• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

شاخه های روان شناسی

Maryam

متخصص بخش ادبیات
شناختن شاخه های روان شناسی خالی از لطف نیست و میتواند ما را در درک بهتر موضوعات یاری کند

روان‌شناسی دارای تعدادی شاخه یگانه و متمایز از یکدیگر است. هر شاخه از دیدگاه متفاوتی به مسائل و پرسش‌ها می‌نگرد. با وجودی که هر شاخه، تمرکز خاص خود را بر روی مسائل و یا ملاحظات روان‌شناسی دارد امّا تمام آن‌ها دارای یک هدف مشترک هستند که آن عبارت است از مطالعه و تفسیر افکار و رفتار انسان. آنچه در زیر آمده است برخی از شاخه‌های عمده روان‌شناسی امروز است

1-روان‌شناسی انحراف (Abnormal Psychology)
روان‌شناسی انحراف شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به آسیب‌شناسی روانی و رفتارهای غیرعادی و نابهنجار می‌پردازد. این شاخه محدوده وسیعی از اختلالات، از افسردگی گرفته تا وسواس و انحراف جنسی را در بر می‌گیرد. غالباً مشاوران، روان‌شناسان بالینی و روان درمانگران مستقیماً در این شاخه کار می‌کنند




2- روان‌شناسی رفتاری (Behavioral Psychology)
روان‌شناسی رفتاری که رفتارگرایی نیز خوانده می‌شود، یک نظریه یادگیری بر پایه این ایده است که تمام رفتارها از طریق شرطی‌سازی، فرا گرفته می‌شوند. در حالی که این شاخه روان‌شناسی در خلال نیمه نخست قرن بیستم بر کلّ این حوزه غالب بود امّا در دهه 1950 رفته رفته از اعتبارش کاسته شد. با وجوداین، روش‌ها و تکنیک‌های رفتاری جایگاه خود را در درمان، آموزش و بسیاری حوزه‌های دیگر حفظ کرده‌ا



3- روان‌شناسی زیست‌شناختی (Biopsychology)
این شاخه از روان‌شناسی بر مطالعه چگونگی تأثیرات مغز بر رفتار تمرکز دارد و به نام‌های روان‌شناسی فیزیولوژیک، علم اعصاب رفتاری و زیست روان‌شناسی نیز خوانده می‌ش



4- روان‌شناسی شناختی (Cognitive Psychology)
این شاخه از روان‌شناسی بر حالت‌های درونی نظیر انگیزه، حل مسأله، تصمیم‌گیری، تفکر و توجه، تمرکز دارد. این شاخه از روان‌شناسی در دهه 1960 آغاز شد و رشد و گسترش آن همچنان ادامه یافته است




5- روان‌شناسی تطبیقی (Comparative Psychology)
روان‌شناسی تطبیقی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به مطالعه رفتار حیوانات می‌پردازد. این مطالعه می‌تواند به درک وسیع‌تر و عمیق‌تری از روان‌شناسی انسان بیانجامد



6- روان‌شناسی رشد (Developmental Psychology)
این شاخه از روان‌شناسی به رشد انسان در طول دوره حیاتش، از کودکی تا بزرگسالی، می‌پردازد. مطالعه علمی رشد انسان در صدد درک و توضیح چگونگی و چرایی تغییر انسان‌ها در طول دوره عمرشان است. این مطالعه شامل تمام جنبه‌های رشد انسان، شامل فیزیکی، هیجانی، ذهنی، اجتماعی، ادراکی و شخصیتی می‌گردد. موضوعات مورد مطالعه در این حوزه، تقریباً شامل همه چیز، از رشد پیش از تولد تا بیماری آلزایمر می‌شود



7- روان‌شناسی آموزشی (Educational Psychology)
روان‌شناسی آموزشی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به مطالعه مدارس، روان‌شناسی تدریس، جنبه‌های آموزشی و ملاحظات دانش‌آموزان می‌پردازد. روان‌شناسان آموزشی غالباً به مطالعه چگونگی یادگیری دانش‌آموزان می‌پردازند و به منظور بهبود کارآیی آنان، مستقیماً با خود دانش‌آموزان، اولیاء، معلمان و مسئولان مدارس کار می‌کنند



