مهم نیست اگر نشد زیر باران بی هراس خیس شدن نگاهت کنم.....یا
نشد دستهایت را در سرمای پاییزی گرم کنم...یا بی هراس ببوسمت ...
یا در شب دلواپسی های تاریک چنان در آغوشت بگیرم که خودم به خودم حسودیم شود....
مهم نیست اگر من نیستم تا چشمهای نگران فردا را برایت ببندم....
یا تو نیستی تا با من لذت یک شعر...