• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

نتایح جستجو

  1. H

    داستان دو دوست صمیمی دوران خدمت سربازی

    [FONT=Vazir]سال ها پیش دو نفر بودن که در یک واحد مشغول خدمت سربازی بودند یکی از آنها یک جوان پولدار ( علی) و دیگری یک جوان از قشر عادی ( رضا ) جامعه بود . کم کم بین این دو نفر دوستی عمیق شکل می گیره بطوریکه این دو نفر را همه به عنوان دو برادر می شناختند . تا اینکه خدمت علی تمام می شه و...
  2. H

    آموزش جودو بچه یک دست

    [FONT=Vazir]کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود ، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد . پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها ببیند...
  3. H

    داستان راز خوشبختی

    [FONT=Vazir]روزگاری مردی فاضل زندگی می‌کرد. او هشت‌سال تمام مشتاق بود راه خداوند را بیابد؛ او هر روز از دیگران جدا می‌شد و دعا می‌کرد تا روزی با یکی از اولیای خدا و یا مرشدی آشنا شود. یک روز هم‌چنان که دعا می‌کرد، ندایی به او گفت به‌جایی برود. در آن‌جا مردی را خواهد دید که راه حقیقت و...
  4. H

    داستان كوتاه : عشق واقعی

    [FONT=Vazir]چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره . رنگ چشاش آبی بود . رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ… وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه . دوستش داشتم . لباش همیشه سرخ بود . مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه … وقتی می...
  5. H

    پیرمردی خیلی خونـسرد

    [FONT=Vazir]نوشته ماریتا جوداکووا کارآگاه کرافت صفحه «اخبار جهان» روزنامه را باز کرد و با قیافه‌ای حاکی از رضایت به نشانه تایید، سر تکان داد. خبری که در انتظار خواندنش بود، در آن صفحه چاپ شده بود: «دیروز، ۱۶ ژانویه اخترشناسان بار دیگر از مشاهده پدیده عجیبی در سیاره «پریان دریایی» شگفت‌زده...
  6. H

    دختر سی دی فروش ( داستان غم انگیز و کوتاه )

    [FONT=Tahoma][FONT=Vazir]پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که...
  7. H

    داستان کوتاه و خواندنی : خری در پوست آدمیزاد

    [FONT=Vazir]گفتم به این شرط خواهم آمد که مجبور نباشم همانطور رفتار کنم که دیگران رفتار می کنند. با این حال مرا پذیرفتند. نه صورتک به چهره زدم و نه لباسی غیر آنچه معمولا به تن داشتم پوشدیم. ساعت نه شب بود. یک دراکولا در را برایم باز کرد. مرا به اسم می شناخت. دقت که کردم فهمیدم پسرخاله ی...
  8. H

    یک شیوه تبلیغ مبتکرانه / داستان

    [FONT=Vazir]یکی از غذاخوری‌های بین‌راه بر سر در ورودی با خط درشت نوشته بود: شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آن را از نوه شما دریافت خواهیم کرد. راننده‌ای با خواندن این تابلو اتومبیلش را فوراً پارک کرد و وارد شد و ناهار مفصلی سفارش داد و نوش‌جان کرد. بعد از خوردن غذا سرش را پایین...
  9. H

    دختر زشت رویی که مادری زیبا شد

    [FONT=Vazir]دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ، موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره . روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند . نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت . او در همان روز اول مقابل تازه وارد...
  10. H

    داستان جالب زن باهوش و قورباغه !

    [FONT=Vazir]روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه...
  11. H

    عاشقي در آشــــپزي

    [FONT=Vazir]سارا مجله را بست و بلند شد رفت سمت آشپزخانه. [FONT=Vazir] [FONT=Vazir]- مامان! چاي مي‌خوري بريزم![FONT=Vazir] [FONT=Vazir]- نه قربونت، آخر شبه، چاي بخورم خوابم نمي‌بره.[FONT=Vazir] [FONT=Vazir]علي كنترل تلويزيون را بلند كرد و گفت:[FONT=Vazir] [FONT=Vazir]- آجي! ما رو هم قاطي آدما...
  12. H

    بازى سرگرم‌کننده‌ در هواپیما

    [FONT=Vazir]یک برنامه‌نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره...
  13. H

    داستان خوشبخت ترین آدم!

