سیلام رفیق ...:دوست:
چطور مطوری خودت ؟:زبون:
چه عجب یادی از فقیر فقرا کردی !!!!! :شاد::خنده2::تعجب2:
والا من که یه مدته افسردگی گرفتم ... :125:چون بلبل اهلیم که بیشتر از یه سال بود که از بچگی بزرگش کرده بودم و داشتمش ، چهارشنبه شب توسط آقامون به قتل رسید البته غیر عمدی بود ولی خیلی از اون موقع خیلی داغون شدم و اصلا نمی تونم بی خیالش بشم :103:و هر روز جای خالیش رو حس می کنم :کسل::75:و یاد چغولی هایی که روی میز کامپیوتر و روی لباس هام و جاهای دیگه خونه میکرد میفتم ...:94::دل شکسته: دیگه نمیدونم چه کنم .. :43:خیلی دوسش داشتم :آه:و اصلا حتی فکرشو هم نمیکردم یه روزی بمیره .. :122:تازه میخواستم تو صحرا آزادش کنم که بره ولی نشد:گریه::73: