پبر مرد خودتی. پیرمرد باباته

[rahnama]

پبر مرد خودتی. پیرمرد باباته .​

:خنده2:

شنیدید این جمله را؟
بارها عرض کردم که پیر بودن به آمار و ارقام نیست بلکه به روحیه فرد بستگی دارد.افرادی هستند در سنین پائین چنان عدم اعتماد بنفس دارند و چنان زندگی را بخود سخت میگیرند که از یک پیرمرد بیشتر افسردتر و بی هدف تر می شوند.
خوب موضوع اصلی:
حتما در منزل با پدر بزرگها و مادربزرگهایتان روبرو هستید. بعضی از آنان حتی در سن 45 سالگی به بعد خود را پیر و ناتوان حس میکنند و گاها اگر بازنشسته باشند به پارکها پناه می برند و روزها و شبها را طی میکنند و منتظر رفتن هستند.(خداوند انشالله سن 100 سال به بالا را با عزت به آنان عطا فرماید.
راستی چرا اینگونه است؟
نداشتن امید.
نداشتن تحرک .
نظر شما چیست؟​

 

[Polaris]

نداشتن امید.
نداشتن تحرک .
نظر شما چیست؟

نداشتن روحیه:64:

نداشتن حوصله :کسل:

نداشتن اعصاب :نیش2:

 

[rahnama]

نداشتن روحیه:64:

نداشتن حوصله :کسل:

نداشتن اعصاب :نیش2:

ضمن تشکر در بحث:
وقتی امیدی نباشد روحیه از بین می رود حوصله ای نیست و بقول معروف اعصاب هم ندارند.

 

[rahnama]

این افراد چون دائم بهشان گفته شده که دیگر پیر شدی و نمی توانی فعالیت داشته باشی خود را سرباز دانسته و اصلا تلاشی هم در جهت نفی این اشارات ندارند.
این شما هستید که باید این دیوارهای ذهنی دور آنان را خراب کنید و به آنان بگوئید باید با امید و آرزو که همان اهداف است زندگی کنید.
امید فقط نه در جهت کار بلکه امید به زندگی . امید به دیدن نوه ها. خریدها. مشورتها و...​

 

[0mid]

بنظر من یک از دلایل مهمش عدم آشنایی این افراد با تکنولوژی روز و وسایل جدید هست مخصوصا کامپیوتر و اینترنت
چون اینگونه ابزارها باعث میشه آدم همیشه دنبال چیزای جدید و دست نیافتنی باشه و بخواد اونارو تجربه کنه :بله:

 

[الهه خورشید]

من نظرمو با توجه به زندگی مادربزرگام میگم
مادر پدرم مثله یه مرد و بزرگ خاندان بود!همه بچها رو دور هم جم میکرد هیچ کس حق نداشت قهر و ناراحتی داشته باشه !و..... این اخلاق و رفتارشونو من همیشه به پایه اعتماد بنفس بالاشون و اینکه اختیار زندگیشون دسته خودشون بود میزارم !
اما مادر مادرم برعکس هستن! و مشکلش از زمانی شروع شد که اختیار زندگیشونو به دست پسراشون سپردن!!! طوریکه الان اونقد یه جا نشستن که اصلا قادر به حرکت نیست!!!!!!!!!!
تو ایران متاسفانه پدرو مادرا بعد از یه سنی اختیار زندگی شخصیشونو به دست بچها میدن که من اصلا خوشم نمیاد از این مورد !!!!!!!!!!

 

[rahnama]

من نظرمو با توجه به زندگی مادربزرگام میگم
مادر پدرم مثله یه مرد و بزرگ خاندان بود!همه بچها رو دور هم جم میکرد هیچ کس حق نداشت قهر و ناراحتی داشته باشه !و..... این اخلاق و رفتارشونو من همیشه به پایه اعتماد بنفس بالاشون و اینکه اختیار زندگیشون دسته خودشون بود میزارم !
اما مادر مادرم برعکس هستن! و مشکلش از زمانی شروع شد که اختیار زندگیشونو به دست پسراشون سپردن!!! طوریکه الان اونقد یه جا نشستن که اصلا قادر به حرکت نیست!!!!!!!!!!
تو ایران متاسفانه پدرو مادرا بعد از یه سنی اختیار زندگی شخصیشونو به دست بچها میدن که من اصلا خوشم نمیاد از این مورد !!!!!!!!!!

