بارون شما رو به دیدن ادامه ی سؤالا دعوت میکنه : لطفاً شکیبا باشید. eee...شروع شد من برم چیپس و پفک و تخمه و اینا بیارم حال بده :غش2:
نخیرم من چون بهت تو نظرسنجی رأی دادم حقّ آب وگل دارم .غر نزن جواب بده.:غش:
زرشک!:تعجب: پلو با مرغ:غش2: ........باشه غر نمیزنم جواب میدم ای سوختم کمکککک یکی بتکه این آتش نشانی هلپ:ناراحت: :غش2:
216 - دوست داشتی چقد ثروت داشتی؟دلت میخواست انقد داشتی که بتونی ماشین آخرین سیستم بخری یا خیلی امکانات اختصاصی دیگه داشته باشی که آدمای عادّی ندارن؟
نه اون قدر ثروت داشتم که خودم رو گم میکردم نه اون قدر که دستم تنگ بشه! اون قدری باشه که بشه یه زندگی رو باهاش چرخوند اگرم ثروت خیلی زیادی بهم برسه الکی خرجش نمیکنم! یه بخشیش رو هم کمک میکنم به فقیر فقرا اره دوست داشتم یه ماشینم میخریدم اون وقت میدادم یه دوری باهاش بزنی:نیش:
217- چه موقع از شبانه روز آرامش بیشتری داری؟
ظهر!
218 - چه جور عکس و تابلویی رو برای دیوارای اتاق شخصیت میپسندی؟
تابلو خوشم نمیاد!اما پوسترچرا در و دیوار اتاق من پر پوستر های ماشین های خفن و خوفون هست که اینا مربوط میشه به 5 سال پیش از اون موقع تا حالا عوضش نکردم!:نیش:
219 -وقتی خونه تنها باشی غذایی که داره واسه خودش روی گاز میپزه رو بهت میسپارن؟ وقتی برمیگردن چه جور غذایی رو براشون ترتیب دادی؟ خام ، سوخته ؟ یا گشنه پلو؟
:غش2::غش2::غش2: خب سعی میکنم حواسم رو جمع کنم غذا چیزیش نشه اما گاهی اوقات شده غذای گرامی جیزغاله شده و هیچی ازش نمونده حالا چرا؟ چون من پای کامیپوتر بودم دیگه هیچی حواسم نبوده:نیش:
220 - جز سخت افزار و کامپیوتر دیگه به چه رشته ای علاقه داری؟
هیچی فقط و فقط کامیپوتر!
221 - وقتی به یه مغازه ی نه چندان شلوغ وارد میشی ، هرچی از فروشنده میپرسی جوابتو نمیده وتحویل نمیگیره ، چی کار میکنی؟
اگه نتونه جواب بده و اینا دیگه هیچی بیخیال میشم با یه حالتی از مغازش میزنم بیرون دیگه هم اونجا نمیرم!اما اگه همین طوری این کارو کنه دیگه صدام رو یه ولومی بهش میدم اخه نمیشنوه انگار!
222 - کدوم پارک تهرانو بیشتر دوست داری؟
پارک ملت:نیش:
223 - وقتی توی درستی و نادرستی انجام یه کار سردرگم میشی وهیچ جور نمی تونی جوابی پیدا کنی ،ملاکت برای تصمیم گیری چیه؟
حق! اگه به کاری که میخوام انجام بدم شک داشته باشم فکر میکنم خدا دوست داره الان چیکار کنم و رضایت اون چیه!
224 - به این جمله اعتقاد داری؟ "کسایی که از پیری میترسن، در واقع از طی شدن جوونی خودشون ناراحت نیستن .اونا از این ناراحتن که دیگران هنوز جوونن !"
یه جورایی اره یه جورایی نه اخه این یعنی حسود بودن! خب به جای اینکه نگران پیری خودشون باشند به فکر این باشند که دارند زمانشون رو چطوری سپری میکنند و در این مدت چیکار کردند!نه اینکه حرص بخورند بگن بقیه هنوز جوونند!
