زلاند نو: سرزمین ابر سفید بلند
___________________________
زلاند نو کشوری است که از دو جزیره اصلی و چندین جزیره کوچک دیگرتشکیل شده و در نیمکره جنوبی و بخش جنوب غربی اقیانوس آرام قرار دارد. شاید مهمترین ویژگی قابل بیان این کشور، دورافتادگی و انزوای جغرافیائی باشد، به گونه ای که دریای تاسمن میان این کشور و استرالیا - در شمال غربی آن - حدود ۲٠٠٠ کیلومتر فاصله انداخته است. نزدیک ترین کشورها به آن، جزايرکالدونیای نو، فیجی و تونگا می باشند. اکثر جمعیت زلاند نو را مهاجران اروپائی تشکیل می دهند، و بزرگترین اقلیت آن ساکنان بومی هستند که مائوری (١) نامیده می شوند. تعداد سایر اقوام آسیائی نیز به ویژه در شهرها قابل توجه است.
الیزابت دوم که به طور رسمی ملکه زلاند نو محسوب می شود، در این کشور دارای هیچگونه نفوذ سیاسی نیست ، اما در آنجا نماینده ای غیر سیاسی دارد. قدرت سیاسی در اختیار نخست وزیر است که مسؤلیت اداره دولت را در یک نظام مردم سالار و دارای مجلس انتخابی بر عهده دارد.
زلاند نو یکی از جدیدترین کشورهای مسکونی دنیا محسوب می شود. به طوری که حتی فرهنگ مائوری هم تنها از حدود ۶٠٠ تا ٨٠٠ سال پیش وپس از مهاجرت این قوم ، شکل گرفته است.
پس از ورود نخستین ساکنان، این کشور عمدتاً به قبیله های مختلف تقسیم بندی شده و در یک نظام کاملاً سنتی اداره می گردید. نخستین گروه اروپائی که به این منطقه پای گذاشت، به رهبری ابل جنسون تاسمن بود که در سال ١۶٤۲از سواحل غربی جزیره های شمالی و جنوبی دیدن کرد. او که به اشتباه گمان می کرد به سواحل شیلی رسیده ، این منطقه را "استاتن لنت" (۲) نامید که به معنای "سرزمين ايالت" می باشد. این نامگذاری از آن جهت بود که ژاکوب لمیر سواحل شرقی شیلی را در سال ١۶١۶ کشف کرده بود و نام اوليه "استاتن لنت" را به آن داده بود.
اما بعدها هلندی ها عنوان لاتین "نوا زیلندیا" (٣) را برای آن برگزیدند و آن را بر اساس استانی در هلند به نام "زیلند" نام گذاری کردند. سرانجام جیمز کوک این کشور را نیوزیلند (زلاند نو) نامید و به تدریج عناوین جزاير شمالی و جنوبی برای دو بخش اصلی این کشور برگزیده شد. در سال ١٧۶٩، کوک سفرهای تحقیقاتی مفصلی را در هر دو جزیره آغاز نمود و در جریان پیشرفت استعمار در سال های اوليه دهه ١٧٨٠، برخوردهای کوتاه مدت اما شدیدی میان مائوری ها و کاوشگران اروپائی درگرفت. از سال ١٨٤۵ تا ١٨٧۲، در این کشور بر سر مالکیت زمین جنگ درگرفت. این جنگ در پی آن رخ داد که فرانسه، انگلستان و بومیان در آنجا حقوقی کسب کردند و قراردادهائی میان گروه های مختلف بسته شد.
گرچه این کشور در آغاز به عنوان یکی از مستعمره های استرالیا اداره می گردید، خیلی زود یعنی در سال ١٨٤١به مستعمره ای مستقل تبدیل شد. مهاجران زیادی از اروپا به سرعت به این منطقه آمدند و اکثریت جمعیت را از آن خود کردند.
نخستین پایتخت زلاند نو، کرورارکا - راسل امروزی - بود که به زودی به آکلند (٤) منتقل شد. اما در پی کشف طلا در اوتاگوی مرکزی، نگرانی های سیاسی منجر به طرح امکان استقلال جزیره جنوبی گردید . به همین دلیل در سال ١٨۶۵ پایتخت را به شهر ویلینگتون (۵) انتقال دادند که در یکی از جنوبی ترین قسمت های جزیره شمالی واقع شده است.
زلاند نو در همایش مارس ١٨٩١، در مورد پیوستن به فدراسیونی در کناراسترالیا، اظهار بی علاقگی کرد و در ۲۶سپتامبر ١٩٠٧ از طریق یک بیانیه سلطنتی به منطقه ای مستقل تبديل شد. مجلس سلطنتی انگلیس در سال ١٩٣١استقلال قانونی و رسمی زلاند نو را از بریتانیا اعلام کرد و مجلس انتخابی زلاند نو در سال ١٩٤٧ مشروطه سلطنتی را به عنوان نظام سیاسی کشور برگزید.
