• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

شخصی به شخصی گفت :شرکت کنید.

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : از کجا بدانیم کسی دانا است؟
شخص دوم : وقتی اقرار کرد که نمی داند.
شخص اول : حالا که مشکل دو تا شد.





:گل:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : بیشترین عامل موفقیت یک فرد در کار آزاد چیست ؟
شخص دوم گفت : لبخند
شخص اول گفت : منظورت روابط عمومی است؟
شخص دوم گفت : آفرین عزیز من.
(سر در مغازه ای نوشته بود : با لبخند وارد شوید. سرک کشیدم. چقدر شلوغ بود)







:گل:



 

خانمی

کاربر ويژه
شخصی اومد وسط صحبت های دو نفر پست قبل و گفت:

سلام خوبید ؟خوشید؟

عزیزان در هر کاری حتی کار آزاد علاوه بر روی خوش و گشاده نیاز به کسب اطلاعات و مهارت لازم در ان شغل است جهت احاطه ی بیشتر بر کار و به روز بودن اطلاعات در مورد خاص میتواند بازدهی را به حداکثر رسانید.

با پوزش از شرکت در محاوره ی شما .
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : خواندی؟ ( شخصی اومد وسط صحبت های دو نفر پست قبل و گفت: سلام خوبید ؟خوشید؟
عزیزان در هر کاری حتی کار آزاد علاوه بر روی خوش و گشاده نیاز به کسب اطلاعات و مهارت لازم در ان شغل است جهت احاطه ی بیشتر بر کار و به روز بودن اطلاعات در مورد خاص میتواند بازدهی را به حداکثر رسانید.
)

شخص دوم : بله
شخص اول : نظرشما چیست؟
شخص دوم : جدا از مطالب خوب این عزیز , عشق به کار را هم اضافه کن
شخص اول : چشم





:گل:
 

eliza

متخصص بخش

شخصی به شخصی گفت : دینداری چیست؟
شخص دوم گفت : امانتداری ، خوش قلی ، صداقت ، خوش خلقی


********
 

eliza

متخصص بخش
شخصی به شخصی گفت : جهل ندانستن است؟
شخص دوم گفت : ندانستن نیست ، نداشتن قدرت تشخیص است.
شخص اول گفت : قدرت تشخیص از کجا می آید؟
شخص دوم گفت : از عقل.
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : نحوه صحبت کردن هر شخصی معرف چیست؟
شخص دوم : دوست دارم بعضی از سئوالاتی را که مطرح میکنی , ابتدا به خودت زحمت دهی کمی در موردش , فکر کنی.
شخص اول پس از کمی فکر ,جواب سئوال را گرفت.






:گل:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : من حکایتی از راهنما برایت تعریف میکنم , منظور راهنما را برای من تعریف کن.
(زشتی به زیبائی رسید و گفت : شما چقدر زیبائی
زیبا گفت : مگر مرا می شناسی؟
زشت گفت : نه
زیبا گفت: عزیز م , من ترا می شناسم و تا کنون به زیبائی تو کسی را ندیده ام
زشت آئینه را در آورد و نگاهی کرد . در این بین زیبا گفت : عزیز من آئینه منم نه این شیشه)
شخص دوم گفت : منظور راهنما درون (بقول عامیانه آن زشت ) بود.زیبا بودن ظاهر , دل را می زند و لی زیبائی درون همیشه ماندگار است.
شخص اول از خوشحالی قطره اشکی از چشمش جاری شد.




:گل:
 

abntkpimt

New member
شخصی به شخصی گفت: خسته ام، ناراحتم، غصه دارم، تازه زنو بچه هم دارم
شخص دوم گفت: آخه چرا؟
شخص اول گفت: آخه دست به هرکاری که میزنم به در بسته با قفل بزرگ میرسم.
شخص دوم گفت:
هرگاه در زندگي به يك در بزرگ كه يك قفل بزرگ هم دارد رسيدي ، نترس و نااميد نشو.زيرا اگر قرار بود در باز نشود جاي آن يك ديوار مي گذاشتند!
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : خواندی (شخصی به شخصی گفت: خسته ام، ناراحتم، غصه دارم، تازه زنو بچه هم دارم
شخص دوم گفت: آخه چرا؟
شخص اول گفت: آخه دست به هرکاری که میزنم به در بسته با قفل بزرگ میرسم.
شخص دوم گفت: هرگاه در زندگي به يك در بزرگ كه يك قفل بزرگ هم دارد رسيدي ، نترس و نااميد نشو.زيرا اگر قرار بود در باز نشود جاي آن يك ديوار مي گذاشتند!
)
شخص دوم : بله . اطمینان دارم این شخص در زندگی موفق و موفقتر می شود.
شخص اول : آفرین به چنین جوانان :گل: ی