8- روان‌شناسی تجربی (Experimental Psychology)
روان‌شناسی تجربی شاخه‌ای از روان‌شناسی است که از روش‌های علمی برای تحقیق در مورد مغز و رفتار استفاده می‌کند. بسیاری از این روش‌ها در سایر حوزه‌های روان‌شناسی نیز به منظور تحقیق به کار برده می‌شود




9- روان‌شناسی شخصیت (Personality Psychology)
این شاخه از روان‌شناسی بر الگوهای تفکر، احساسات و رفتار که هر فرد را از دیگران متمایز می‌سازد، تمرکز دارد. برخی از معروف‌ترین نظریه‌ها در روان‌شناسی از این حوزه برخاسته است
. از آن جمله می‌توان به نظریه فروید در مورد رشد روانی- جنسی و نظریه اریکسون درباره رشد روانی- اجتماعی اشاره کرد.



10- روان‌شناسی اجتماعی (Social Psychology)
روان‌شناسی اجتماعی در صدد درک و تفسیر رفتارهای اجتماعی است و موضوعات مختلفی از جمله رفتار گروهی، تعاملات اجتماعی، رهبری، ارتباطات غیرکلامی و تأثیرات اجتماعی بر تصمیم‌گیری را مورد مطالعه قرار می‌دهد



"
Branches of Psychology", Kendra Van Wagner, 2007.
http://psychology.about.com

انجمن روانشناسی ایران
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
مهم‌ترین مکاتب فکری در روان‌شناسی


پس از آن که روان‌شناسی به عنوان یک علم جداگانه از دل فلسفه و زیست‌شناسی بیرون آمد، بحث درباره چگونگی تشریح و توصیف ذهن و رفتار انسان نیز آغاز شد. نخستین مکتب فکری در روان‌شناسی، «ساختارگرایی» بود که توسط ویلهلم ووندت، بنیان‌گذار نخستین آزمایشگاه روان‌شناسی، ارائه گردید. تقریباً بلافاصله پس از آن، سایر نظریه‌ها نیز مطرح شدند و هر کدام موافقان و مخالفانی یافتند.

در زیر، به برخی از مهم‌ترین مکاتب فکری در روان‌شناسی که بر دانش و درک ما از این رشته تاثیرگذار بوده‌اند اشاره شده است:

ساختارگرایی در برابر کارکرد گرایی
ساختار گرایی نخستین مکتب فکری روان‌شناسی است و بر شکستن فرایندهای ذهنی به پایه‌ای‌ترین مؤلفه‌ها تمرکز دارد. مهم‌ترین متفکران ساختارگرا، ویلهلم ووندت و ادوارد تیچنر بوده‌اند.
کارکردگرایی در واکنش به نظریه ساختارگرایی شکل گرفت و به شدّت تحت تاثیر کارهای ویلیام جیمز است. مهم‌ترین متفکران کارکردگرا، جان دیوئی و هاروی‌کَر بوده‌اند.

رفتارگرایی
رفتارگرایی در طول دهه 1950، مکتب فکری مسلّط بود. رفتارگرایی که بر پایه کارهای متفکرانی چون جان واتسون، ایوان پاولوف و اسکینر قرار دارد، کلیه رفتارهای انسان را توسط علل و عوامل محیطی، به جای نیروها و عوامل درونی، قابل توضیح و تشریح می‌داند. رفتارگرایی بر رفتار مشاهده‌پذیر تمرکز دارد. نظریه‌های یادگیری از جمله شرطی‌شدن کلاسیک و شرطی‌سازی عامل، مورد پژوهش‌های گسترده‌ای قرار گرفته‌اند.

روان‌کاوی
زیگموند فروید بنیان‌گذار رویکرد روان‌کاوانه بود. این مکتب فکری بر تاثیر ذهن ناهشیار یا ناخودآگاه بر رفتار انسان تاکید دارد. فروید عقیده داشت که ذهن انسان از سه عنصر نهاد، خود و فراخود تشکیل شده است. از دیگر متفکران معروف این مکتب فکری می‌توان آنا فروید، کارل یونگ و اریک اریکسون را نام برد.

روان‌شناسی انسان‌گرایانه
این مکتب فکری در پاسخ به روان‌کاوی و رفتارگرایی به وجود آمده است. روان‌شناسی انسان‌گرایانه بر خلاف آن دو، بر اراده آزاد انسان، رشد شخصی و خودشکوفایی تمرکز دارد. مهمترین متفکران انسان‌گرا آبراهام مزلو و کارل راجرز هستند.

