوبم ناصرخان حجازی بود. آقای مظلومی بود. با تنها استقلالی‌ای هم كه عكس گرفتم، حسن روشن بود كه رفت روی جلد مجله‌ها. هیچ استقلالی دیگری توی زندگی‌اش با من عكس ندارد.


سر دربی‌ها شاكی نمی‌شدند از این‌كه پرسپولیس را تشویق می‌كردید؟

توی دربی‌ها من چیزی نمی‌فهمیدم.

انگار شما تمام دربی‌ها را توی استادیوم تماشا كرده‌اید.

البته بیست سال ایران نبودم. ولی هر وقت ایران بودم و استقلال و پرسپولیس با هم بازی می‌كردند، من خودم را می‌رساندم استادیوم.



شما یكی از آن ده بیست هزار نفری هستید كه توی تاریخ فوتبال ایران، بازی شش‌تایی تاج و پرسپولیس را توی سال 52 تماشا كردید. آن روز توی استادیوم چه خبر بود؟

باور نمی‌كنید كه حسین كلانی و همایون بهزادی با آن‌ها چه‌كار كردند.مثل پك اول سیگار بود. بعد از آن بازی، دیگر شكست‌دادن تاج لذت زیادی نداشت. آن6 تا گل، ظرفیت همه را بالا برد. اتفاقاً توی آن بازی، همه توقع داشتند كه تاج بازی را ببرد. تاج وضعیت بهتری داشت
خیلی اهل کری خواندن هستید.


سر فیلم «دوئل» كه برای فیلمبرداری رفته بودیم بندر ماهشهر، كاری كردم كه آقای درویش دو روز فیلم‌برداری را تعطیل كرد تا من برگردم تهران و بازی را از توی استادیوم تماشا كنم. اصلا تا سال 57 تمام بازی‌های پرسپولیس را می‌رفتم استادیوم قرارداد هر فیلمی را كه می‌بستم،تویش قید می‌كردم كه پنج‌شنبه و جمعه فیلم‌برداری تعطیل است.

فرقی نمی‌كرد پرسپولیس توی آزادی بازی داشته باشد یا توی شهرستان‌ها. هر شهری می‌رفتند، ‌همراه تیم می‌رفتم


در بین اهالی سینما که به طرفداری از استقلال می پردازند با چه کسانی کری دارید؟

مگر در سینما استقلالی هم داریم؟! تمام بزرگان سینمای ایران طرفدار پرسپولیس هستند. نبینید که چند جوان مدعی شده اند و گاهی از این تیم یاد می کنند. تمام سوپراستارهای ایران پرسپولیسی هستند. مطمئن باشید، از قدیم تا جدید!.


توی آن دوره نشریه ورزشی هم می‌خواندید؟

من اطلاعاتی بودم. آن دوره فقط كیهان ورزشی و دنیای ورزش چاپ می‌شدند، ولی من فقط دنیای ورزش می‌خریدم. نه این‌كه كیهان ورزشی نخوانم، ولی طرفدار دنیای ورزش بودم.


پیش از آن بازی شش‌تایی، با كسی كری داشتید؟

نه، نجابت تماشاچی‌ها زیاد بود. اما حالا دیگر ورق برگشته. اگر پرسپولیس ببازد، ‌باید موبایلم را خاموش كنم، آن‌قدر كه زنگ می‌زنند و كری می‌خوانند.


هنوز با كدام‌یك از آن بازیكنان قدیمی رفاقت‌تان را حفظ كردید؟

محمود خوردبین. علی‌آقا را هم آخرین‌بار شب بازی استقلال – پرسپولیس توی اردوی پرسپولیس دیدم. رفته بودم هتل. فكر كنم آخرین باری بود كه توی دربی روی نیمكت پرسپولیس نشست. عباس كارگر جم، رضا و بیوك وطنخواه و چند نفر دیگر هم هستند كه با هم می‌پلكیم.


چه حرف‌هایی می‌زنید با هم؟

همه‌اش یادش به‌خیر است. من یك‌بار با رضا وطنخواه رفتم استادیوم. فكر كنم بازی با سایپا بود كه تیم مساوی كرد. آقا این رضا هی غر زد! پس از مدت‌ها دیدم كه یكی با احساس، بازی پرسپولیس را تماشا می‌كند. الان من مطمئن هستم كه اگر پرسپولیس یك بازی را ببازد، علی پروین تا صبح بیدار می‌ماند.


شما هم ورزشگاه می‌روید غر می‌زنید؟ سروصدا می‌كنید؟

مگر ندیدید افشین پیروانی درباره من چی گفته بود؟ سر یك بازی از بلندگوی ورزشگاه داشتند بازیكنان پرسپولیس را اسم می‌بردند. من عادت دارم برای تك‌تك‌شان بلند می‌شوم و دست می‌زنم. بعد از بازی، افشین گفته بود كه نمی‌دانم این سعید راد كی می‌خواهد آرام بنشیند روی سكو

