• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

جامعه ما از خشم و خشونت رنج مي‌برد

sasan

Banned
خشم انواع مختلف دارد؛ از به هم ريختگي‌هاي رواني و ناراحتي‌هاي خفيف گرفته تا خشم‌هاي كوري كه فرد را دچار فلج روحي مي‌كند. خشم در واقع نوعي سرطان است، سرطاني زيرك كه روابط انسان‌ها را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد. اما افراد چرا و در چه مواردي خشم را برمي‌گزينند.

خشم در اتومبيل
راننده‌ها تقريباً براي هر چيزي بر سر يكديگر فرياد مي‌كشند. هر گاه راننده‌اي كند يا تند مي‌راند، علامت نمي‌دهد، يا علامت غلط مي‌دهد، و يا مسير خود را به‌طور ناگهاني عوض مي‌كند، ضربان نبض‌ها تند مي‌شود. شما ممكن است هنگام رانندگي، به خاطر اشتباهات ساير رانندگان، خشمگين و يا حتي دچار فلج احساسي بشويد. راه‌بندان هم عامل اصلي بروز بسياري از خشم‌ها و خصومت‌هاست. راننده‌ها بر سر مسافرين فرياد مي‌كشند، و شخص عامل معطلي و راه‌بندان را به باد ناسزا مي‌گيرند. تمامي اين حركات، حاصل يك انديشه نادرست است: «چنين چيزي نبايد اتفاق بيفتد، و حالا كه اتفاق افتاده، من عصباني و درهم ريخته مي‌شوم و كاري مي‌كنم كه ديگران هم ناراحتي را برگزينند.»
خشم به هنگام رقابت در بازي
بريج، تنيس، پوكر، پاستور و بسياري از بازي‌ها و ورزش‌هاي ديگر، محرك‌هاي بسيار خوبي براي ايجاد خشم هستند. مردم از اشتباه هم‌بازي يا رقيب خود عصباني مي‌شوند و ممكن است چيزي مثل راكت تنيس را پرتاب كنند. هر چند كه پا بر زمين كوبيدن و پرتاب كردن اشيا، سالم‌تر از برخورد فيزيكي با ديگران و فرياد كشيدن بر سر آنهاست، ولي باز هم مانعي در راه شكوفايي، سازندگي و آرامش شخص به شمار مي‌آيد.

خشم بيجا
در برخي موارد خشم شما كاملاً بيجاست. مثلاً راننده‌اي ممكن است فكر كند كه دوچرخه‌سوار يا عابر پياده نبايد در وسط جاده باشد، و سعي كند كه آنها را از جاده بيرون براند. اين نوع خشم گاه به صورت بسيار خطرناكي بروز مي‌كند. بيشتر تصادف‌هاي جاده‌اي كه اغلب نتايج وخيمي نيز به بار مي‌آورند. ناشي از اين‌گونه خشم‌هاي آني است.

خشم از پرداخت ماليات
هر قدر هم كه شما خشمگين باشيد، تغييري در قوانين مالياتي رخ نخواهد داد. با اين وجود مردم اغلب، از اينكه ماليات‌ها به دلخواه آنها نيست خشمگين مي‌شوند.

خشم نسبت به تأخير ديگران
اگر انتظار داشته باشيد كه ديگران طبق جدول زماني شما عمل كنند، هنگامي كه با خلاف آن مواجه مي‌شويد، خشمگين خواهيد شد و فلج روحي ناشي از اين خشم را نيز چنين توجيه خواهيد كرد: «حق دارم عصباني بشوم، نيم ساعت تمام مرا منتظر گذاشته است.»

خشم نسبت به سستي و بي‌نظمي ديگران
گاهي ممكن است علي‌رغم درك اين واقعيت كه خشم شما، احتمالاً ديگران را تشويق و حتي تحريك به ادامه رفتارشان مي‌كند، باز هم اصرار به انتخاب عصبانيت داشته باشيد.

خشم نسبت به اشياي بي‌جان
اگر ساق پاي‌تان به‌طور اتفاقي به جايي بخورد و يا اشتباهي با چكش روي انگشت شست خود بزنيد، فرياد كشيدن احتمالاً واكنش خوبي است، اما خشمگين شدن و دست زدن به اعمالي از قبيل كوبيدن مشت بر ديوار، نه تنها بيهوده است بلكه درد شما را بيشتر مي‌كند.