225 - چی اعصابتو خورد میکنه ، طوری که نتونی خودتو کنترل کنی؟
هر چیزی باشه هر کاری باشه میتونم خودمو کنترل کنم هر طوری باهام برخورد شه یه طور دیگه که درسته برخورد میکنم به خودم ربط داشته باشه نه خانوادم فقط خودمو کنترل میکنم اما اگه به مادر خواهرم یا......چیزی گفته بشه به نا حق! کلا 180 درجه عوض میشم و غیر قابل کنترل! اون موقع رو هیچ جوری نمیتونم کنترل کنم خودمو! فکر کنم منظورمو گرفتی.........
226 - روی چیزی هم تعصّب داری؟
روی اونایی که برام خیلی عزیز هستند و عقایدم! روی اولی بیشتر!
227 - اگه توی یه جمعی باشی که درک نشی و کلّاً وجود و رفتارت برای اونا غریب و غریبه باشه ( یعنی در مورد شخصیّت و رفتارت تصوّری غیر از خود واقعیت داشته باشن وبا حرف و عمل نتونی بهشون ، خودتو بشناسونی:تعجب: ) برای نشون دادن خود واقعیت میجنگی یا تو لاک خودت پنهان میشی؟
خب پیش میاد درسته.......اما حرف الکی نمیزم........سعی میکنم با عمل ثابت کنم!
228 - موادّ اوّلیه برای تهیّه ی سالاد الویه ؟
سیب زمینی......هویج.......نخود!......بعد حالا میشه کالباس یا مرغ ریخت......خیار شور....همیناست دیگه!:نیش: اخرشم که سس مایونز میزنی
229 -روز بارونی باچتر؟ بی چتر؟
با چتر وقتی میخوام برم کلاس......سرما خوردم......بی چتر وقتی ناراحتم میخوام زیر بارون باشم
230 - مامانت یا بابات ؟با کدوم راحت تری ؟
من با مادرم راحت ترم
بازم مرسی که جواب میدی:احترام:
خواهش میکنم میدونی وظیفم بود:نیش: ممنون از سوالای خوبت:چشمک: :گل: :احترام:
ولی دلتو صابون نزن ... یه سری دیگه م باید جواب بدی:غش2:
ای وای نه :48: بازم هست:ناراحت:
نخیرم من چون بهت تو نظرسنجی رأی دادم حقّ آب وگل دارم .غر نزن جواب بده.:غش:
زرشک!:تعجب: پلو با مرغ:غش2: ........باشه غر نمیزنم جواب میدم ای سوختم کمکککک یکی بتکه این آتش نشانی هلپ:ناراحت: :غش2:
بازم مرسی از اینکه جواب میدی:گل:
خواهش میکنم جواب میدم میدونم وظیفمه:غش2:
خواهش میکنم جواب میدم میدونم وظیفمه:غش2:
216 - دوست داشتی چقد ثروت داشتی؟دلت میخواست انقد داشتی که بتونی ماشین آخرین سیستم بخری یا خیلی امکانات اختصاصی دیگه داشته باشی که آدمای عادّی ندارن؟
نه اون قدر ثروت داشتم که خودم رو گم میکردم نه اون قدر که دستم تنگ بشه! اون قدری باشه که بشه یه زندگی رو باهاش چرخوند اگرم ثروت خیلی زیادی بهم برسه الکی خرجش نمیکنم! یه بخشیش رو هم کمک میکنم به فقیر فقرا اره دوست داشتم یه ماشینم میخریدم اون وقت میدادم یه دوری باهاش بزنی:نیش:
217- چه موقع از شبانه روز آرامش بیشتری داری؟
ظهر!
218 - چه جور عکس و تابلویی رو برای دیوارای اتاق شخصیت میپسندی؟
تابلو خوشم نمیاد!اما پوسترچرا در و دیوار اتاق من پر پوستر های ماشین های خفن و خوفون هست که اینا مربوط میشه به 5 سال پیش از اون موقع تا حالا عوضش نکردم!:نیش:
219 -وقتی خونه تنها باشی غذایی که داره واسه خودش روی گاز میپزه رو بهت میسپارن؟ وقتی برمیگردن چه جور غذایی رو براشون ترتیب دادی؟ خام ، سوخته ؟ یا گشنه پلو؟
:غش2::غش2::غش2: خب سعی میکنم حواسم رو جمع کنم غذا چیزیش نشه اما گاهی اوقات شده غذای گرامی جیزغاله شده و هیچی ازش نمونده حالا چرا؟ چون من پای کامیپوتر بودم دیگه هیچی حواسم نبوده:نیش:
220 - جز سخت افزار و کامپیوتر دیگه به چه رشته ای علاقه داری؟
هیچی فقط و فقط کامیپوتر!