الان توی فوتبال ایران از كدام فوتبالیست خوشتان می‌آید؟

پروین، اگر الان هم بیاید توی زمین، از همه این‌ها بهتر بازی می‌كند
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
مریم حیدرزاده
دختر سرخ ایران
مریم حیدرزاده معروفترین ترانه سرای 10 سال اخیر ایران و پرکارترین آنهاست که با انتشار 10 جلد کتاب شعر بین علاقه مندان ادبیات جای محکم و قابل اعتنایی دارد. حیدرزاده متولد 29 آبان سال 1356 است و ترانه سرایی را از سال 74 به صورت جدی آغاز کرد و با کتاب "پروانه ات خواهم ماند" که در سال 77 منتشر شد به شکلی کاملا استثنایی در ادبیات ترانه سرایی تولدی شگرف داشت. مریم حیدرزاده از علاقه مندان پرو پاقرص پرسپولیس است . بین نام خود, رنگ سرخ و هویت پرسپولیس الفتی عمیق ایجاد کرده است. وقتی از او می پرسی چرا پرسپولیس را دوست داری بدون مکث می گوید: "چون رنگ قرمز, رنگ عشق است."
این سوال را بارها از او پرسیده ام اما امروز به گونه ای دیگر ترانه سرای جوان و محبوب را مورد سوال خود قرار می دهم:"اگر استقلال قرمز بود, آیا باز هم قرمز را دوست داشتی؟" و می گوید: چنین چیزی ممکن نیست! پرسپولیس حق دارد قرمز بپوشد. این لحن تمام کسانی است که عشق برایشان به به تمام معنا عزیز است و ماهیتش غریزی است و جوششی! مریم در ترانه هایش نیز همواره احساس را به مخاطب القا می کند. همه می فهمند که لحن او تصنعی نیست و همین است که این لحن جادویی کلام او بر اساس سخن استاد سعدی بزرگ "بر دل می نشیند " چرا که "از دل برآمده است." مریم حیدرزاده می گوید: پرسپولیس برای من همیشه عزیز است و آنها که باعث تقویت بنیه و شکل گیری و قوام این تیم هستند همواره مورد احترام و اعتماد من. امروز در پرسپولیس افشین قطبی دوست داشتنی ترین عضو باشگاه پرسپولیس است و من به حضور او در تیم محبوبم افتخار می کنم و ادعا می کنم که افشین به تاریخ و هویت پرسپولیس شخصیت و هویت مضاعفی داده است.(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره دوم-8/2/87)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
علیرضا عصار

ای کاروان...
علیرضا عصار متولد روز چهارم بهمن 1350 در تهران است. عصار جزو بهترین هنرمندان 15 سال اخیر کشور در ضمینه موسیقی به شمار می رود که بسیاری از علاقه مندان موسیقی ادعا می کنند صدای او جزو سه صدای برتر و جاودانه ایران در سالیان اخیر است. علیرضا عصار 11 سال است که کار خود را در سطح حرفه ای آغاز کرده و در کارنامه خود کارهای جذاب و خاطره انگیزی مثل"عید آمد" مولانا را ثبت کرده است. عصار از علاقه مندان معروف و محبوب پرسپولیس است که البته مثل خیلی ها این علاقه را در سطح جامعه بروز نداده ولی بارها با حضور در اردوهای تیم پرسپولیس و در جمع مربیان و بازیکنان این تیم علاقه خود را به نمایش گذاشته است. آخرین کار او آلبوم "نهان مکن" بود که در این آلبوم با شهداد روحانی کار کرده بود.
برای عصار خوب و خوش صدا, آرزوی موفقیت همیشگی داریم و امیدواریم در کارش همواره پیروز باشد.(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره سوم-9/2/87)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
محمدرضا شریفی نیا
از ولیدبن عقبه تا امروز

normal_k4%7E16.jpg


محمدرضاشریفی نیا در ۲۵ خرداد ماه ۱۳۳۴ در تهران ایران متولد شده است.او دارای مدرک کارشناسی تربیت بدنی است. شریفی‌نیا یکی از معتبرترین هنر مندان 20 سال اخیر کشور ماست که البته نامش از گذشته های دور مطرح بوده است. شریفی نیا در نقش ولیدبن عقبه در سریال امام علی (ع) مطرح شد اما او از سال 1358 یعنی 29 سال قبل بعد از ازدواج با آزیتا حاجیان تشکیل یک زوج هنری داد و روح لطیف او در کارت عروسی اش مشهود است آنجا که در این کارت اعلام شده بود هزینه مراسم عروسی به کودکان بی سرپرست اختصاص داده شده است.
شریفی نیا در فیلم های سینمایی بزرگ و مطرحی مثل "لیلا" , "سالاد فصل" "ازدواج به سبک ایرانی" و ... نقش آفرینی کرده است. او در سریالهای تلویزیونی زیادی هم بازی کرده که آخرین آنها پیامک از دیار باقی در تعطیلات نوروز از شبکه اول سیما پخش شده است.
شریفی نیا دوست داشتنی و غیرقابل پیش بینی است و به عنوان مشاور کارگردان, تهیه کننده و... در سریالها و فیلمهای سینمایی بسیاری نقش آفرینی و هنرنمایی کرده است. او دو فرزند هنرمند به نامهای مهراوه وملیکا دارد که این دو نیز همانند پدرشان از طرفداران فوتبال و پرسپولیس هستند.(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره چهارم-10/2/87)

1199443673big.jpg
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
رضا صادقی
سلطان مشکی

2u575l4.jpg


رضا صادقي 25 مرداد1358 در شهر بندرعباس به دنيا آمد. و اصالتش از شهريست زيبا به نام ميناب (آناميس) . نظر به اينكه در خانواده مذهبي و مقيد چشم به دنيا گشوده بود ابتدا خواندن را با تلاوت قرآن آغاز كرد. علاقه مندي او به مسائل هنري باعث شد تا در زمينه موسيقي فعاليتش را آغاز كند . سال 1368 ابتداي راه و به نوعي اولين جرقه فكري او بود با توجه به اينكه در آن سالها منطقه بندرعباس امكانات بسيار محدودي براي فراگيري داشت . او با مطالعه كتابهاي متفاوت در اين زمينه ساختار فكري خود را در مورد اين هنر سيار رويايي و لطيف استحكام بخشيد . علاقه مندي او به موسيقي مدرن باعث شد تا از نگاه موزيسين هاي بزرگ براي بعد كاري خود استفاده كند در سال 1371 اولين آهنگ خود را به نوعي ميشود گفت ساخت . به نام راز عشق . شايد در آن سالها كارهاي او مورد قبول واقع نمي شد زيرا تفكرات به سوئي ديگر سوق گرفته بود. در سال 1372 اولين كار را در قالب كاست ارائه كرد كه به نام همان راز عشق بود. اما از حق نگذريم هيچ نوع بار هنري نمي شد در آن پيدا كرد اما حركتي تازه بود.