خشمگين شدن هنگام گم كردن چيزي
هر قدر هم كه خشمگين و عصباني شويد كليد يا كيف بغلي گم شده‌تان را پيدا نخواهيد كرد. بلكه دقيقاً برعكس؛ خشم شما احتمالاً مانع از آن مي‌شود كه با فكري آزاد و رفتاري مؤثر به جست‌و‌جو بپردازيد.
خشمگين شدن به خاطر چيزهايي كه خارج از اختيار شما هستند. ممكن است سياست، روابط خارجي، يا اوضاع اقتصادي جامعه مورد تأييد شما نباشد، اما خشم و در نتيجه آن فلج روحي، هيچ چيزي را تغيير نخواهد داد.

چهره‌هاي مختلف خشم
آنچه گذشت، مواردي بود كه فرد در مواجهه با آن احتمالاً خشم را برمي‌گزيند. حال نگاهي بر اقسام مختلف عصبانيت مي‌اندازيم.
بدزباني و تندي، مسخره‌كردن همسر، فرزندان، عزيزان و يا دوستان، از جمله رفتارهاي خشم‌آلود به شمار مي‌روند. واكنش‌هاي خشم‌آلود در حالت‌هاي افراطي به اعمال خشونت‌آميز مي‌انجامد. برخورد فيزيكي و جنايت فقط در صورتي پيش مي‌آيد كه احساسات شخص مرتكب، از اختيار وي خارج شده و خشم موجب جنون آني او شده باشد. اعتقاد به اينكه خشم يك پديده عادي و طبيعي است و يا پيروي از مكتب‌هاي روان‌شناسي‌اي كه انسان را تشويق مي‌كنند تا خشم خود را ابراز نمايد، ممكن است نتايج خطرناكي در بر داشته باشد. همچنين تلويزيون، سينما و كتاب‌هايي كه خشونت را تشويق مي‌كند و آن را عادي و طبيعي جلوه مي‌دهند نيز اساس شخصيت فرد و بناي جامعه را متزلزل مي‌سازند.
اظهار مطالبي از قبيل «او مرا به خشم مي‌آورد» يا «حقيقتاً كلافه‌ام مي‌كند» كاملاً غلط است؛ چرا كه در بيشتر موارد اين شما هستيد كه تصميم مي‌گيريد اجازه بدهيد رفتار فرد ديگري موجبات ناراحتي، خشم و اندوه‌تان را فراهم آورد.
عباراتي نظير «مقاومت مخالفين را در هم بشكنيد» و يا «بكشيدشان» را بارها در اخبار و رسانه‌ها شنيده مي‌شوند. شايد فكر كنيد كه اينها فقط حرف است، اما ابراز همين عبارات كه گاه حتي در رقابت‌هاي دوستانه نيز گفته مي‌شوند، خشونت را تشويق مي‌كند.
حالت غضب‌آلود به خود گرفتن نيز چهره ديگري از خشم است كه نه تنها يكي از شكل‌هاي رايج ابراز خشم به شما مي‌رود، بلكه غالباً موجب مي‌شود تا شخص عصباني به هدف خود نيز دست يابد. طعنه و كنايه زدن، مسخره كردن و گاه حتي سكوت نيز، از جمله واكنش‌هاي خشم‌آلود به شمار مي‌روند كه درست به اندازه خشونت‌هاي فيزيكي زيان‌آورند.
واقعيت اين است كه فهرست رفتارهاي خشم‌آلود تا بي‌نهايت ادامه دارد؛ ولي نمونه‌هاي ياد شده رايج‌ترين گونه‌ها و اشكال بروز خشم هستند.