221 - وقتی به یه مغازه ی نه چندان شلوغ وارد میشی ، هرچی از فروشنده میپرسی جوابتو نمیده وتحویل نمیگیره ، چی کار میکنی؟
اگه نتونه جواب بده و اینا دیگه هیچی بیخیال میشم با یه حالتی از مغازش میزنم بیرون دیگه هم اونجا نمیرم!اما اگه همین طوری این کارو کنه دیگه صدام رو یه ولومی بهش میدم اخه نمیشنوه انگار!
222 - کدوم پارک تهرانو بیشتر دوست داری؟
پارک ملت:نیش:
223 - وقتی توی درستی و نادرستی انجام یه کار سردرگم میشی وهیچ جور نمی تونی جوابی پیدا کنی ،ملاکت برای تصمیم گیری چیه؟
حق! اگه به کاری که میخوام انجام بدم شک داشته باشم فکر میکنم خدا دوست داره الان چیکار کنم و رضایت اون چیه!
224 - به این جمله اعتقاد داری؟ "کسایی که از پیری میترسن، در واقع از طی شدن جوونی خودشون ناراحت نیستن .اونا از این ناراحتن که دیگران هنوز جوونن !"
یه جورایی اره یه جورایی نه اخه این یعنی حسود بودن! خب به جای اینکه نگران پیری خودشون باشند به فکر این باشند که دارند زمانشون رو چطوری سپری میکنند و در این مدت چیکار کردند!نه اینکه حرص بخورند بگن بقیه هنوز جوونند!
225 - چی اعصابتو خورد میکنه ، طوری که نتونی خودتو کنترل کنی؟
هر چیزی باشه هر کاری باشه میتونم خودمو کنترل کنم هر طوری باهام برخورد شه یه طور دیگه که درسته برخورد میکنم به خودم ربط داشته باشه نه خانوادم فقط خودمو کنترل میکنم اما اگه به مادر خواهرم یا......چیزی گفته بشه به نا حق! کلا 180 درجه عوض میشم و غیر قابل کنترل! اون موقع رو هیچ جوری نمیتونم کنترل کنم خودمو! فکر کنم منظورمو گرفتی.........
226 - روی چیزی هم تعصّب داری؟
روی اونایی که برام خیلی عزیز هستند و عقایدم! روی اولی بیشتر!
227 - اگه توی یه جمعی باشی که درک نشی و کلّاً وجود و رفتارت برای اونا غریب و غریبه باشه ( یعنی در مورد شخصیّت و رفتارت تصوّری غیر از خود واقعیت داشته باشن وبا حرف و عمل نتونی بهشون ، خودتو بشناسونی:تعجب: ) برای نشون دادن خود واقعیت میجنگی یا تو لاک خودت پنهان میشی؟
خب پیش میاد درسته.......اما حرف الکی نمیزم........سعی میکنم با عمل ثابت کنم!
228 - موادّ اوّلیه برای تهیّه ی سالاد الویه ؟
سیب زمینی......هویج.......نخود!......بعد حالا میشه کالباس یا مرغ ریخت......خیار شور....همیناست دیگه!:نیش: اخرشم که سس مایونز میزنی
229 -روز بارونی باچتر؟ بی چتر؟
با چتر وقتی میخوام برم کلاس......سرما خوردم......بی چتر وقتی ناراحتم میخوام زیر بارون باشم
230 - مامانت یا بابات ؟با کدوم راحت تری ؟
من با مادرم راحت ترم
بازم مرسی که جواب میدی:احترام:
خواهش میکنم میدونی وظیفم بود:نیش: ممنون از سوالای خوبت:چشمک: :گل: :احترام:
ولی دلتو صابون نزن ... یه سری دیگه م باید جواب بدی:غش2:
ای وای نه :48: بازم هست:ناراحت: