• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مشاعره ی 3 شاعر

baroon

متخصص بخش ادبیات

مشاعره با اشعار ناب و نغز حافظ ، مولانا و سعدی شیرازی؛
هدف آشنایی بیشتر با اشعار این 3 شاعر بزرگ هست، خواهشم اینه که حتماً اسم شاعر رو ذکر کنید.
همین و دیگر هیچ :خنده2:

بسم الله...



کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب
تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند

*حافظ*




 

baroon

متخصص بخش ادبیات


دوکس گرد دیدند و آشوب و جنگ
پراگنده نعلین و پرنده سنگ

یکی فتنه دید از طرف بر شکست
یکی در میان آمد و سر شکست

کسی خوشتر از خویشتن دار نیست
که با خوب و زشت کسش کار نیست

تو را دیده در سر نهادند و گوش
دهن جای گفتار و دل جای هوش

مگر بازدانی نشیب از فراز
نگویی که این کوته است، آن دراز


*سعدی*




 

یاسی

کاربر ويژه
زاهد ظاهر پست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
درطریقت هر چه پیش ساللک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ایدل کسی گمراه نیست​
حافظ​
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات



تو از خواری همی نالی نمی بینی عنایت ها
مخواه از حق عنایت ها و یا کم کن شکایت ها
تو را عزت همی باید که آن فرعون را شاید
بده آن عشق و بستان تو چو فرعون این ولایت ها

« مولانا »

 

baroon

متخصص بخش ادبیات

اینش سزا نبود دل غمگسار من
کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید
محروم اگر شدم از کوی او چه شد
از گلشن زمانه که بوی وفا شنید؟
حافظ وظیفه ی تو دعا گفتن است و بس
در بند آن مباش که نشنید یا شنید

*حافظ*​
 

mahdis

متخصص بخش سرگرمی و طنز
دیریست که دلـدار پـیـامی نفرستاد ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد



صد نامه فرستادم و آن شاه سواران پـیـکی ندوانـیـد و سلامی نفرستاد
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید

زینهار ای دوستان جان من و جان شما


*حافظ*




 

یاسی

کاربر ويژه
الا یا ایهاالساقی ادر کاسا وناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها .
 

baroon

متخصص بخش ادبیات

ای سبزی هر درخت و هر باغ و گیا
ای دولت و اقبال من و کار و کیا
ای خلوت و ای سماع و اخلاص و ریا
بی‌حضرت تو این همه سوداست بیا


*مولانا*

 
آخرین ویرایش:

baroon

متخصص بخش ادبیات


ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
وز هرچه گفته اند و شنیدیم و خوانده ایم
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر
ما همچنان در صف اوّل تو مانده ایم

*سعدی*




 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
منم مستی و اصل من «مِی عشق»
بگو از می بجز مستی چه آید؟

مولانا​
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



دیدار می نمایی و پرهیز میکنی

بازار خویش و آتش ما تیز میکنی

*سعدی*



 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
يوسف گمگشته بازآيد به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

حافظ
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم



از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

به کجا میروم آخر ننمایی وطنم




مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم



آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم

رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم



مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم



کیست آن گوش که او می شنود آوازم

یا کدام است سخن می کند اندر دهنم



کیست در دیده که از دیده برون می نگرد

یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم



تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی

یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم



می وصلم بچشان تا در زندان ابد

به یکی عربده مستانه به هم درشکنم



من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم

آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم



تو مپندار که من شعر به خود می گویم

تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم




*مولوی*





 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
من‌آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت
هنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم

سعدی شیرازی​
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
من حاصل عمر خود ندارم جز غم
در عشق ز نیک و بد ندارم جز غم

یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم

حافظ



 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه
صد بار تو را گفتم کم خور دو سه پیمانه

*مولوی*
 

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
هرگز اگر راه به معنی برد
سجده صورت نکند بت پرست

مستی خمرش نکند آرزو
هر که چو سعدی شود از عشق مست

سعدی
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
تــو شـاه عـظـیـمـی کـه در دل مـقـیـمـی
تـــو آب حـــیـــاتــی کــه در تــن روانــی

حضرت مولانا​
 
بالا