بازده‌هاي انتخاب خشم
براي اينكه بتوانيد خشم خود را كنترل كنيد، بهترين راه اين است كه ابتدا علل بروز آن را دريابيد و انگيزه‌هاي رواني انتخاب خشم را بشناسيد. هر بار كه اختيار خودتان را از دست مي‌دهيد، و احساس سرخوردگي و شكست مي‌كنيد، مي‌توانيد بجاي اينكه اختيار احساسات خود را به دست بگيريد، با عصباني شدن، شخصي يا واقعه‌اي را مسئول حال خود قلمداد كنيد.
با ابراز عصبانيت مي‌توانيد بر آنهايي كه از شما مي‌ترسند، اعمال نفوذ كنيد. اين روش به‌ويژه در موردجوان‌ترها، كساني كه كوچك‌اندام‌تر از شما هستند و يا آنهايي كه داراي روحيه ضعيف‌تري هستند، مؤثر است.
با ابراز خشم، توجه ديگران را نيز به خود جلب كرده، به اين ترتيب مي‌توانيد احساس اهميت و قدرت بنماييد.
عصبانيت، بهانه آسان و قابل استفاده‌اي است. مي‌توانيد موقتاً از حال طبيعي خارج شويد و مقصود خود را پيش ببريد و آنگاه با عبارت «نتوانستم جلوي خودم را بگيرم»، خود را معذور بداريد. به اين ترتيب با منطق «دست خودم نبود»، خودتان را به‌سادگي تبرئه مي‌كنيد.
مي‌توانيد حرف خودتان را پيش ببريد، زيرا ديگران ترجيح مي‌دهند شما را آرام سازند، تا اينكه خشم‌تان را تحمل كنند.
اگر از عشق و دوستي، هراس داشته باشيد با انتخاب خشم به هر بهانه‌اي از مخاطرات روابط محبت‌آميز اجتناب مي‌كنيد.
با ابراز خشم و با ايجاد احساس تقصير در ديگران مي‌توانيد بر آنها اعمال نفوذ كنيد، زيرا نسبت به رفتارشان در برابر شما دچار شك و ترديد مي‌شوند. هنگامي كه آنها احساس تقصير كنند، شما احساس قدرت خواهيد كرد.
مي‌توانيد روابطي را كه در آن به سبب مهارت بيشتر طرف مقابل، احساس خطر مي‌كنيد قطع نماييد و براي اين كار به‌سادگي از عصبانيت استفاده مي‌كنيد، تا عمل شما به نظر اطرافيان بد نيايد.
وقتي كه عصباني هستيد ديگر مجبور نيستيد كه درون خود را بكاويد. به اين ترتيب زمان حال را به‌راحتي با عصباني شدن پر مي‌كنيد و از هر گونه زحمت يا مخاطره‌اي كه تغيير دادن روحيه و بهبود شخصيت را در بر دارد، اجتناب مي‌كنيد. خلاصه از عصبانيت استفاده مي‌كنيد تا از كارهاي سخت و جدي بپرهيزيد.
پس از يك حمله عصبانيت، مي‌توانيد با احساس ترحم نسبت به خود، دل‌تان را خوش كنيد و از اينكه هيچ‌كس شما را نمي‌فهمد براي خودتان متأسف باشيد.
با انتخاب خشم، به سادگي مي‌توانيد از تفكر آگاهانه و روش‌بينانه بپرهيزيد. واضح است كه هنگام بروز عصبانيت، نمي‌توان با دقت و روشني فكر كرد، پس چرا هر وقت بخواهيد از مسئوليت و تفكر جدي فرار كنيد، به همان خشم كهنه و قديمي پناه نبريد؟
مي‌توانيد باخت يا عملكرد ضعيف‌تان را با عصباني شدن توجيه نموده، خود را معذور بداريد. شايد هم با اين شيوه بتوانيد مانع برد ديگران شويد، زيرا مي‌بينيد كه آنها از خشم شما سخت بيمناك‌اند.
ممكن است بگوييد كه ابراز خشم براي بهتر انجام دادن پاره‌اي از كارها لازم است، اما در واقع، عصبانيت پديده‌اي فلج‌كننده است كه هرگز موجب بهبود هيچ كاري نمي‌شود. و شما با اين انديشه كه خشم قسمتي از طبيعت انسان‌هاست، يك بهانه حاضر و آماده براي خود داريد: «من انسانم، و انسان‌ها همه همين جورند»!