بدترین شکل حرکت افراد مسن که باعث می شود تحرکی نداشته باشند و همیشه منتظر این باشند که کی فرزندان به آنها لطف کرده و خواسته هایشان را برآورد ه میکنند.

 

[الهه خورشید]

[/COLOR]

[/B]

بدترین شکل حرکت افراد مسن که باعث می شود تحرکی نداشته باشند و همیشه منتظر این باشند که کی فرزندان به آنها لطف کرده و خواسته هایشان را برآورد ه میکنند.

دقیقا /همش منتظرن که ببین بچها کی حرکتی رو برا اونا دارن !
کی وقت میکنن ببرنشون دکتر /تفریح/خرید /و.....
خب این حس زنده بودن و شاد بودن و مفید بودن حداقل برا خودمون رو از آدم میگیره و هر لحظه به اینکه من پیرم مانع زندگی بقیه شدم و کی میمیرم رو میاره !
یه فیلم سینمایی بود که 3تا خانوم میرن باهم مشهد بعد یکیشون میمیره و بعد 1نفره دیگه اضافه میشن و میرن شیراز و .............
واقعا با دیدنش لذت میبرم !
بچها بزرگ شدن رفتن سر زندگیشون حالا وقتشه من زندگی کنم اونم برای خودم و دل خودم ![/SIZE]

 

[mitra mehr]

سلام :گل:
یه تشکر ویژه از پدر انجمن که همیشه موضوع و تاپیک هایی که زدند همشون برام عالی و بهترینها بودند
پدر پدرم یعنی پدر بزرگ بنده با اینکه سنشون به 70 رسیده همچنان هم در خانواده و در کار بهترین مدیر هستند
واز این بابت خوشحالم که هنوز تفاوت سنیم رو با بابا بزرگم حس نکردم و بهترین نوه برایش بودم
و از اینکه همه تعریف بابا بزرگم رو میکنند به خودم میبالم
میخواستم بگم به نظر من بین پیر و جوان هیچ فرقی نمیکنه آدم باید دلش جوان باشه:104::گل:

 

[rahnama]

زنگ تفریح در رابطه با موضوع:
با یکی از عزیزان انجمن داشتیم صحبت می کردیم.
من گفتم : مهدی جان واقعا با شما جوانان که هستم تفاوت سنی را حس نمیکنم.
ایشان جواب دادند : باور کن آقا هوشنگ من هم با شما تفاوت سنی را حس نمی کنم.
من یکدفعه بطرفش برگشتم و با خنده گفتم: اگر تو تفاوت سنی من با خودت را حس نمی کنی از بی تربیتی تواست.
به حدی خندیدیم که مغازه دارها با تعجب ما را نگاه می کردند.:غش2::غش2::غش2:

 

[mitra mehr]

من یکدفعه بطرفش برگشتم و با خنده گفتم: اگر تو تفاوت سنی من با خودت را حس نمی کنی از بی تربیتی تواست.
به حدی خندیدیم که مغازه دارها با تعجب ما را نگاه می کردند.

:خنده2: واقعا خندیدم همیشه شاد باشید:گل:

 

[farajoon]

سلام پيرمرد.

عيدت مبارك.

ايشالا 120 ساله شي.

خيلي دوستت داريم.

زنده باشي پيرمرد.

 

[rahnama]

جناب فرامرز خان عزیز من به وجود عزیز ی چون شما در انجمن افتخار میکنم.
پیگیر مطالب مربوط به تلاشهای افتخار آفرین شما هستم. میخواهم به شکلی تجربیات شما را در زمینه کاری بگوش اکثریت جوانان عزیز برسانم.:گل:
هزاران شاخه :گل: تقدیم به عزیزی که در آینده ای نه چندان دور باعث افتخار تک تک ما خواهد شد.

http://www.iranjoman.com/showthread.php?t=42146