• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

I|Shared|N

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
سلام به تاپیک استراک گذاری ایران انجمن خوش امدید وجود این تاپیک حس می شد ! برای همین اقدام کردم :نیش::نیش::نیش::نیش::نیش:
هر مطلب که توی قسمت های مختلف سایت نمی گنجید می تونید اینجا بزارید !
اولین تاپیک مهم بنده :شاد::شاد::شاد:
 
آخرین ویرایش:

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
تصویری از یک صخره در کشور برمه که به شکل خاصی در روز بخصوصی از سال توانایی دیده شدن داره!!
چون توی اون روز زاویه خورشید روی رودخانه چسبیده به اون طوریست که تصویر باشکوهی رو رقم میزنه
البته امکان دستکاری در آن دیده میشه پس سندیت این رو دقیق از من نخواید!! :d

vq3uzyrdvqnrj5n6fprk.jpg


خب اینم یکی دیگه :
yy40qebmd3otvbmf1x3r.jpg


اگه هنوز متوجه نشدید تصویر چرخیده شده رو ببینید!!! :O
ooccc7twlklx8lsq7wu.jpg
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
حتما تا حالا شده که بخواین ببینین روز تولدتون با چه کسایی مشترکه یا چه اتفاق هایی توی اون روز افتاده . سایت FamousBirthdays این کارو برای شما آسون کرده ! یعنی شما فقط روی ماهی که به دنیا اومدین کلیک میکنین و آدم های معروفی که توی اون ماه یا روزی که به دنیا اومدن رو به شما نشون میده . البته در انتهای اسامی افراد معروف هر روز ، چند لینک گذاشته شده که میتونید به صورت جامع تر به کمک اون لینک ها ، اتفاقات و ... ی روز تولد خودتون رو بفهمین و این لینک ها از سایت های معروفی مثل Wikipedia و IMDB برداشته شده . کار با این سایت واقعا آسون و لذت بخشه !


البته بگم سایتش قیافه نداره ولی واقعا بدرد بخوره .

برای پیدا کردن تاریخ تولدتون به تاریخ میلادی ، فقط برید یه تقویم که تاریخ میلادی داره رو باز کنید و روز تولدتون رو بیارید و ببینید تاریخش چیه . احتمالا میدونید که یه سال میلادی مثل یه سال شمسی است و تاریه روز هاش (بر خلاف یه سال قمری) تغییری نمیکنن .
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
لوگوهایی که قرار بود در گـــوگـــل قرار بگیرند اما سانسور شدند!!!!


موضوع: ۱۵۰ سالگی سیگار!
علت پذیرفته نشدن: از بیخ و بن(!) نادرست



موضوع: پنجاهمین سالگرد افتتاح Star Bucks Coffee
علت پذیرفته نشدن: شرکت یادشده مبلغ کافی را پرداخت نکرد!



موضوع: پنج ساله شدن شعار گوگل مبنی بر « شیطان نشو! Don’t be evil »
علت پذیرفته نشدن: غرق شدن بیش از اندازه در موضوع!



موضوع: ۱۳۰ سالگی Mondrian
علت پذیرفته نشدن: بیش از اندازه انتزاعی، صریح و خشک



موضوع: ۹۰ سالگی حضرت کپی‌رایت!
علت پذیرفته نشدن: تخلف تجاری در استفاده از علامت © !!!



موضوع: بیستمین سال تولد کنسول بازی: نینتندو
علت پذیرفته نشدن: شکایت‌های سختگیرانه‌ی انجمن اردک‌های خانگی! (جل‌الخالق)



موضوع: ۶۵ سالگی گوگــُل Googol (این Googol ظاهراً با Google فرق می‌کنه و گویا منظور از آن عدد یکی است که از ۱۰۰ تا صفر تشکیل شده است.)
علت پذیرفته نشدن: خود لوگوی گوگل تا حد زیادی پوشیده شده (به قول معروف ماسکه شده!)



موضوع: این یکی از دو طرحی است که برای بزرگداشت M.C. Escher خلق شده بود.
علت پذیرفته نشدن: این لوگو وحشتناک است. (در واقع مسئولان گوگل روشون نشده حقیقت رو بگن؛ این لوگو بسیار پرت و مزخرف است. توضیح مترجم!)



