• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

گزیده ی اشعار | شل سیلور استاین

baroon

متخصص بخش ادبیات



دست از كار كشيدم
براي اينكه ديگر كاري نداشتم
و فكر كردم زمان كوتاهي در آن دور و بر پرسه بزنم
گفته بودم كه مثل باد غربي
مي وزم و مي روم
و هيچ كس نمي تواند مسير زنگي ام را تغيير دهد
براي اينكه در گذشته هيچ وقت براي ماندن آواز نخوانده ام
هزار بار، شايد هم بيشتر ترانه هاي غمگين و آوازهاي خداحافظي خوانده ام
و شايد عجيب به نظر مي رسد
كه به سمت در نمي روم
آخر، هيچ وقت براي ماندن آواز نخوانده ام
وقتي كه همه حرف هايم را بزنم ، مي روم
اما با تو كه باشم حرف هايم تمامي ندارد
وقتي كه به فكر فرو مي روم و در راه هاي پر پيچ و خم پرسه مي زنم
ميل رفتن ندارم
ديشب، صداي سوت يك كشتي باركس قديمي را شنيدم
وقتي كه در رختخوابت دراز كشيده بودم
انگار مي گفت : پسر، اين همان كشتي اي است كه
براي سوار شدن آن بار و بنه ات را جمع مي كردي
اما لبخند زدم و فكر رفتن را از سر به در كردم
چون در گذشته ، هيچ وقت براي ماندن آواز نخوانده ام
هزار بار، شايد هم بيشتر
ترانه هاي غمگين و آوازهاي خداحافظي خوانده ام
و شايد عجيب به نظر مي رسد
كه به سمت در نمي روم
آخر، هيچ وقت فكر نكرده ام اين همه مدّت در يك جا بند شوم
براي اينكه هيچ وقت براي ماندن آواز نخوانده ام


 

baroon

متخصص بخش ادبیات



مدادساز كودني اين مداد عوضي را ساخته
پاك كن اش پائين است به جاي نوك مداد
نوك اش بالاست به جاي پاك كن
بعضي آدمها چقدر احمقند!
 
آخرین ویرایش:

baroon

متخصص بخش ادبیات



فرزندم ، من چند سال از تو بزرگترم ... فقط همين
براي پرواز موقعيت هاي بيشتري داشتم و بيشتر هم زمين خوردم
معني اش اين نيست كه عاقلترم ...
معني اش اين است كه بيشتر سختي كشيده ام

فرزندم، من چند سال از تو بزرگترم ... فقط همين
فرزندم، من در جاده هاي بيشتري قدم گذاشته ام ... فقط همين
از دويدن خسته شده ام در حالي كه تو تازه خزيدن را ياد مي گيري
به سمت جايي مي روي ...
كه من آنجا بودم ... و مي دانم كه در آنجا خبري نيست

فرزندم ، من چند سال بيشتر از تو تجربه دارم ... فقط همين
حالا كه خداحافظي مي كني دخترم ، هيچ وقت از حرفت برنگرد
بايد پرواز كني، براي اينكه عقاب هاي جوان صدايت مي زنند
و روزي، وقتي پا به سن گذاشتي، به يك جوان لبخند مي زني
و به او مي گويي، فرزندم، من چند سال از تو بزرگترم ... فقط همين

فرزندم ، من چند سال از تو بزرگترم ... فقط همين .
مي گويي، براي پرواز موقعيت هاي بيشتري داشتم و بيشتر هم زمين خوردم
معني اش اين نيست كه عاقلترم ...
معني اش اين است كه بيشتر سختي كشيده ام
فرزندم ، من چند سال بيشتر از تو تجربه دارم ... فقط همين
 
بالا