:گل:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : امضا راهنما ر ا ببین
زندگی مسیر حرکت بسوی هدف است.وقتی به هدف میرسیم , هدفی دیگر.قدر این مسیر را بدانیم
شخص دوم :جملاتی هستند که بارها دیده ایم و خوانده ایم ولی بی توجه از کنارش رد شدیم و این جمله از آن جمله ها است. در مورد این جمله فکر کن
شخص اول : چشم




:گل:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : مرا پندی ده
شخص دوم : در انتخاب مسیر برای رسیدن به هدف دقت کن تا در آینده نگوئی شکست خوردم.
شخص اول : توضیح بیشتر
شخص دوم : کسانیکه اظهار میکنند شکست خوردیم آنان در انتخاب مسیر اشتباه کرده اند
شخص اول : اظهار رضایت کرد





:گل:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : چرا راهنما با توجه به سنی که دارد جوان بنظر می رسد؟
شخص دوم : من از ایشان سئوال کردم گفتند : در زمان اوج ناراحتی به کارهای مثبت چون مطالعه و نقاشی و خصوصا نوشتن پناه می برم.
شخص اول : سئوال آرش :گل: بود




:گل:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
باتشکر از عزیزانی که در این تایپیک حضور داشتند و یا مطالعه فرمودند. مهلت مسابقه به پایان رسید. جهت پیگیری به تایپیگ گفتگوی آزاد تشریف فرما شوید.





:گل:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : چرا در زمان رانندگی بین حداقل و حداکثر سرعت استاندارد حرکت میکنی؟
شخص دوم : تا کلمه کاش را به کار نبرم
شخص اول : کاش من هم اینگونه فکر می کردم.





:گل:
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : وحشناک بود . من ندیدم ماشین داره سبقت می گیره . خواستم سبقت بگیرم که خدا رحم کرد. دیدم خودروی مثل موشک از من و خودرو جلوئی سبقت گرفت .
شخص دوم لیوانی آب با شخص اول داد تا کمی آرام شود و گفت :
نقطه کور آئینه بالای سر وآئینه بغل راننده باندازه یک خودرو سواری است
درهنگام متمایل به چپ به این مسئله توجه نمائید
رانندگان پشت سرهم در هنگام سبقت به این مسئله
توجه نمایند.حتما آئینه ها را خوب تنظیم نمائید.
شخص اول گفت : کاش این را میدانستم.
 

خانمی

کاربر ويژه
شخصی به شخصی گفت خسته ام و خیلی خسته و از این خستگی بسیار شرمنده!

دیگری گفت:نباید از خستگی شرمنده باشی چرا که خواه ناخواه خستگی عارض میشود بلکه باید سعی کنید خسته آور نباشید.چه شیرین است این حس

و هردو لحظاتی را در اندیشه ای زیبا سپری کردند.​
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : این خانمی مهربان چه :گل:یه ؟ می شناسی؟
شخص دوم : خانمی :گل: میگه : هر چه قدرت سازگاری ما با محیط افزایش پیدا کنه نشان دهنده ی افزایش توان فکری ست.
شخص اول : بله , بله بله
 

rahnama

پدر ایران انجمن
شخصی به شخصی گفت : چه می بینی؟
شخص دوم : میبینم که .... نه چیزی نمی بینم.
شخص اول : چرا جمله را کامل ادا نمی کنی؟
شخص دوم : می بینم که زمان به تندی میگذرد .
شخص اول : خوب که چی؟
شخص دوم : تو منو دیوانه کردی. کمی فکر کن.
 

خانمی

کاربر ويژه
شخصی به شخصی گفت :با صحبتی که جناب رهنما نمودند باید کارامون رو تقسیم کنیم بر زمان ؟

دیگری گفت: خیر باید زما ن را برای کار هامون تقسیم کنیم که کاری بر زمین نماند.

شخص اول گفت :چه جمله ی آشنایی !!

دیگری گفت:بله به خاطر این آشنا ست که از سخن بطلمیوس بهره گرفته شده!
 
بالا