موضوع: دو دهه استفاده از الگوریتم JPEG برای فشرده‌سازی تصاویر دیجیتال
علت پذیرفته نشدن: لوگو بیش از اندازه بی‌کیفیت از آب درآمده
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
ویرایش شد .
لطفاً از زدن پستهای سیاسی خودداری کنید که مشکلی برای انجمن و همچنین خود ما پیش نیاد .
با تشکر

admin
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
3Jokes_Zoom%20%283%29.jpg

سوزن و نخ

3Jokes_Zoom%20%284%29.jpg

نوک چوب کبریت
3Jokes_Zoom%20%285%29.jpg


نخ دندون مصرف شده

[
3Jokes_Zoom%20%286%29.jpg
]
نمک و فلفل
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
ین جمله با کلمه ای یک حرفی آغاز می شود٬ کلمه دوم دو حرفیست٬* چهارم چهار حرفی... تا بیستمین کلمه بیست حرفی

نویسنده این جمله یا مغز دستور زبان بوده یا بی کار:



I do not know where family doctors acquired illegibly perplexing handwriting nevertheless, extraordinary pharmaceutical intellectuality counterbalancingindecipherability, transcendentalizes intercommunications incomprehensibleness



ترجمه جمله :



نمیدانم این دکترهای خانواد گی این دست خطهای گیج کننده را از کجا کسب میکنند.با این حال سواد پزشکی انها غیر قابل کشف بودن این دست خط ها را جبران کرده و بر غیر قابل کشف بودن انها ( دست خط ) برتری میجوید
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
خب من از کجا باید میدونستم؟ کف دستم را باید بو میکردم که مامان قرار است کوفته های شب قبل را بدهد اذر خانم؟
الان میگویم داستان از چه قرار است...
دیروز من و مامان رفتیم برای خرید مانتوی مدرسه (اخر چند روز دیگر اول مهر ماه است و من وارد دبیرستان میشوم) اما مامان اجازه نداد مانتویی که دوست داشتم بخرم ، مانتو تا سر زانویم بود اما مامان میگفت: خیلی کوتاه است ، میخوای بری درس بخونی یا قرطی بازی دربیاری؟( جلو فروشنده گفت)
من هم همانجا قهر کردم مامان هم گفت بهتر و یک مانتوی دراز و گشاد برایم برداشت.
شب چندتا از دوستهای بابا برای شام مهمانمان بودند، مامان غذا کوفته و مرغ و قورمه سبزی درست کرده بود.
من از زمان پخت کوفته دلم را صابون زده بودم که شب شام کوفته میخورم. اما با قهر کردنم مثل همیشه شکمم ضرر کرد. مهمانها امدند شام خوردند و رفتند اما من از اتاقم بیرون نرفتم. مانی هم اخر شب برایم برنج و قورمه سبزی اورد و من ماندم در حسرت کوفته.
خب نصفه های شب دیگر طاقت نیاوردم ، رفتم سراغ کوفته ها که از شانس بد یکی بیشتر نمانده بود. برای اینکه متوجه نشوند من کوفته خورده ام کوفته را برعکس کردم و داخل کوفته را کامل خالی کردم بدون اینکه ظاهر کوفته تغییری بکند به شکمم صفایی دادم( خیلی خیلی چسبید)
امروز صبح اذر خانم (همسایه طبقه دوم) امد خانه مان و بعد از کلی تعارف و ان و من کردن گفت که حامله است و دیشب بوی کوفته می امده و او هم ویار کرده و اینکه اگر میشود مامان برود خانه شان و برایش کوفته درست کند.
مامان گفت: اخی اذر خانم قسمت شما بوده پس.. اخه دیشب یکی از کوفته ها اضافه اومد...
مامان تا این حرف را زد من یخ کردم. اما به روی خودم نیاوردم.
خلاصه بعد از کلی تعارف اذر خانم کوفته را گرفت و برد ویارش را بخواباند.
امروز بعد از ظهر مامان شنیدم مامان به مانی میگفت: مردم چه قدر پرو هستند صبح به اذر خانم اومده بود اینجا گفت حامله ام هوس کوفته کردم، منم کوفته که از دیشب مونده بود دادم بهش ، بعد از ظهر دیدمش به جای تشکر مسیرش رو عوض کرد که با من روبه رو نشه.
حالا من عذاب وجدان دارم. احساس میکنم بچه توی شکم اذر خانم دارد فحشم میدهد.

[قسمتی از یک کتاب]
 
آخرین ویرایش:

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
ساعت 3 شب بود که صدای تلفن، پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود. پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟ مادر گفت: 25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی! فقط خواستم بگویم تولدت مبارک...! پسر از این که دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد، صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت، ولی مادر دیگر در این دنیا نبود .
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
کاش همه fps سازهاcryteck بودند
کاش همه action ساز ها سانتا مونیکا بودند
کاش همه rpg ساز ها bioware بودند
کاش همه مخفی کاری ساز ها کوجیما بودند
کاش همه پلتفرمر سازها insomniac بودند
کاش همه racing سازها crieton بودند
کاش همه بازی سازهای ایرانی فن افزار شریف و مهدی فنایی بودند
کاش Ea وجود نداشت که به هرچی بازی است گند بزند
کاش بازی کننده غربی وجود نداشت که ژاپنی ها بازی هاشونو یه خاطر اونا به فنا بکشن
کاش من هنوز بچه بودمو هر بازی می دادن دستم باهاش حال می کردم
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
يکي از دبيرستان هاي تهران هنگام برگزاري امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که ''شجاعت يعني چه؟'' محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود : ''شجاعت يعني اين'' و برگه ي خود را سفيد به ممتحن تحويل داده بود و رفته يود ! اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون ...استثنا به ورقه سفيد او نمره 20 دادند فكر ميكنيد اون دانش آموز چه كسي مي تونست باشه؟ دکتر شریعتی
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
پس از مدت ها تحقیقات بالاخره مادر ملوان زبل پیدا شد:

download
9cnxua7s0fzx0laaqxqb.jpg
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی

یک زن در مراسم ختم مادر خود، مردی را می بیند که قبلا او رانمی شناخت.
او با خود اندیشید که این مرد بسیار جذاب است.
او با خود گفت او همان مرد رویایی من است.