زلاند نو تنها یک مجلس انتخابی دارد که نمایندگان آن هر سه سال یکبار و بر اساس توزیع جمعیت (۶) در حوزه های انتخاباتی، برگزیده می شوند. این کشور دارای قانون اساسی مکتوب نیست، ولی قانون مدون سال ١٩٨۶ زیربنای قانون اساسی آن محسوب می شود. قوه مجریه از اعضای منتخب مجلس و کابینه تشکیل می شود که زیرسرپرستی نخست وزیر کار می کند. کابینه مهمترین نهاد سیاست گذاری کشور را تشکیل می دهد.
بالاترین عنوان قضائی کشور نیز در اختیار دادگاه عالی زلاند نو است که در سال ۲٠٠٤ تأسیس شد. این کشور همچنین دارای دادگاهی برای رسیدگی به امور شهروندان و مسائل جنائی، و دادگاهی مستقل برای تجدید نظر می باشد.
کشور زلاند نوکه در حفاظت از محیط زیست، حقوق شهروندی، حقوق بشر، تجارت آزاد و به ویژه کشاورزی سابقه ای طولانی دارد، نخستین کشوری است که به زنان حق رأی داده و پس از یلوستون صاحب قدیمی ترین پارک ملی می باشد.
این کشور عضو نهادهای بین الملل مختلفی از جمله سازمان همکاریهای اقتصادی آسیا و اقیانوسیه (٧)، اتحادیه ملت ها (٨)، سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (٩) و سازمان ملل متحد می باشد. همچنین قراردادهای تجارت آزاد متعددی را با کشورهای مختلف امضا کرده که روابط اقتصادی نزدیک با استرالیا، یکی از نتایج آنها به شمار می رود.
زلاند نو در صد سال نخست پس از پيدايش، دنبال روی سیاست های انگلستان و از حامیان نزدیک آن کشور بود. به طوری که در ٣ سپتامبر ١٩٣٩ به همراه آن کشور به آلمان اعلان جنگ داد. اما ناتوانی انگلستان در حمایت از این کشور در برابر تهاجمات ژاپن در جنگ جهانی دوم، نسل بعد از این جنگ را به سمت ایالات متحده سوق داد.
در عین حال سرخوردگی های به جا مانده از جنگ ویتنام، خطرهای تهدیدآمیز پس از جنگ سرد، غرق شدن ناو رنگین کمان توسط فرانسوی ها و عدم توافق بر سر مسائل محیط زیست و کشاورزی، ارتباط نزدیک زلاند نوو آمریکا را خدشه دار کرده است. استرالیا نیز که به صورت سنتی راه های توسعه را در کنار زلاند نو و به همراه آن طی کرده، از کشورهای هم پیمان و نزدیک این کشور به شمار می رود.
به رغم قرارداد امنیتی موجود بین سه کشور آمریکا، استرالیا و زلاند نو که تعهداتی را هم برای آمریکا در برابر زلاند نو در بر دارد، از زمانی که در سال ١٩٨٤ زلاند نو رفت و آمد ناوهای اتمی را در آب های خود ممنوع ساخته و به کشتی های آمریکائی اجازه لنگراندازی در بنادر کشورش را نمی دهد، آمریکا این تعهدات را به حالت تعلیق درآورده است.
تعهدات متقابل زلاند نو و استرالیا در این قرارداد نیز دچار نقصان و آسیب شده است. برای نمونه می توان به این دو مورد اشاره کرد که زلاند نو سیاست استرالیا در برابر رویه های پرسش برانگیز آمریکا را جانبدارانه و سود جویانه می داند و در مقابل استرالیا توجه زلاند نو به مسائل دفاعی را بیش از حد لازم تلقی می کند. شاید با توجه به همین واقعیت بتوان دریافت که زلاند نو تا چه حد در پی حفظ ثبات و آرامش سرزمین خود است و تا چه اندازه به حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از آسیب های احتمالی به آن حساس می باشد.
مساحت زلاند نو ۲۶٨۶٨٠ کیلومتر مربع - کمی کوچکتر از ژاپن و اندکی بزرگتر از انگلستان - است. جزیره جنوبی که بیشترین زمین آن را تشکیل می دهد، توسط رشته کوه آلپ جنوبی به دو قسمت تقسیم شده است. بالاترین عنوان قضائی کشور نیز در اختیار دادگاه عالی زلاند نو است که در سال ۲٠٠٤ تأسیس شد. این کشور همچنین دارای دادگاهی برای رسیدگی به امور شهروندان و مسائل جنائی، و دادگاهی مستقل برای تجدید نظر می باشد.

