:11::گل::دست::شاد::ایول:
-----
ناودان ها شرشر باران بی صبری است
آسمان بی حوصله، حجم هوا ابری است
کفش هایی منتظر در چارچوب در
کوله باری مختصر لبریز بی صبری است
پشت شیشه می تپد پیشانی یک مرد
در تب دردی که مثل زندگی جبری است
و سرانگشتی به روی شیشه های مات
بار دیگر می نویسد خانه ام ابری است