در سال 1373 با كمي دقت دومين كار خود را ارائه كرد به نام بال پرواز كه بعد از آن كاست نظر عموم نسبت به كارهاي او جلب شد و او با شوق بيشتري به كسب تجربه و اطلاعات گام به جلو بر مي داشت بنا به دلايلي در سال 1374 به طور موقت دست از كارهاي هنري برداشت و شايد همان مدت براي او مدت زمان پر باري بود و اواخر سال 1374 بود كه با ارائه كاستي تحت نام كلاغ غارغاري شروع دوباره اما تا حدودي قوي تر از قبل را تجربه كرد. علاقه زياد او به هنرمنداني چون استاد چشم آذر و بيات باعث شد تا به كارهاي ايشان و بزرگاني ديگر توجه خاص داشته باشد. و كارهاي او تحت شعاع آنها قرار گرفت.
البته او در زمينه شعر و ادبيات فعاليت دارد و ارادت او به شاعراني چون اخوان ثالث - حافظ - مولانا - سهراب سپهري - شاملو و ماگوت بيگل باعث شد ذهنيت فكري آنها را در راه خود نورپردازي كند . البته لازم به ذكر است كه 95% كارهاي او با كلامهاي خود اوست.
در سال 1375 كاست گل لاله را ارائه داد كه به نوعي با كارهاي قبلي او تفاوت داشت .
او سير نسبتا سعودي را دنبال كرد به طوري كه در سال 1376 بندرقديم 1377 مستانه و ديوانه در سال 1378 روياي شيرين و ده ثانيه را با هم در يك سال ارائه داد.
سال 1379 سال آرامش و كسب تجربه بود و پربار . يك حادثه زيبا در روياهاي او لحظه ها را برايش سرشار كرده بود تا اينكه در سال 1380 كاست عاشقم من را كه با گيتار اجرا شد را به بازار ارائه داد كه مورد استقبال خاصي قرار گرفت . البته اين كاست قبل از اينكه ويرايش شود به بازار رفت كه در مورد آن جاي بحثي طولاني است
آن حادثه زيبا و رويايي نگاه تازه او به عشق و عاشق شدن بود و ديدن زشتيها را با نگاه ديگر. او مدت 8 سال پيراهين مشكي به تن داشت و همه مردم او را مشكي پوش مي شناختند تا اينكه در سال 1381 كاست حكايت مشكي پوش را به مردمي تقديم
كرد كه سالها او را با مهرشان به اوج سوق مي دادند.
وی در سال1384 سرانجام موفق شد اولین آلبوم مجاز خود را به نام پیرهن مشکی وارد بازار کند که پرفروشترین آلبوم سال شناخته شد. به دنبال آن در سال 1385 دومین آلبوم مجازش هم به نام وایسا دنیا وارد بازار شد که توانست موفقیتهای آلبوم اول را تکرار کند.
رضا صادقی هم جزو هنرمندانیست که علاقه خود به پرسپولیس را هیچ گاه پنهان نکرده و در اکثر مصاحبه هایش به آن اشاره میکند.

گوشه ای از مصاحبه رضا صادقی:
چه ورزشهایی را دوست داری؟
فوتبال را دوست دارم و3 سال هم عضو تیم بستکتبال با ویلچر هرمزگان بودم.
مقامی هم آوردی؟
یک بار پنجم کشور شدیم و سال 1374 یا 75 هم در رده بزرگسالان کشور به مقام نایب قهرمانی رسیدیم.
فوتبال بهتر است یا بسکتبال؟
فوتبال فقط دوندگی هست وتلاش برای زدن یک گل اما بسکتبال دنیای دیگری دارد ومی توان امتیازهای بیشتری کسب کرد آن هم از یک حلقه ی کوچک.
به چه تیمی علاقه داری؟
پرسپولیس را خیلی دوست دارم ، تمام خانواده ی من پرسپولیسی هستند البته با بعضی از بازیکنان استقلال هم دوست هستم.
چه کسی را در پرسپولیس بیشتر دوست داری؟
اول پروین وبعد هم علی انصاریان و از قدیمی ها هم افشین پیروانی را دوست دارم.
رنگ پیراهن پرسپولیس قرمز هست، چرا این تیم را بیشتر از تیم های دیگر دوست داری؟
بعضی وقتها در پیراهن پرسپولیس مشکی هم پیدا می شود.
در بین تیم های مطرح دنیا رئال مادرید پیراهن یکدست مشکی در برخی بازیهایش می پوشد؟
رئال محبوب ترین تیم من است مگر کسی هم هست که رئال را دوست نداشته باشد اما بعد از رئال به منچستریونایتد وچلسی علاقه دارم البته چلسی را به خاطر درخشش سال قبلش دوست دارم.
در بین بازیکنان تیم ملی به چه کسی علاقه داری؟
علی دایی خیلی محترم است، البته همه ی ملی پوشان گلند اما علاقه ام به مهدوی کیا زیاد است چون گفته من هم جزیی از مشکی پوشها هستم ومن نیز از وی قول گرفتم.
در بین بازیکنان خارجی چی؟
فیگو و زیدان چون اخلاقشان بهتر از دیگران است.
تا به حال به ورزشگاه رفته ای؟
نه ولی دوست دارم بروم و در بین مردم بنشینم.

38E654EF-FB78-4F52-9612-1D2A3F71F880_w380_s.jpg


حكايت مشكي پوش آغازي است براي حركتي ار نوع مشكي پوش براي دنيا زيبا كه مشكي هم در آن زيبايي جاي خاصي دارد رضا صادقي با همسفري آهنين به نام عصا به سوي دنياي سبز فردا به پيش مي رود شايد خود اوهم مي داند كه مانده تا برف زمين آب شود اما او با گرمي كه از جنوب به ارث برده ابن برف ها را آب خواهد كرد.
در پايان بازم مي گيم ما به هر حال مي پريم بي چشم و دل بي پرو بال
ما به مشکي دل خوشيم دو رنگي هارو بي خيال...
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
ناصر ملک مطیعی
هویت سینمای ایران

ناصر ملک مطیعی که امروز در قید حیات است در سال 1309 در تهران متولد شد.وی از مردان به نام تاریخ سینمای ایران به شمار می آید که به خاطر پرکاری و البته چهره فتوژنیک خود یکی از محبوبترین مردان تاریخ سینمای ایران بوده است.
ملک مطیعی حضورش را در سینما از سال 1328 در حالی که 19 سال داشت با بازی در فیلم "شرمسار" آغاز کرد و تا سال 1361 یک حضور 33 ساله را در سینمای ایران تجربه کرد.