___________________________
زلاند نو کشوری است که از دو جزیره اصلی و چندین جزیره کوچک دیگرتشکیل شده و در نیمکره جنوبی و بخش جنوب غربی اقیانوس آرام قرار دارد. شاید مهمترین ویژگی قابل بیان این کشور، دورافتادگی و انزوای جغرافیائی باشد، به گونه ای که دریای تاسمن میان این کشور و استرالیا - در شمال غربی آن - حدود ۲٠٠٠ کیلومتر فاصله انداخته است. نزدیک ترین کشورها به آن، جزايرکالدونیای نو، فیجی و تونگا می باشند. اکثر جمعیت زلاند نو را مهاجران اروپائی تشکیل می دهند، و بزرگترین اقلیت آن ساکنان بومی هستند که مائوری (١) نامیده می شوند. تعداد سایر اقوام آسیائی نیز به ویژه در شهرها قابل توجه است.
الیزابت دوم که به طور رسمی ملکه زلاند نو محسوب می شود، در این کشور دارای هیچگونه نفوذ سیاسی نیست ، اما در آنجا نماینده ای غیر سیاسی دارد. قدرت سیاسی در اختیار نخست وزیر است که مسؤلیت اداره دولت را در یک نظام مردم سالار و دارای مجلس انتخابی بر عهده دارد.
زلاند نو یکی از جدیدترین کشورهای مسکونی دنیا محسوب می شود. به طوری که حتی فرهنگ مائوری هم تنها از حدود ۶٠٠ تا ٨٠٠ سال پیش وپس از مهاجرت این قوم ، شکل گرفته است.
پس از ورود نخستین ساکنان، این کشور عمدتاً به قبیله های مختلف تقسیم بندی شده و در یک نظام کاملاً سنتی اداره می گردید. نخستین گروه اروپائی که به این منطقه پای گذاشت، به رهبری ابل جنسون تاسمن بود که در سال ١۶٤۲از سواحل غربی جزیره های شمالی و جنوبی دیدن کرد. او که به اشتباه گمان می کرد به سواحل شیلی رسیده ، این منطقه را "استاتن لنت" (۲) نامید که به معنای "سرزمين ايالت" می باشد. این نامگذاری از آن جهت بود که ژاکوب لمیر سواحل شرقی شیلی را در سال ١۶١۶ کشف کرده بود و نام اوليه "استاتن لنت" را به آن داده بود.
اما بعدها هلندی ها عنوان لاتین "نوا زیلندیا" (٣) را برای آن برگزیدند و آن را بر اساس استانی در هلند به نام "زیلند" نام گذاری کردند. سرانجام جیمز کوک این کشور را نیوزیلند (زلاند نو) نامید و به تدریج عناوین جزاير شمالی و جنوبی برای دو بخش اصلی این کشور برگزیده شد. در سال ١٧۶٩، کوک سفرهای تحقیقاتی مفصلی را در هر دو جزیره آغاز نمود و در جریان پیشرفت استعمار در سال های اوليه دهه ١٧٨٠، برخوردهای کوتاه مدت اما شدیدی میان مائوری ها و کاوشگران اروپائی درگرفت. از سال ١٨٤۵ تا ١٨٧۲، در این کشور بر سر مالکیت زمین جنگ درگرفت. این جنگ در پی آن رخ داد که فرانسه، انگلستان و بومیان در آنجا حقوقی کسب کردند و قراردادهائی میان گروه های مختلف بسته شد.
گرچه این کشور در آغاز به عنوان یکی از مستعمره های استرالیا اداره می گردید، خیلی زود یعنی در سال ١٨٤١به مستعمره ای مستقل تبدیل شد. مهاجران زیادی از اروپا به سرعت به این منطقه آمدند و اکثریت جمعیت را از آن خود کردند.

نخستین پایتخت زلاند نو، کرورارکا - راسل امروزی - بود که به زودی به آکلند (٤) منتقل شد. اما در پی کشف طلا در اوتاگوی مرکزی، نگرانی های سیاسی منجر به طرح امکان استقلال جزیره جنوبی گردید . به همین دلیل در سال ١٨۶۵ پایتخت را به شهر ویلینگتون (۵) انتقال دادند که در یکی از جنوبی ترین قسمت های جزیره شمالی واقع شده است.
زلاند نو در همایش مارس ١٨٩١، در مورد پیوستن به فدراسیونی در کناراسترالیا، اظهار بی علاقگی کرد و در ۲۶سپتامبر ١٩٠٧ از طریق یک بیانیه سلطنتی به منطقه ای مستقل تبديل شد. مجلس سلطنتی انگلیس در سال ١٩٣١استقلال قانونی و رسمی زلاند نو را از بریتانیا اعلام کرد و مجلس انتخابی زلاند نو در سال ١٩٤٧ مشروطه سلطنتی را به عنوان نظام سیاسی کشور برگزید.