    [FONT=Vazir]پادشاهی پس از اینكه بیمار شد گفت: «نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند» تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانست. تنها یکی از مردان دانا گفت : که فکر می کند می تواند شاه را معالجه کند، اگر یک آدم...
  14. H

    باز باران- داستان كوتاه

    [FONT=Vazir]باز باران با ترانه با گهرهای فراوان میخورد بر بام خانه یادم آید روز دیرین گردش یك روز شیرین..... هر وقت باران می‌گرفت این شعر به مغزش هجوم می آورد.و به سرعت پرتاب می‌شد به كوچه باغهای كودكیش؛ كوچه های باریك و پیچ در پیچ خیابان بهارستان؛ آن وقتها كه هنوز تهران پر بود از باغ و برگ...
  15. H

    دسته گلی برای مادر!

    [FONT=Vazir]مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می‌خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می‌کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می‌کنی؟ دختر گفت: می‌خواستم برای مادرم...
  16. H

    خلوص پیرزنی که به کلیسا می رفت اما چیزی یادش نمی ماند

    [FONT=Vazir]یکشنبه بود و طبق معمول هر هفته خانم نسبتا مسن محله، داشت از کلیسا برمیگشت … [FONT=Vazir] [FONT=Tahoma][FONT=Vazir]در همین حال نوه اش از راه رسید و با کنایه بهش گفت : [FONT=Vazir] [FONT=Tahoma][FONT=Vazir]مامان بزرگ ، تو مراسم امروز ، پدر روحانی براتون چی موعظه کرد ؟! [FONT=Vazir]...
  17. H

    داستانک : جمله جادویی

    [FONT=Vazir]مدت زیادی از زمان ازدواجشان می‌گذشت و طبق معمول زندگی فراز و نشیب‌های خاص خودش را داشت. یک روز زن که از ساعت‌های زیاد کار شوهر عصبانی بود و همه چیز را از هم پاشیده می‌دید، زبان به شکایت گشود و باعث ناامیدی شوهرش شد. مرد پس از یک هفته سکوت همسرش، با کاغذ و قلمی‌در دست به طرف او رفت...
  18. H

    ده باور اشتباه درباره نام دامنه وب سایت

    [FONT=Tahoma][FONT=tahoma]ایران جدید:برای اکثر افرادی که همه روزه از اینترنت استفاده می کنند و وب سایت ها را نگاه می کنند، صنعت دامنه کماکان یک معما و ابهام می باشد. این مقاله سعی بر این دارد تا شما را با جنبه های کمتر شناخته شده این صنعت آگاه سازد و واقعیت باورهای متداول غلط در مورد نام های...
  19. H

    10 موزه‌های برتر جهان

    [FONT=Tahoma][FONT=Vazir] واتیكان، لوور، اوفیزی و متروپولیتن بهترین گنجینه‌های هنری جهان را در خود جای داده‌اند بهترین راه دانستن درباره تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم مناطق مختلف دنیا، موزه‌ها هستند. 10 موزه برتر جهان از این قرار هستند: [FONT=Tahoma][FONT=Vazir] [FONT=Tahoma][FONT=Vazir]1- موزه...
  20. H

    توصیه های مهم امنیتی از جنجالی ترین هکر دنیا !

    [FONT=Vazir]هكرها روز به روز به روش های پیچیده‌تری برای سرقت اطلاعات كاربران روی می آورند، ولی با رعایت برخی نكات ساده می‌توان آسیب پذیری سیستم های رایانه‌ای را به حداقل رساند. از آنجا كه این توصیه ها به زبان ساده و توسط یك هكر موفق ارائه شده، می تواند راهگشای بسیاری از كاربران ساده و عادی...
بالا