dvmrfbuaoskloopc7b.jpg


جالب است بدانید که ناصر ملک مطیعی قبل از آنکه کار سینما را شروع کند شاگرد مرحوم عباس اکرامی در تیم فوتبال شاهین بود و بالطبع وقتی تیم فوتبال شاهین در سال 46 منحل گشته وبه پرسپولیس تبدیل شد او طرفدار تیم فوتبال پرسپولیس تهران شد.
ناصر ملک مطیعی در این سالها تجربه کارگردانی را هم در کارنامه خود ثبت کرد و فیلمهای بسیاری را کارگردانی کرد. هرچند او در اکثر فیلمهای خود بازیگر نقش اول بود اما جالب است بدانید که بعضی از بهترین فیلمهای او در شرایطی ساخته شد که او در انها بازیگر نقش دوم بود.
فیلمهای خاطره انگیزی مثل قیصر در سال 48 (مسعود کیمیایی),طوقی در سال 49 (مرحوم علی حاتمی) و بت در سال 55 (ایرج قادری).
ناصر ملک مطیعی بعد از انقلاب در دو, سه فیلم بازی کرد که آخرین آن بازی در فیلم برزخی ها به کارگردانی ایرج قادری بود که یک فیلم انقلابی و ارزشی محسوب می شد, او بعد از آن سینما را کنار گذاشت.
در سالیان اخیر بسیاری از مردان بزرگ سینما به عرصه سینما برگشته اند. نفراتی مثل سعید راد,ایرج قادری و حتی سعید کنگرانی اما ناصر ملک مطیعی ترجیح داده که همچنان دور از سینمای ایران فعالیت خود را در عرصه های دیگر ادامه دهد.

jgtdnb.jpg


برایش آرزوی سلامتی و تندرستی داریم و به یاد خواهیم آورد که پرکارترین مرد سینمای ایران در دهه 30و 40 بازیکن سابق شاهین یعنی نیای بزرگوار پرسپولیس بوده است و به یاد خواهیم آورد که ناصر ملک مطیعی در تمام سالیان بازیگری از ابتذال پرهیز داشت.
امیدواریم به برکت نفس های حق این هواداران قدیمی و نامدار پرسپولیس در مسابقات فوتبال لیگ امسال هم بتواند با قدرت و شایستگی جام قهرمانی را در آغوش بگیرد. امیدواریم اینگونه باشد...(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره نهم-16/2/87)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
محمدعلی فردین
سلطان قلبها

j838tc.jpg


همایون بهزادی پرسپولیسی بودن فردین را تایید می کند. فردین یکی از بهترین کشتی گیران و هنرمندان تاریخ ایران بوده است. او در تهران و در سال 1309 به دنیا آمد. نقره قهرمانی جهان را در کشتی آزاد گرفت و در سال 1338 با بازی در فیلم "راز چشمه حیات" وارد سینما شد و 23 سال در سینما ماند و با فیلم "برزخی ها" رسما از سینما کناره گیری کرد. فردین از سال 38 تا 61 در فیلم های بسیاری بازی کرد که از جمله معروفترین این فیلمها می توان به گنج قارون, سلطان قلبها, کوچه مردها. باباشمل, غزل, برزخی ها و... اشاره کرد. فردین که در میان افکار عمومی به سلطان قلبها مشهور بود در سال 1380 در گذشت او در سال 1361 بعد از بازی در فیلم برزخی ها از فعالیت در عرصه سینما کنار رفت. فردین در هنگام مرگ 71 سال داشت. همایون بهزادی روایت می کند که برای او در بازی پرسپولیس ملوان در بندر انزلی جایی در جایگاه ورزشگاه انزلی گرفت تا او بازی پرسپولیس را از نزدیک تماشا کند.منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره هفتم-14/2/87)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
کامبیز دیرباز
مجید سوزوکی

کامبیز دیرباز متولد 12 شهریور سال 1354 در تهران است. وی فارغ التحصیل رشته بازیگری دانشكده هنرهاي دانشگاه آزاد اسلامي است که کار خود از سال 1373 آغاز کرد. وی کار تئاتر را در سال 1376 با "سیاوش خوانی" آغاز کرد. و آغاز فعالیتهای جدی سینمایی او با نقش کوتاهی در فیلم دختران انتظار در سال 1376 بود. بازی در فیلم سینمایی «دوئل» و دریافت سیمرغ بلورین آغاز یک جریان تازه در کارنامه حرفه‌ای این بازیگر بود. دیرباز پس از «دوئل» در فیلم‌های «گرداب»، «به نام پدر»، «مقلد شیطان»، «سرگیجه» و «اخراجی‌ها» و «انعکاس»بازی کرد. که اوج هنرنمایی او در فیلم اخراحیها در نقش مجید سوزوکی بود. وی تجربه حضور در مجموعه های تلویزیونی نظیر "تب سرد" ,"همسفر","پسران آدم","درچشم باد" و... را نیز دارا میباشد.

جوایز و جشنواره ها:
- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم دوئل - 1382
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم به نام پدر - 1384
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از نهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم دوئل

1%285%29.jpg


کامبیز دیرباز از جمله پرسپولیسیهای مشهوری است که نه تنها هیچگاه علاقه قلبی خود به پرسپولیس را پنهان نساخته و حتی در اکثر مصاحبه هایش به آن نیز اشاره می کند بلکه وی نیز همانند سعید راد در اکثر بازیهای پرسپولیس در ورزشگاه حاضر میشود و گاها دوست صمیمیش پژمان بازغی نیز وی را همراهی میکند.
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
محمود شهریاری
مجری سرخ