زلاند نو تنها یک مجلس انتخابی دارد که نمایندگان آن هر سه سال یکبار و بر اساس توزیع جمعیت (۶) در حوزه های انتخاباتی، برگزیده می شوند. این کشور دارای قانون اساسی مکتوب نیست، ولی قانون مدون سال ١٩٨۶ زیربنای قانون اساسی آن محسوب می شود. قوه مجریه از اعضای منتخب مجلس و کابینه تشکیل می شود که زیرسرپرستی نخست وزیر کار می کند. کابینه مهمترین نهاد سیاست گذاری کشور را تشکیل می دهد.
بالاترین عنوان قضائی کشور نیز در اختیار دادگاه عالی زلاند نو است که در سال ۲٠٠٤ تأسیس شد. این کشور همچنین دارای دادگاهی برای رسیدگی به امور شهروندان و مسائل جنائی، و دادگاهی مستقل برای تجدید نظر می باشد.

کشور زلاند نوکه در حفاظت از محیط زیست، حقوق شهروندی، حقوق بشر، تجارت آزاد و به ویژه کشاورزی سابقه ای طولانی دارد، نخستین کشوری است که به زنان حق رأی داده و پس از یلوستون صاحب قدیمی ترین پارک ملی می باشد.
این کشور عضو نهادهای بین الملل مختلفی از جمله سازمان همکاریهای اقتصادی آسیا و اقیانوسیه (٧)، اتحادیه ملت ها (٨)، سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (٩) و سازمان ملل متحد می باشد. همچنین قراردادهای تجارت آزاد متعددی را با کشورهای مختلف امضا کرده که روابط اقتصادی نزدیک با استرالیا، یکی از نتایج آنها به شمار می رود.
زلاند نو در صد سال نخست پس از پيدايش، دنبال روی سیاست های انگلستان و از حامیان نزدیک آن کشور بود. به طوری که در ٣ سپتامبر ١٩٣٩ به همراه آن کشور به آلمان اعلان جنگ داد. اما ناتوانی انگلستان در حمایت از این کشور در برابر تهاجمات ژاپن در جنگ جهانی دوم، نسل بعد از این جنگ را به سمت ایالات متحده سوق داد.
در عین حال سرخوردگی های به جا مانده از جنگ ویتنام، خطرهای تهدیدآمیز پس از جنگ سرد، غرق شدن ناو رنگین کمان توسط فرانسوی ها و عدم توافق بر سر مسائل محیط زیست و کشاورزی، ارتباط نزدیک زلاند نوو آمریکا را خدشه دار کرده است. استرالیا نیز که به صورت سنتی راه های توسعه را در کنار زلاند نو و به همراه آن طی کرده، از کشورهای هم پیمان و نزدیک این کشور به شمار می رود.
به رغم قرارداد امنیتی موجود بین سه کشور آمریکا، استرالیا و زلاند نو که تعهداتی را هم برای آمریکا در برابر زلاند نو در بر دارد، از زمانی که در سال ١٩٨٤ زلاند نو رفت و آمد ناوهای اتمی را در آب های خود ممنوع ساخته و به کشتی های آمریکائی اجازه لنگراندازی در بنادر کشورش را نمی دهد، آمریکا این تعهدات را به حالت تعلیق درآورده است.
تعهدات متقابل زلاند نو و استرالیا در این قرارداد نیز دچار نقصان و آسیب شده است. برای نمونه می توان به این دو مورد اشاره کرد که زلاند نو سیاست استرالیا در برابر رویه های پرسش برانگیز آمریکا را جانبدارانه و سود جویانه می داند و در مقابل استرالیا توجه زلاند نو به مسائل دفاعی را بیش از حد لازم تلقی می کند. شاید با توجه به همین واقعیت بتوان دریافت که زلاند نو تا چه حد در پی حفظ ثبات و آرامش سرزمین خود است و تا چه اندازه به حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از آسیب های احتمالی به آن حساس می باشد.
مساحت زلاند نو ۲۶٨۶٨٠ کیلومتر مربع - کمی کوچکتر از ژاپن و اندکی بزرگتر از انگلستان - است. جزیره جنوبی که بیشترین زمین آن را تشکیل می دهد، توسط رشته کوه آلپ جنوبی به دو قسمت تقسیم شده است. بالاترین عنوان قضائی کشور نیز در اختیار دادگاه عالی زلاند نو است که در سال ۲٠٠٤ تأسیس شد. این کشور همچنین دارای دادگاهی برای رسیدگی به امور شهروندان و مسائل جنائی، و دادگاهی مستقل برای تجدید نظر می باشد.