روان‌شناسی گشتالت
روان‌شناسی گشتالت بر پایه این ایده است که ما چیزها را به صورت یک کلّ یکنواخت تجربه می‌کنیم. این رویکرد به روان‌شناسی ابتدا در آلمان و اتریش و در خلال قرن نوزدهم در پاسخ به رویکرد جزئی‌نگر ساختارگرایی پدید آمد. این متفکران به جای شکستن افکار و رفتار به کوچکترین عناصر، عقیده دارند که باید کلّ تجربه را مورد نظر قرار داد. به عقیده آن‌ها، کلّ بزرگتر از مجموع اجزا است.

* گشتالت یک اصطلاح آلمانی است که معادل‌های متعدد از جمله فرم، شکل‌بندی، هیئت و کلّ برای آن پیشنهاد شده است.

روان‌شناسی شناخت
روان‌شناسی شناخت، شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به مطالعه فرایندهای ذهنی شامل چگونگی تفکر، ادراک، به یادآوردن و یادگیری می‌پردازد. این شاخه از روان‌شناسی، به عنوان بخشی از حوزه بزرگتر علوم شناختی، با سایر رشته‌ها مانند علم اعصاب، فلسفه و زبان‌شناسی ارتباط دارد.

یکی از تأثیرگذارترین نظریه‌های این مکتب فکری، نظریه مراحل رشد شناختی است که توسط ژان پیاژه ارائه شده است
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
10 روانشناس برتر جهان
روان‌شناسی رشته بسیار گسترده‌ای با موضوعات مختلف است. با نگاهی به نظریات معروفترین متفکران روان‌شناسی، این گستردگی و تنوع افکار به خوبی قابل مشاهده است.

بر اساس مطالعه‌ای که در ماه جولای 2002 در مجله معتبر Review of General Psychology به عمل آمد، 99 روان‌شناسی که بیشترین تاثیر را بر این رشته بر جا گذاشته‌اند، شناسایی و رده‌بندی شدند. این رده‌بندی براساس سه عامل صورت گرفت: بسامد ارجاع در مجلات علمی، ارجاع در کتاب‌های درسی و نظرخواهی از 1725 عضو انجمن روان‌شناسی آمریکا.

10 روان‌شناس برتر این لیست به قرار زیر بودند. این افراد نه تنها از معروفترین متفکران روان‌شناسی هستند بلکه همگی نقش مهمی در تاریخ روان‌شناسی و سهم عمده‌ای در شناخت ما نسبت به رفتار انسان‌ها ایفا کرده‌



*****************************

1- بی. اف. اسکینر ( B.F. Skinner )
(1904-1990)
این روان‌شناس آمریکایی یکی از رهبران نظریه رفتارگرایی ( behaviorism ) است. کارهای او در زمینه روان‌شناسی تجربی او را یکی از تاثیرگذارترین روان‌شناسان تاریخ نموده و روش‌های درمانی بر پایه نظریه‌های او هنوز در سطح گسترده‌ای مورد استفاده است.


Skinner.jpg


--------------------------------------------------------------------

2- زیگموند فروید ( Sigmund Freud )
(1856-1939)
وقتی صحبت از روان‌شناسی می‌شود، بسیاری از مردم به یاد این روان‌شناس آلمانی می‌افتند. کارهای او این عقیده را تقویت کرد که تمام بیماری‌های روانی دلایل فیزیولوژیک ندارند. او همچنین شواهدی دال بر این که تفاوت‌های فرهنگی دارای تاثیر بر روی روان‌شناسی و رفتار است ارائه نمود. کارهای او به شناخت بهتر ما از شخصیت، روان‌شناسی بالینی، رشد انسان و ناهنجاری‌های روانی، کمک شایانی نموده است


Sigmund%20Freud.jpg



3- آلبرت بندورا ( Albert Bandura )
(1925-)
کارهای این روان‌شناس کانادایی، بخشی از انقلاب «شناخت در روان‌شناسی» است که از اواخر دهه 1960 شروع شد. نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا بر اهمیت یادگیری مشاهده‌ای، تقلید و مدل‌سازی، تاکید گذاشت



Albert%20Bandura.jpg




4- ژان پیاژه ( Jean Piaget )
(1896-1980)
کارهای این روان‌شناس سوئیسی تاثیر عمده‌ای بر روان‌شناسی، به ویژه درک ما از رشد فکری و ذهنی کودکان، داشته است. پژوهش‌های پیاژه به توسعه روان‌شناسی رشد، روان‌شناسی شناخت، معرفت‌شناسی ژنتیکی و اصلاح روش‌های آموزشی، کمک شایانی نموده است. آلبرت اینشتین درباره مشاهدات پیاژه در مورد رشد فکری و ذهنی کودکان و فرایند تفکر چنین گفته است: «این کشفی است که آنقدر ساده است که فقط به فکر یک نابغه می‌رسد.