iy4gzm80fe4psvwpgmp.jpg

محمود شهریاری از پرسپولیسی های مشهور عرصه هنر و تلویزیون است. شهریاری ارادت خود را به پرسپولیس همیشه و در همه جا اعلام کرده و همواره می گوید از اینکه بگوید طرفدار تیم فوتبال پرسپولیس است ابایی ندارد. محمود شهریاری کارش را با برنامه "سلام صبح بخیر" رادیویی شروع کرد. او در این برنامه گزارشگر داخل شهر بود و وظیفه مجریگری اصلی را جعفر آتش افروز بر عهده داشت. شهریاری بعدا کارش را به عنوان مسابقات کودکان و نوجوانان در سالهای میانی دهه شصت در تلویزیون ادامه داد. او مدت کوتاهی به دلایل نامشخص ممنوع التصویر شد اما از اوایل دهه هفتاد کارش را با قدرت تمام در تلویزیون ادامه داد و در شبکه های مختلف از جمله شبکه تهران به فعالیت مشغول شد. در این سالها او در حدود 50 برنامه مختلف حضور یافت و اجرای آنها را بر عهده گرفت و چند کار نمایشی را هم در کارنامه خود ثبت کرد. او خارج از تلویزیون فروشنده اشیای عتیقه است. محمود شهریاری به پرسپولیس علاقه بسیاری دارد و در مورد پرسپولیسی بودن خودش می گوید:" اگر نگویم عاشق پرسپولیس هستم بخش عمده ای از وجود خودم را خورده ام بنابراین با تمام وجود می گویم که عشق به پرسپولیس تمام وجودم را در بر گرفته است."
برای او آرزوی سلامتی و تندرستی داریم و از خداوند می خواهیم که به او طول عمر با عزت و برکت بدهد.(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره هفدهم-25/2/87)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
علیرضا دبیر
قهرمان کشتی دنیا

dabir20.jpg


عضو ارزنده شورای شهر و کشتی گیر بسیار خوب سالیان گذشته ایران یکی دیگر از پرسپولیسیهای معروفی است که در این مقال در مورد آنها حرف می زنیم.
علیرضا دبیرمتولد سال 1356 در شهر ری است. او ابتدا در مسابقات جهانی جوانان و امید درخشید و در سال 98 صاحب دوبنده تیم ملی کشتی شد. در زمان او برای اولین بار در تاریخ کشتی ایران اتفاق عجیبی رخ داد. اتفاق این بود که محمد طلایی که در سال 1997 در مسابقات جهانی کراسنو یارسک روسیه مدال طلا را گرفته بود از تیم ملی کنار رفت و به جای او علیرضا دبیر وارد تیم ملی شد. البته در سال 1990 هم رضا سوخته سرایی جانشین سلیمانی قهرمان سال 1989 وزن 130 کیلوگرم مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان شده بود اما در آنجا سلیمانی خودش کناره گیری کرد در حالیکه در اینجا, علیرضا دبیر قهرمان سال گذشته دنیا رو برد و صاحب دوبنده تیم ملی کشتی شد. دبیر در سال 1998 و در تابستان 1377 در مسابقات جهانی کشتی آزاد موفق شد صاحب عنوان قهرمانی جهان شود.
قهرمان خوب دنیا در سال 1999 در آنکارا صاحب یک مدال نقره شد. او به دروی مدال ادامه داد و در المپیک 2000 سیدنی صاحب یک طلای ناب و ماندگار شد. قبل از او فقط 4 کشتی گیر دیگر شامل امامعلی امامی حبیبی, غلامرضا تختی, عبدلله موحد و رسول خادم موفق شده بودند در مسابقات کشتی المپیک مدال طلا بگیرند. دبیر به قدرتنمایی خود ادامه داد. او در مسابقات جهانی 2002 برای آخرین بار در در مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان که این بار در تهران برگزار شد بار دیگر مدال گرفت اما این بار او نتوانست مدال طلا بگیرد و مدال نقره این رقابتها را دشت کرد.
گفتنی است علیرضا دبیر چندی پیش با دختر منوچهر محمدی تهیه کننده معروف سینمای ایران ازدواج کرد.
علیرضا دبیر امروز نماینده تهران در شورای شهر تهران محسوب می شود, امیدواریم خداوند متعال به این عزیز دوست داشتنی سلامتی ونتدرستی عطا کند.(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره سی و هشتم-23/3/87)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
داود رشیدی
مفتش شش انگشتی

330031_orig.jpg


مسعود بهنود در یکی از مطالب خود در وبسایت شخصیش می نویسد بازیهای سابق پرسپولیس را گاها با دوست نزدیکم داود رشیدی و هوشنگ ابتهاج(سایه) از نزدیک تماشا می کردیم. قصد شرح و بسط داستان را نداشته و این بخش را از آن جهت آوردیم که بگوییم برای پرسپولیسی بودن داود رشیدی یک مدرک محکم داریم.(البته در آینده حتما از مسعود بهنود و هوشنگ ابتهاج به عنوان پرسپولیسی های مشهور خواهیم نوشت)
به هر حال داود رشیدی در روز 25 تیرماه سال 1312 در تهران به دنیا آمده است. او همسر احترام برومند مجری سابق و البته بسیار توانای تلویزیون و برنامه کودک است و پدر لیلی رشیدی بازیگر توانای تلویزیون (که او هم همانند پدر از طرفداران پرسپولیس است) به شمار می رود.
رشیدی تحصیلات متوسطه را را به خاطر شغل پدر در کشورهای ترکیه و فرانسه انجام داد و تحصیلات دانشگاهی را در ژنو سوئیس به پایان برد و در رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر و همچنین حقوق قضایی لیسانس گرفت.
رشیدی در سال 1343 به تهران آمد و استخدام وزارت فرهنگ و هنر شد و گروه تئاتر این وزارتخانه را راه انداخت که بعدها پرویز فنی زاده ,داریوش فرهنگ ,مهدی هاشمی ,فهیمه درستکار ,سیاوش طهمورث ,مرضیه برومند و سوسن تسلیمی عضو آن شدند. او از سال 52 به تلویزیون ملی آمد و مدیر گروه های نمایشی و سرگرمی شد. داود رشیدی از سال 50 با فیلم فرار از تله وارد سینما شد و تا سال 86 در فیلمهای بسیار زیادی بازی کرد که از آن جمله می توان به فرار از تله و میعادگاه خشم(1350) گذر اکبر, فدایی ,تجاوز ,جهنم به اضافه من(1351) خروس(1352) کندو(1354) قدغن(1357) کرکس ها میمیرند ,طلوع, انفجار ,اعدامی, ثمر و آقای هیرو گلیف(1359) مرز ,بازرس ویژه(1360) رهایی و جایزه(1362) هیولای درون ,کمال الملک , شیلات,خانه عنکبوت و تفنگدار(1362) گلهای داودی تاتوره و بی بی چلچله(1363) اشاره کرد. در سال 63 او در سینما مثل ایرج قادری و سعید راد ممنوع التصویر شد و بعد از 9 سال دوباره به سینما برگشت که البته در بازگشت دوباره فیلم های قابل اعتنایی از او در سینما نداشته ایم. عبور از تله(1372) راه خط آتش افتخار(1373) بازیهای پنهان(1374) بزرگ خیلی بزرگ(1375) تهران روزگار نو(1378) تکیه بر باد(1379) ملاقات با طوطی(1382) ماه شب چهارده(1385) پرچم قلعه های کاوه(1386) فیلم های این دوره او بودند. داود رشیدی در تلویزیون هم فعال بود و نقش رویایی مفتش شش انگشتی را در سریال هزار دستان مرحوم علی حاتمی خلق کرد. او امروز 74 سال دارد و از خدای مهربان می خواهیم که سلامتی تندرستی و طول عمر با عزت به ایشان که افتخار جامعه هنری و سینمایی کشور هستند عطا کند. به هر حال داود رشیدی هم یک پرسپولیسی اصیل و بسیار شایسته است و ما به او قهرمانی پرسپولیس را در مسابقات لیگ برتر تبریک می گوییم.(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره سی و هشتم-23/3/87)

