ویژگیهای یک تدریس خوب
چکار کنیم خودمون، کارمون و تدریسمون در کلاس زیاد تکراری نشه؟
یکی از دغدغههای بزرگ معلما موقع تدریس خستگی بچههاست. شاید یکی ار علتهاش این باشه که بچهها میدونند که قراره بعدش چه اتفاقی بیفته و جریان کلاس چه جوری پیش خواهد رفت.
یکی از دغدغههای بزرگ معلما موقع تدریس خستگی بچههاست. شاید یکی ار علتهاش این باشه که بچهها میدونند که قراره بعدش چه اتفاقی بیفته و جریان کلاس چه جوری پیش خواهد رفت. خیلی خیلی بده معلم اونقدر روال کارش تکراری باشه که دانشآموزا بفهمند که الان قصد داری چکار کنی یا چگونه درس میدی. باید برای شکستن این رویهی تکراری یه کاری کرد. بطور کلی اگه بخوایم بگیم، گهگاهی ضروریه که معلما کاملاً الگوی رفتاری خودشون رو تغییر بدند. مثلاً اگه همیشه با لباسهای کاملاً معمولی وارد کلاس میشدیم یه روز هم خوبه که با یه suit کاملا جدید وارد کلاس بشیم! اگه عادت داریم همیشه سر کلاس قدم بزنیم، یه جلسه هم بهتره کاملاً روی صندلیمون بشینیم و درس رو پیش ببریم. اگه همیشه انرژیک و پرسروصدا کلاس رو اداره میکنیم، یه جلسه هم بهتره کلاسمون رو خیلی آروم و آهسته پیش ببریم. خلاصه هرازگاهی بهتره rule های ثابت خودمون رو بشکنیم و همیشه یه surprise برای بچهها داشته باشیم طوریکه اونها کمتر قادر باشند که کار بعدی ما رو پیش بینی کنند. باید همیشه اونها را کنجکاو و منتظر یه رویهی جدید نگه داریم. البته حواسمون به نظم کلی کلاس هم باشه. نیاز به تنوع در کار همیشه لازم هست. حتی موقعیکه مجبوریم یه فعالیت خاص رو انجام بدیم. فرض کنید قراره که تو مدت سی دقیقه روی یک Reading کار کنیم اگه تمام این سی دقیقه از بچهها بخوایم فقط صرفاً روی همون Reading خاص کار کنند قطعاً خسته خواهند شد اما اگه تو همین سی دقیقه بیایم task های سرگرمکنندهی دیگهای رو هم داخل اون کنیم میتونیم بچهها رو همچنان مشتاق کار نگه داریم. بازهم یادمون باشه که تنوع رو تبدیل به بینظمی نکنیم. مثلاً نباید برای به اصطلاح ایجاد تنوع، تو این سی دقیقه اینقدر task اضافی از اینطرف اونطرف وارد کنیم که کلاً Reading مون بره تو حاشیه! تعادل توی کارمون رو هیچوقت فراموش نکنیم.
موفق باشید
اگر شما هم نظری دارید لطفاً بیان فرمایید ... :احترام:
منبع
چکار کنیم خودمون، کارمون و تدریسمون در کلاس زیاد تکراری نشه؟
یکی از دغدغههای بزرگ معلما موقع تدریس خستگی بچههاست. شاید یکی ار علتهاش این باشه که بچهها میدونند که قراره بعدش چه اتفاقی بیفته و جریان کلاس چه جوری پیش خواهد رفت.
یکی از دغدغههای بزرگ معلما موقع تدریس خستگی بچههاست. شاید یکی ار علتهاش این باشه که بچهها میدونند که قراره بعدش چه اتفاقی بیفته و جریان کلاس چه جوری پیش خواهد رفت. خیلی خیلی بده معلم اونقدر روال کارش تکراری باشه که دانشآموزا بفهمند که الان قصد داری چکار کنی یا چگونه درس میدی. باید برای شکستن این رویهی تکراری یه کاری کرد. بطور کلی اگه بخوایم بگیم، گهگاهی ضروریه که معلما کاملاً الگوی رفتاری خودشون رو تغییر بدند. مثلاً اگه همیشه با لباسهای کاملاً معمولی وارد کلاس میشدیم یه روز هم خوبه که با یه suit کاملا جدید وارد کلاس بشیم! اگه عادت داریم همیشه سر کلاس قدم بزنیم، یه جلسه هم بهتره کاملاً روی صندلیمون بشینیم و درس رو پیش ببریم. اگه همیشه انرژیک و پرسروصدا کلاس رو اداره میکنیم، یه جلسه هم بهتره کلاسمون رو خیلی آروم و آهسته پیش ببریم. خلاصه هرازگاهی بهتره rule های ثابت خودمون رو بشکنیم و همیشه یه surprise برای بچهها داشته باشیم طوریکه اونها کمتر قادر باشند که کار بعدی ما رو پیش بینی کنند. باید همیشه اونها را کنجکاو و منتظر یه رویهی جدید نگه داریم. البته حواسمون به نظم کلی کلاس هم باشه. نیاز به تنوع در کار همیشه لازم هست. حتی موقعیکه مجبوریم یه فعالیت خاص رو انجام بدیم. فرض کنید قراره که تو مدت سی دقیقه روی یک Reading کار کنیم اگه تمام این سی دقیقه از بچهها بخوایم فقط صرفاً روی همون Reading خاص کار کنند قطعاً خسته خواهند شد اما اگه تو همین سی دقیقه بیایم task های سرگرمکنندهی دیگهای رو هم داخل اون کنیم میتونیم بچهها رو همچنان مشتاق کار نگه داریم. بازهم یادمون باشه که تنوع رو تبدیل به بینظمی نکنیم. مثلاً نباید برای به اصطلاح ایجاد تنوع، تو این سی دقیقه اینقدر task اضافی از اینطرف اونطرف وارد کنیم که کلاً Reading مون بره تو حاشیه! تعادل توی کارمون رو هیچوقت فراموش نکنیم.
موفق باشید
اگر شما هم نظری دارید لطفاً بیان فرمایید ... :احترام:
منبع