و در همان جا عاشق او می شود.
اما هیچگاه از او تقاضای شماره نمی کند و دیگر آن مرد را نمی بیند.
چند روز بعد او خواهر خود را می کشد.

به نظر شما انگیزه ی او از قتل خواهر خود چه بوده است ؟








این تست در سال 2005 پس از 2 سال تحقیق در امریکا انجام شده است


اداره کل فدرال امنیت امریکا از تمامی نفراتی که در این تست شرکت کرده بودند (نفرات به صورت رندوم از میان افراد جامعه برای این تست انتخاب شده اند) درخواست کرده است تا با نفراتی که جواب سوال را به صورت صحیح داده اند مراوده نداشته و تمامی نفراتی که جواب صحیح داده اند موظفند هفته ای یک بار در محل های از پیش تعیین شده که از سوی پلیس معرفی شده است خود را به ماموران معرفی نمایند.همچنین با تعبیه تجهیزات الکترونیکی پیشرفته کلیه حرکات این افراد در محدوده ای از پیش تعیین شده این افراد که از سوی پلیس معین شده است (شعاع 50کیلومتری از محل س******ت) کاملا تحت کنترل می باشد و افراد برای خارج شدن از این محدوده باید از پلیس با ذکر هدف از رفتن به محلی که بیش از 50 کیلومتر با محل زندگی آنها فاصله دارد هماهنگ نمایند
همچنین پاسخ دهندگان صحیح از زمان انجام تست تحت معاینات شدید روانشناسی هر ماهه شده اند و از مسافرت این افراد به برخی از مناطق کشور آمریکا جلوگیری می شود
چرا؟
اداره امنیت آمریکا این تست را برای جانیان و قاتلان سریالی این کشور نیز انجام داد نتیجه این که 100 درصد افراد جانی و قاتلان سریالی به این تست پاسخ صحیح داده اند بنابراین در علم روانشناسی مبحثی به نام psychopath در خصوص این افراد به بحث گذاشته شد نتیجه اینکه تمام نفراتی که پاسخ صحیح داده اند به طور بالقوه امکان تبدیل شدن به جانی و آدم کش سریالی را دارا هستند. بنابراین فصل مشترک این افراد با قاتلان سریالی همان انگیزه قتل و لذت بردن از خونریزی و ادم کشی می باشد.
پاسخ سوال:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آن زن امید داشت که در مراسم ختم خواهرش شاید آن مرد را دوباره ببنید
 

Mahsa

متخصص بخش بازی های ویدئویی
"قابلیت انسان"




لئوناردو داوینچی هنگام کشیدن تابلو شام آخر دچار مشکل بزرگی شد.او می بایست نیکی را به شکل "عیسی " و

بدی را به شکل "یهودا" یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند تصویر می کرد.اما کار را

نیمه تمام رها کرد تا مدل های آرمانی اش را پیدا کند .



روزی در یک مراسم همسرایی تصویر کامل مسیح را در چهرهِ یکی از آن جوانان همسرا یافت. جوان را به کارگاهش

دعوت کرد و از چهره اش طرح هایی برداشت.



سه سال گذشت،تابلو شام آخر تقریبا به اتمام رسیده بود اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود.



کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار می آورد که نقاشی دیواری زودتر تمام کند.پس از روزها جست و جو جوان

شکسته و ژنده پوش و مستی را در جوی آبی یافت.



از دستیارانش خواست که او را به کلیسا بیاورند چون دیگر فرصتی برای برداشتن طر ح از او نداشت.گدای مست را که

به درستی نمی دانست چه خبر هست به کلیسا آوردند.



دستیاران سرپا نگهش داشتند و در همان وضع داوینچی از خطوط بی تقوایی ،گناه و خود پرستی که به خوبی در آن

چهره ء او نقش بسته بودند نسخه برداری کرد.



وقتی کار تمام شد،مرد ِمست، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود چشمهایش را باز کرد ونقاشی پیش رویش

را دید وباحالتی آمیخته از شگفتی و اندوه گفت:



"من این تابلو را قبلا دیده بودم."



داوینچی شگفت زده پرسید :"کجا؟!!"



گدای مست پاسخ داد: سه سال قبل،پیش از اینکه همه چیزم را از دست بدهم، در یک گروه همسرایی آواز می

خواندم ،زندگی پر از رویایی داشتم و هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره عیسی بشوم!!
 
بالا