1yznznccpdaoeshl6sf4.jpg


داود رشیدی قبلا چند بار علنا پرسپولیسی بودن خود را در برنامه تلویزیونی دور خیز و مصاحبه با خبر ورزشی جمعه اعلام داشته. گوشه ای از مصاحبه داود رشیدی با خبر جمعه:

...شنیدیم حسابی اهل ورزش بودید؟

بله در دانشگاه ژنو والیبال بازی می کردم و کاپیتان تیم بودم پستم پاسور بود. آن موقع والیبال مثل امروز اینقدر تاکتیک های پیچیده نداشت. با تیم دانشگاه هم قهرمان دانشگاههای سوئیس شدیم و هم قهرمان کشور اغلب بازیکنان ما ایرانی بودند و چند نفری هم یونانی و سوئیسی در دانشگاه های اروپا به ورزش خیلی اهمیت می دادند.

فوتبال بازی نمی کردید؟
کلاس نهم یا هشتم متوسطه را که در فرانسه پشت سر می گذاشتم دروازه بان تیم دبیرستان بودم ولی همیشه تماشا کردن فوتبال را بیشتر از بازی کردن آن دوست داشتم. همچنین خواندن مطالب مربوط به فوتبال در مطبوعات هم مورد علاقه ام بوده آن موقع ها در فرانسه تیمی بود با نام راسینگ که من طرفدارش بودم. الان هم پاری سن ژرمن جایش را گرفته است.

پس از تماشای فوتبال لذت می بردید؟

خیلی زیاد, خیلی دوست دارم هر وقت تلویزیون فوتبال پخش کند تماشا می کنم البته بازیهای لیگ ایران دلپذیرتر است از برد و باخت بعضی تیمها خوسحال یا ناراحت می شوم.

راستی جدیدا در یک برنامه اجتماعی-ورزشی تلویزیون(دورخیز) با صراحت گفتید که پرسپولیسی هستید اما خیلی از هنرمندان علایق خود به پرسپولیس و استقلال را عنوان نمی کنند.

بله اتفاقا خیلی ها که آن برنامه را دیده بودند تعجب کرده بودند که من با صراحت گفته بودم پرسپولیسی هستم بالاخره هر هنرمندی که فوتبال را دوست داشته باشد طرفدار یک تیم باشگاهی هم هست اما خیلی ها می گویند فقط تیم ملی, چه ایرادی دارد من طرفداری خودم از پرسپولیس را اعلام کنم اما به استقلال هم احترام بگذارم آنها در جدول پیشرفت قابل قبولی داشته اند که بذای من جای خوشحالی دارد! دلیل نمی شود چون من پرسپولیسی ام با حریف و رقیب دشمن باشم.

فوتبالیستی که در دنیا و ایران همیشه دوستش داشته اید؟

میشل پلاتینی را در تاریخ فوتبال دنیا بیشتر از دیگران می پسندم و در ایران هم علی پروین...
(منبع : روزنامه خبرورزشی جمعه/شماره 3153_24/12/86)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
نیکی کریمی
عروس سینمای ایران

owbgni60oij8g01yne2.jpg


فیلم وسوسه در سال 68 فیلمی نبود که بتواند توانایی های بسیار زیاد نیکی کریمی را در عرصه بازیگری به منصه ظهور برساند بلکه این فیلم "عروس" ساخته بهروز افخمی در اوایل دهه هفتاد بود که او را به عنوان یک پدیده بزرگ بازیگری مطرح ساخت. و سردمدار و پرچمدار نسل نوین سینمای ایران محسوب می شود.
نیکی کریمی متولد سال 1351 است. او بعد از فیلم "عروس" به بازی در چند فیلم نمونه و برجسته از سینماگران در جه اول ایران پرداخت. بازی فراموش نشدنی او در فیلم "سارا" و "پری" به کارگردانی داریوش مهرجویی و "بوی پیراهن یوسف" و "برج مینو" به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا در نیمه اول دهه هفتاد در همین راستا یعنی تبدیل او از یک بازیگر تجاری به یک بازیگر هنری شکل گرفت. در نیمه دوم دهه هفتاد و از آن پس محیط بازی او به فضای احتماعی روز گسیل شد.
زنی که روزگاری در عروس و ردپای گرگ خوش درخشیده بود حالا در نقشهای نیمه پنهان و دوزن و ... بازی می کرد.
نیکی کریمی در دهه هشتاد به فعالیت بازیگری خود ادامه داد. سیمرغ بلورین جشنواره فجر و جایزه جشنواره کن را هم در کارنامه خود دارد ولی بزرگترین وجه بازیگری او آن است که در کارش هنوز یک مهره کارامد و درجه اول محسوب می شود واین برتری را به مدت طولانی هنوز با خودش دارد و هنوز سینمای ایران از نیکی کریمی به عنوان یک مهره شماره یک یاد می کند.
یادتان باشد اگر رسیدن به قله کار سختی باشد, ماندن در قله همیشه سخت تر و صعب تر است و به همین دلیل حضور طولانی مدت نیکی کریمی در قله هنر سینمای ایران واقعا که جای تقدیر و تحلیل بسیار زیادی دارد.
به هر حال نیکی کریمی را با عنوان هنرمندی یاد می کنیم که حضورش در سینمای ایران به تعداد هنرمندان پرسپولیسی می افزاید.
آری, نیکی کریمی هم یک پرسپولیسی اصیل است. از شدت تعصب وی به پرسپولیس زیاد نمی دانیم فقط همین که بین ادمهای خوشحال از قهرمانی پرسپولیس در لیگ بی انصافی است که از نیکی کریمی یاد نکنیم.(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره سی ام-9/3/87)

