هر کسی برای خود ارزشها و باورهایی دارد که برایش محترم، ارزشمند و مهم هستند. این باورهای هر شخص است که شخصیت او را شکل می دهد. باورها، مالک و فرمانده ی وجود ما و ایجاد کننده رفتارهای ما هستند. آن ها نادیدنی و لمس نشدنی اند و بیش تر به صورت ناخودآگاه عمل می کنند. در بسیاری از موارد، باورها با حقایق، مشابه و یکسان تلقی و تصور می شوند درحالی که حقایق، پدیده هایی هستند که اتفاق افتاده اند اما باورها، انواعی از تعمیم ها درباره ی مسائلی است که اتفاق خواهند افتاد. درحقیقت، باورها اصولی هدایت کننده هستند.
همه ی ما دارای باورهای مشترکی درباره ی جهان مادی هستیم که براساس حقایق عینی شکل گرفته اند. برای نمونه، آتش می سوزاند و همه ی ما مشمول قوه ی جاذبه هستیم، بنابراین هرگز در صدد آن برنمی آییم که برای امتحان مجدد، سیم های برق پر ولتاژ را به دست بگیریم و یا در لبه ی پرتگاه های بلند حرکت کنیم. ولی با وجو د این، باورهای زیادی درباره ی خودمان و انسان های دیگر داریم که به اندازه ی خاصیت سوزندگی آتش و قدرت جاذبه، بر ای مان قطعیت دارند. این باور ها، نیرو و عامل محرک رفتارهای ما هستند هرچند که تعدادی از آن ها درست و برخی از آن ها نادرست اند.
باور داشتن اصولی در زندگی، خیلی مهم تر و بهتر از این است که انسان باوری نداشته باشد. برای نمونه، زمانی که گروهی در برابر پدیده ی شگفت انگیزی قرار می گیرند، کسانی که به هر حال، علتی را برای آن مطرح می کنند، آرامش و آسایش بیشتری به دست می آورند تا کسانی که جواب و مفهومی برای آن نمی یابند. ایمان پیدا کردن، باعث می شود جهان و هستی برای فرد، با معنی تر شود. در این شرایط، او بهتر می تواند مسائل را برای خود تفسیر و توجیه کند. عقاید درست و صحیح، حمایت کننده بوده و زمینه ساز خلاقیت و پیشرفت به حساب می آیند. عقاید باعث می شوند ما بهتر خودمان را در شرایط کنونی، حفظ کنیم و با گام های مطمئن تری، به سمت آینده قدم برداریم.
دانشمندان برای بررسی تعیین میزان قدرت باورها بر كیفیت زندگی انسانها آزمایشی را در "هاروارد یونیورسیتی" انجام دادند :
یك شهرك را به دور از هیاهو برابر با امکانات 40 سال پیش ساختند.
80 پیرمرد و 80 پیرزن را انتخاب كردند.
ترتیی دادند تا غذاهای 40 سال پیش در این شهرك پخت شود.
خط روی شیشه های مغازه ها، فرم مبلمان، آهنگها، فیلم های قدیمی، اخباری كه از رادیو و تلویزیون پخش میشد را مطابق با 40 سال قبل تدارک دیدتد. بعد این 160 نفر را از هر نظر آزمایش كردند :
تعداد موی سر، رنگ موی سر، نوع استخوان، خمیدگی بدن، لرزش دستها، لرزش صدا، میزان فشار خون ...
بعد این 160 نفر را به داخل این شهرك بردند.
بعد از گذشت 5 الی 6ماه كم كم پشتشان صاف شد، راست می ایستادند، لرزش دستها بطور ناخودآگاه از بین رفت، لرزش صدا خوب شد، ضربان قلب مثل افراد جوان، رنگ موهای سر شروع به مشكی شدن كرد، چین و چروكهای دست و صورت از بین رفت!
علت چه بود ؟
خیلی ساده است
آنها چون مطابق با 40سال پیش زندگی كردند، باور كرده بودند 40 سال جوانتر شده اند.
انسانها همانگونه كه باور داشته باشند می توانند بیندیشند. و می توان گفت که این باورهای آدمی است كه در هر لحظه به او القا میكند كه چگونه بیندیشد.
اصولا فرق بین انسانها، فرق میان باورهای آنان است. انسانهای موفق با باورهای عالی، موفقیت را برای خود خلق میكنند. انسانهای ثروتمند، باورهای عالی و ثروت آفرین دارند كه با اعتماد به نفس عالی خود و بدون توجه به تمام مسائل به دنبال كسب ثروت میروند و به لحاظ باورهای مثبتشان به ثروت مطلوب خود میرسند.
قانون زندگی قانون باورهاست. باورهای عالی سرچشمه همه موفقیتهای بزرگ است.
چراکه توانمندی یك انسان را باورهای او تعیین می كند.
انسانها هر آنچه را كه باور دارند خلق میكنند. باورهای شما دستاوردهای شما را در زندگی میسازند.
زیرا باورها تعیین كننده كیفیت اندیشه ها، اندیشه ها عامل اولیه اقدامها و اقدامها عامل اصلی دستاوردها هستند.
اگر انسانها بتوانند با اشتیاق فراوان به علم، ثروت، سلامت، آرامش و معنویت فکر کنند قطعا عالم، ثروتمند، سلامت، آرام و با دنیایی از معنویت زندگی خواهند کرد و در دنیا و آخرت سعادتمند خواهند شد. این موفقیت نصیب کسانی خواهد شد که اینگونه بیندیشند.
به امید روزی که باورهایمان را به سوی تعالی بارور کنیم