چند راه براي حذف عصبانيت
از بين بردن عصبانيت، مستلزم تفكر مداوم و رسيدن به انديشه‌هاي نو در هر لحظه است. هر بار كه با اشخاص يا وقايعي رو‌به‌رو مي‌شويد كه شما را تحريك به انتخاب خشم مي‌كنند، از آنچه در همان لحظه در درون خود مي‌گوييد آگاه شويد. سپس به عبارات تازه‌اي بينديشيد كه مي‌توانند احساسات نو و رفتارهاي سازنده‌تري را سبب شوند.
اولين و مهم‌ترين قدم اين است كه در لحظه خشم از افكار خود آگاهي پيدا كنيد و به ياد بياوريد كه اگر هميشه در گذشته عصباني شده‌ايد، مجبور نيستيد اين بار هم همان فكرها را بكنيد و همان واكنش را نشان بدهيد. در اين مرحله، آگاهي بيشترين اهميت را دارد.
سعي كنيد عصبانيت را به عقب بيندازيد. اگر عادت كرده‌ايد در اوضاع و احوال خاصي خشمگين شويد سعي كنيد تا خشم خود را به مدت پانزده ثانيه به تعويق بيندازيد و آنگاه به روش معمول خود منفجر شويد. دفعه بعد، اين مدت را به سي ثانيه افزايش دهيد و سعي كنيد هر بار طول فاصله‌ها را بيشتر كنيد. هنگامي كه ديديد مي‌توانيد عصبانيت خود را به تعويق بيندازيد، زماني است كه خودداري كردن را ياد گرفته‌ايد. به تعويق انداختن چيزي نيست، جز خودداري كردن، و با تمرين خودداري عاقبت خواهيد توانست عصبانيت خود را به‌طور كامل از ميان برداريد.
وقتي كه مي‌خواهيد از راه عصبانيت سازنده چيزي را به كودكي بياموزيد، سعي كنيد فقط اداي عصبانيت را درآوريد. صداي خود را بلند كنيد و قيافه عبوس به خود بگيريد، اما هر چه مي‌توانيد دردها و ناراحتي‌هاي جسمي و روحي خشم را از خود دور كنيد.
هنگامي كه عصباني مي‌شويد، به خود يادآوري كنيد كه هر كس حق دارد همان چيزي باشد كه خودش مي‌خواهد. پس نبايد از ديگران انتظار داشته باشيد كه با آنچه حقيقتاً هستند متفاوت باشند. اين انتظار تنها سبب دوام عصبانيت شما خواهد شد. سعي كنيد ياد بگيريد كه به ديگران حق انتخاب بدهيد، همان‌گونه كه خود بر اين حق اصرار داريد.
براي كنترل خشم خود مي‌توانيد از شخصي كه مورد اعتمادتان است، تقاضاي كمك كنيد. از او بخواهيد كه هر وقت شما را عصباني مي‌بيند، با كلام يا اشاره از پيش‌تعيين شده‌اي به شما هشدار دهد. وقتي اين اشاره را دريافت كرديد، به رفتار خود توجه كنيد، و آنگاه شيوه به تعويق انداختن خشم را به كار بنديد.
يك دفتر يادداشت روزانه عصبانيت تهيه و زمان، مكان و اتفاقاتي را كه موجب عصبانيت شما مي‌شوند، به‌دقت يادداشت كنيد. نسبت به ثبت موارد، سخت‌گير باشيد و بدون هيچ چشم‌پوشي‌اي همه رفتارهاي خشم‌آلود‌تان را بنويسيد. اگر پشتكار داشته باشيد، به‌زودي خواهيد ديد كه همين يادداشت‌هاي روزانه، شما را وامي‌دارد تا كمتر خشم را برگزينيد.
پس از بروز خشم، اعتراف كنيد كه خطا كرده‌ايد، و تلاش خواهيد كرد تا افكار و روش‌هاي خود را تغيير دهيد و ديگر دچار عصبانيت نشويد. اعتراف شفاهي، شما را در متن كاري كه انجام داده‌ايد قرار مي‌دهد، و نشان مي‌‌دهد كه نسبت به اصلاح روحيه و شخصيت خودتان جدي و مسئول هستيد.
سعي كنيد هنگام عصبانيت نزد شخصي برويد كه دوستش داريد. يكي از راه‌هاي خنثي كردن خشم در دست گرفتن دست‌هاي اوست. مي‌توانيد آن‌قدر دست او را در دست خودتان نگاه‌ داريد تا از اين راه، عمق احساس خود را ابراز و خشم خويش را برطرف كنيد.
در زمان‌هايي كه عصباني نيستيد، بيشتر با كساني كه خشم شما را برمي‌انگيزند گفت‌و‌گو كنيد. رفتارهاي خشم‌برانگيز ميان خودتان را بررسي نماييد، و راهي براي ابراز احساسات خود به يكديگر بيابيد كه بهتر و منطقي‌تر از خشم در هم كوبنده باشد. مي‌توانيد توافق كنيد كه در شرايط خشم و عصبانيت، از يك يادداشت، يك شخص ميانجي و يا قدم زدن براي كنترل رفتار خود كمك بگيريد. تا با عصبانيت بي‌معني به يكديگر آزار نرسانده، توهين نكنيد. پس از چند بار قدم زدن و كنترل خويش كم‌كم‌ احمقانه بودن خشم را درخواهيد يافت.
 
بالا