karimi-8-2-87-b6.jpg


دست نوشته نیکی کریمی درباره پرسپولیس و افشین قطبی بعد از قهرمانی لیگ که در هفته نامه همشهری جوان چاپ شد:
رکورد پرش های قطبی را زدم
قطبی بیش از هر چیز نشان داد بدون عصبانیت هم می توان برنده شد. می توان بدون اینکه فحش داد- فریاد زد و داد د بیداد کرد قهرمان شد و شادی کرد. قطبی با امدنش به فوتبال ایران نشان داد می شود مثل خیلی از مربیان تیم های بزرگ جهان با شخصیت و متانت تیم را رهبری کرد و به قهرمانی رساند. می شود با همدلی با بازیکنان یک تیم و بیرون اوردن بخش های خوبشان بهترین لحظه های ناب را را در فوتبال خلق کرد. قطبی باعث شد اعتماد به نفس بازیکنان بالا برود و این چیز کمی نیست. خوشحالی های قطبی بعد از گل های تیمش باعث می شد تا بازیکنان اش انرژی بگیرند. البته فکر می کنم اگر قطبی ری اکشن ما را سر صحنه فیلمبرداری بعد از گل پرسپولیس می دید خوشحال می شد چون ما رکورد پرش ارتفاع او را زدیم.(منبع:هفته نامه همشهری جوان/سال چهارم/شماره167/ چهارم خرداد87)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
فریدون فروغی
خاموشی و فراموشی


mzs1a4mxdulrwf1oe5r.jpg
فریدون فروغی خواننده بسیار پرطرفدار و خوش صدا و خوش قریحه در روز 9 بهمن سال 1329 در محله سلسبیل تهران به دنیا آمد. پدرش کارمند شرکت دخانیات بود. او آهنگساز و نوازنده بود(گیتار پیانو درامز) شاعر و خواننده خوب ایرانی در سال 1347 دیپلم طبیعی گرفت. در سال 1350 زمانی که خسرو هریتاش می خواست فیلم معروف آدمک را بسازد از وجود او استفاده کرد. او دو ترانه آدمک و پروانه من را با آهنگسازی تورج شعبانخوانی و اشعاری از لعبت والا خواند. او سپس در فیلم چکمه پوش هم آواز خواند. در فیلم معروف تنگنای امیر قادری هم او خواننده بود. شعر معروف "نیاز" که ابتدا با عنوان "نماز" خوانده شد و ساواک آن را نیاز کرد و او را یک عنصر سیاسی معرفی کرد. در آن سالها ترانه های زیبایی مثل "قوزک پا","همیشه غایب"و... را اجرا می کرد. بعد از انقلاب در ایران ماند و ترانه هایی مثل "حقه و شیاد" راخواند. سپس در سال 1359 ترانه معروف"از فریاد تا ترور" را برای فیلمی با همین نام اثر منصور تهرانی خواند اما در حالی که هنوز تصمیمی در موذد مجوز کار خوانندگان قبل از انقلاب گرفته نشده بود به تهیه کننده فیلم گفتند که صدای فروغی را حذف کن و خواننده ای دیگر ترانه معروف را بخواند و البته این افتخار نصیب جمشید جم شد که آهنگ معروف فریدون فروغی را بخواند.

bsfm92z2eqt0470oqt8e.jpg


فریدون فروغی در سال 65 به دبی رفت, در آنجا محافل لس آنجلسی با او تماس گرفتند و از او خواستند تا برای ادامه کارش به لس آنجلس برود اما فریدون نپذیرفت هر چند در ایران هم مجوز کار نمی گرفت. در سالهای 77 تا 79 درهتل آنای کیش خواند. در سال 1379 هم شعر "می تراود مهتاب" نیما را برای فیلم دختری به نام تندر خواند. باز هم به او مجوز ندادند. حتی کیومرث پوراحمد هم به دنبال آن بود که برای فیلم گل یخ او بخواند اما این اتفاق رخ نداد و سرانجام مردی که دکتر زادمهر می گوید پرسپولیسی بوده و شواهد بسیاری هم برای پرسپولیسی بودن آن دارد. روز 13 مهر سال 80 در خانه اش واقع در تهرانپارس بدرود حیات گفت.شهیار قنبری در مورد او می گوید: فریدون فروغی برای دومین بار می میرد. نخستین بار وقتی مرد که نتوانست بخواند و دومین بار وقتی مرد که میخواست بخواند,فریدون را فراموشی و خاموشی کشت.(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره چهاردهم-22/2/87)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
بهنوش بختیاری
لیلون..!
xou7zy59lgj3nrph4p8.jpg


