baroon
متخصص بخش ادبیات
راه های وصول به حقیقت
محقّقان رسیدن به حقیقت را چهار طریق یاد کرده اند.
1. حکمت مشّایی:
چون ارسطو ، قافله سالار این مکتب ، عقاید خود را در حین راه رفتن برای شاگردان خود بیان می کرد، بعدها پیروان این مکتب در جهان اسلامی به مشّاییان معروف شدند. در حکمت مشّایی اصل داوری با عقل و استدلال است. از جمله ی مشّاییان ، ارسطوبنیانگذاراین حکمت و مدوّن و مؤلّف منطق نظری است. ابن سینا این مکتب را در جهان اسلام و قلمرو اسلامی رواج داد.
2. از راه مباحث کلامی:
در علم کلام معمولاً سنّت مذهبی و عقل و استدلال ، راهنمای طالب معرفت است. بزرگانی چون شیخ طوسی ، امام الحرمین جوینی ، شیخ مفید و خواجه نصیرالدّین طوسی بدین علم شهرت دارند.
3. از راه حکمت اشراقی:
مؤسس این مکتب شیخ شهاب الدّین سهروردی ، مؤلّف حکمة الاشراق است و می نویسد: «کسی میتواند به این کتاب مراجعه کند که بارقه ی غیبی به دل وی رسد.» پیروان این مکتب معتقدند که وصول به حقیقت ، علاوه بر عقل و استدلال ، از طریق اشراق امکان پذیر است . یعنی علاوه بر داوری عقل باید جوینده ی حقیقت ، از اشراقات غیبی هم برخوردار باشد تا عقل در داوری خطا نکند. این شیوه ی استدلال به گمان بیشترمورّخان فلسفه از شیوه ی تفکّر حکمای ایران باستان اخذ شده است; در حقیقت عرفان اشراقی واکنش فکر آریایی در مقابل اندیشه ی سامی است . افلاطون نیز اشراقی است.
4. از راه حکمت عرفانی:
در این حکمت ، رسیدن به حقیقت از طریق علم غیر ممکن است و عقل جزئی و حسابگر را درآن راهی نیست. سالک تنها راه رسیدن به حقیقت را کشف و شهود می داند ونزدیک ترین راه رسیدن به خدا را اشراقات قلبی میداند. حکیم سبزواری می گوید: «آنان که درپی معرفت حقایق اند ، چهارگونه اند: یا با تفکّر و دلایل عقلی به شناخت حقیقت می رسند(مشّاییان) ; یا با دلایل عقلی و صفای باطن ، که مایه ی کشف و شهود است به حقیقت نائل می شوند(اشراقیان) ; یا تفکّر و دلایل عقلی منطبق با شرع را برای حمایت از شریعت بر می گزینند(متکلّمان) ; و یا اینکه حقیقت را به تصفیه ی نفس و صفای دل درمی یابند(صوفیان).