Jean%20Piaget.jpg







5- کارل راجرز ( Carl Rogers )
(1902-1987)
تاکید اصلی این روان‌شناس آمریکایی بر تاثیر شگفت توانائی‌های بالقّوه انسان بر روان‌شناسی و آموزش است. کارل راجرز یکی از مهمترین متفکران انسان گراست و روش درمان ابتکاری او که به «درمان راجرین» معروف است، تاثیر عمده‌ای بر روش‌های درمانی داشته است



Carl%20Rogers.jpg



6- ویلیام جیمز ( William James )
(1842-1910)
از این روان‌شناس و فیلسوف معروف، غالباً به عنوان «پدر روان‌شناسی آمریکا» یاد می‌شود. کتاب درسی 1200 صفحه‌ای او به نام «اصول روان‌شناسی»، مهمترین منبع کلاسیک درسی بود و درس‌ها و نوشته‌های او کمک شایانی به تثبیت روان‌شناسی به عنوان یک علم کرد. او در طی 35 سال تدریس خود، تاثیر بسیاری بر روی روان‌شناسان اوایل قرن بیستم گذاشت.


William%20James.jpg







7- اریک اریکسون ( Erik Erikson )
(1902-1994)
نظریه این روان‌شناس آلمانی درباره «رشد روانی- اجتماعی» علاقه‌مندی و تحقیقات بسیاری را در زمینه رشد انسان در دوره حیاتش به وجود آورد. اریکسون که از همکاران آنا فروید (دختر زیگموند فروید) بود، از طریق کشف رشد در طول حیات، شامل دوران کودکی، بلوغ و پیری، به توسعه نظریه روانکاوی کمک بسزایی نموده است.



Erik%20Erikson.jpg





8- ایوان پولوف ( Ivan Pavlov )
(1849-1936)
این روان‌شناس روسی با تحقیقاتش در زمینه واکنش‌های شرطی، به پیدایش رفتارگرایی در روان‌شناسی کمک شایانی نموده است. روش‌های تجربی پاولوف در تغییر روش روان‌شناسی از درون‌نگری و سنجش ذهنی به معیارهای عینی رفتاری، تاثیر عمده‌ای داشته است. پاولوف در سال 1904 برنده جایزه نوبل روان‌شناسی شد



Ivan%20Pavlov.jpg





9- کرت لوین ( Kurt Lewin )
(1890-1947)
از این روان‌شناس آلمانی به عنوان پدر «روان‌شناسی اجتماعی مدرن» نامبرده می‌شود زیرا او یکی از نخستین کسانی بوده است که روش‌های علمی و تجربه را برای نگریستن به رفتارهای اجتماعی به خدمت گرفته است.


Kurt%20Lewin.jpg






10- به انتخاب خواننده
آخرین مکان این لیست را خالی می‌گذاریم تا خواننده، مناسب‌ترین فردی را که خودش ترجیح می‌دهد در این مکان قرار دهد!

انجمن روان شناسی ایران
 

admin

Administrator
عضو کادر مدیریت
من بین شخصیت های برتر روانشناسی این دو رو برتر از بقیه میدونم: (البته نظر شخصی من هست )

زیگموند فروید
ژان پیاژه

شاید به خاطر این باشه که توی کتب تحصیلی موجود دبیرستانها و دانشگاه ها نظریاتشون بیشتر از بقیه آورده شده ، ولی واقعاً هرکدوم به نوعی انقلابی رو در روانشناسی راه انداختن .

زیگموند فروید و بحث اشکال رشد در طول عمر انسان .
و پیاژه در بحث روانشناسی کودکان و ادراک کودکان .
نظریاتی واقعاً خواندنی و آموختنی .


 
بالا