بهنوش بختیاری متولد روز 29 اردیبهشت 54 در بیمارستان اقبال است. به عبارتی یک روز بعد از قهرمانی پرسپولیس در لیگ امسال 33 ساله شد! و شاید جشن قهرمانی پرسپولیس برای او که طرفدار تیم پرسپولیس است بهترین هدیه تولد است. در یکی دو سایت در موردش می خوانیم که زیاد اهل فوتبال نیست اما همه جا خودش اقرار کرده که طرفدار تیم پرسپولیس است. وی همراه خانواده در شهرک ژاندارمری زندگی می کند و هنوز ازدواج نکرده است. بهنوش بختیاری از یک پدر بختیاری ویک مادر تهرانی متولد شده و یک خواهر و دو برادر بزرگتر از خود دارد که همه آنها متاهل هستند. او به جز بازیگری در تلویزیون سالها مسئولیتهایی به جز بازیگری داشته که از جمله منشی صحنه است. بهنوش بختیاری سالها منشی صحنه بوده و حتی کارگردانی راهم تجربه کرده است. در سریال زیر آسمان شهر (3) و ورود منوع ممنوع دستیار مهران غفوریان بود. این دو سریال شکست خوردند تا تجربه کارگردانی او برایش زیاد خاطره انگیز نیاشد. بختیاری لیسانس زبان دارد. او در سال 75 زمانی که 21 ساله بود یک سال در کلاس های تئاتر استاد زن بازیگری تئاتر در ایران یعنی مهتاب نصیرپور حضور پیدا کرد اما در سالیان اخیر بیشتر فعالیتش در تلویزیون بوده است. او در هوای تازه ساخته محمد رحمانیان وکیل محله خانه قدیمی سایه ها معجزه وکیل و... بازی کرد و نقشی که در خانه به دوش ایفا کرد او را در بازیگری تا حدود بسیار زیادی متحول کرد. بعد از آن بت مهران مدیری در 2-3 کار جالب او شرکت کرداز جمله جایزه بزرگ و شبهای برره. سال گذشته هم در سریال طنز چهارخونه کاری از سروش صحت حضور پیدا کرد ونقشی خاطره انگیز از خود به جای گذاشت اما کماکان نقش لیلون در شبهای برره بهترین نقشی است که بهنوش بختیاری آن را بازی کرده است. بهنوش بختیاری از محبوبترین بازیگران تلویزیون در سالیان اخیر است که کمتر تجربه بازی در سینما را وارد کارنامه خود کرده و همواره تلویزیون را به سینما ترجیح داده.(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره بیست وششم-5/3/87)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
استاد اسدالله ملک
ویولونیست بزرگ


7lhr6hlzk5e2ewfoqijj.gif


استاد اسدالله ملک یکی از بزرگترین اهالی موسیقی ایران است که به انتخاب ایرانیها در سایتهای مختلف یکی از 91 مرد هنرمند تاریخ ایران انتخاب شده است. اسدالله ملک متولد سال 1320 است و در دروازه دولت به دنیا آمده است و مثل بسیاری از پرسپولیسیهای اصیل ابتدا طرفدار تیم فوتبال شاهین بود و سپس پرسپولیسی شد. ملک بزرگ ابتدا در محضر استاد ابولحسن خان صبا با موسیقی آشنا شد. صبا همان بزرگمردی است که بعد از مرگش شهریار درباره او می گوید: ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی , چه شرابی به نو دادند که مدهوش شدی
آری استاد اسدالله ملک کار را در محضر استاد ابوالحسن خان صبا آغاز کرد و سپس شاگرد موسیقی نوین ایرانی یعنی استاد روح الله خالقی شد و در محضر او نوازنده بزرگ ویولون ایران شد. خالقی استاد اسدالله ملک را عضو ارکستر انجمن ملی موسیقی ایران کرد. او کارش را در رادیو خیلی زود از سال 1337 آغاز کرد و گریه لیلی را ساخت. ملک با خوانندگان بسیار بزرگی کار کرده است که مرور نامشان اعتبار او را مشخص می کند. در بین تمام خوانندگان گلپا(اکبر گلپایگانی) ,محمود خوانساری ,ایرج ,محمدرضا شجریان و کورس سرهنگ زاده از بقیه بزرگتر بوده اند. کسی نیست که موسیقی ایرانی را بشناسد و و با کار ملک در مرغ شباهنگ جدایی تو حکایت دل و تکدرخت بیگانه باشد. استاد اسدالله ملک ویولونیست بزرگ ما بعد از انقلاب کم کار شد اما در سالهای دهه هفتاد دوباره فعالیتش را آغاز کرد و بار دیگر با دستهای جادوییش به ویولو عزت و مرتبه داد. بالاخره او در بهمن ماه سال 80 در حای که 60 سال از عمر پر برکتش می گذشت جان به جان آفرین تسلیم کرد و غروب غم انگیزی داشت. یادش را گرامی می داریم و به خاطر خواهیم داشت که یکی از بزرگترین مردان نامور تاریخ معاصر ما ویکی از هنرمندان به نام این مملکت ادب پرور یکی از پرسپولیسیهای شهیر بوده است.(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره دهم-17/2/87)
 

South Boy

متخصص بخش فوتبال
استاد پرویز یاحقی
پادشه ویولن
4tel0d9uf9bgw2sa2ek.jpg

استاد پرویز یا حقی که در بهمن ماه سال 85 دیده از جهان فروبست یکی دیگر از مشاهیر سرخ این مملکت ادب پرور بوده است. یاحقی بزرگ را می توان مشهورترین ویولونیست معاصر دانست. در عرصه ویولون ایران در قرن معاصر سه هنرمند معروف داشته است که یکی اسدالله ملک دیگری پروز یاحقی وسومی بیژن مرتضوی بوده است.
نام اصلی او پرویز صدیقی پارسی است. استاد پرویز یاحقی در سال 1315 به دنیا آمد. او ویولون را در محضر دایی خود حسین یاحقی آغاز کرد و اتفاقا استاد حسین یاحقی نیز در سالهی اخیر به رحمت خدا رفته است. او در کار خود شاگرد اساتید بزرگی مثل استاد ابواحسن خان صبا مرتضی محجوبی و علی اکبر شهنازی بود. یاحقی در سال 1324 در حالی که تنها نه سال داشت نوازندگی را آغاز کرد و نخستین آهنگ خود را با نام "ای امید دل من کجایی" را به وجو آورد. استاد پرویز یاحقی بعدها به استعدادیابی و پدیده آفرینی در موسیقی ایران پرداخت و به جز شاگردان بسیاری که در عرصه ویولون پرورش داد خوانندگان زیادی را به عرصه موسیقی ایران آورد که جزو افتخارات او به شمار می رود. او قبل از انقلاب با یکی از بانوان معروف موسیقی ایران ازدواج کرد و بعد از چند سال از او جدا شد. یاحقی در اواخر عمر در تهران زندگی می کرد و در روز 13 بهمن سال 85 دیده از جهان فروبست و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.یاد این عزیز را که از طرفداران بزرگ پرسپولیس بود را گرامی میداریم. روحش شاد...(منبع:روزنامه پرسپولیس/شماره یازدهم-18/2/87)
 
بالا