• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

یه کلمه به کلمه قبلیت اضافه کن.

وضعیت
موضوع بسته شده است.

shakira

متخصص بخش پزشکی
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت
قلی اومد و گفت
 

زینب

کاربر ويژه
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت آی پسره!
 

MAHDI

متخصص بخش نرم افزار
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت آی پسره! بیِِِِییییییییییییییب
 

عقاب

Banned
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت آی پسره! بیِِِِییییییییییییییب و بوووووووووووووووق
 

مهری

کاربر ويژه
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت
قلی اومد و گفت : چه خبر؟
 

ثمره

کاربر ويژه
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه
و همان لحظه...
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت
قلی اومد و گفت : چه خبر؟
حالتون
 

گل همیشه بهار

متخصص بخش اینترنت
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت
قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون
خوبه؟
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت
قلی اومد و گفت
چه خبر؟ حالتون خوبه؟
ناگهان
 

زینب

کاربر ويژه
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون خوبه؟
ناگهان مهدی
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون خوبه؟
ناگهان مهدی مشتی
 

ثمره

کاربر ويژه
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون خوبه؟
ناگهانمهدی مشتی به صورت
 

amininho

متخصص بخش کامپیوتر
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون خوبه؟
ناگهانمهدی مشتی به صورت قلی:غش:
 

#fati#

کاربر ويژه
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون خوبه؟
ناگهانمهدی مشتی به صورت قلی:غش:زد
 

Darya

متخصص بخش گفتگوی آزاد
ه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون خوبه؟
ناگهانمهدی مشتی به صورت قلی:غش:زد و فرار
 

ahmadfononi

معاونت انجمن
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون خوبه؟

ناگهان مهدی مشتی به صورت قلی زد و قلی
 

گل همیشه بهار

متخصص بخش اینترنت
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون خوبه؟
ناگهان مهدی مشتی به صورت قلی زد
و قلی شوکه شد
 

amininho

متخصص بخش کامپیوتر
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون خوبه؟
ناگهان مهدی مشتی به صورت قلی زدو قلی شوکه شد.
قلی :نیش2:




 

زینب

کاربر ويژه
یه روز ادمین داشت در انجمن گشت می زد، که ناگهان دید مهدی می خواهد سولماز خوشگله را بن بکند.به مهدی تذکر داد که سولماز را اذیت نکن.مهدی تصمیم گرفت مشتی به صورت علی بزند که امید نگذاشت و سولماز با جیغ وداد گفت بذار بزنه تا از انجمن بیرونش کنن!مهدی دستش را بلند کرد و نزد!!!!!!!!!!
آنوقت قلی اومد و گفت چه خبر؟ حالتون خوبه؟
ناگهان مهدی مشتی به صورت قلی زدو قلی شوکه شد.قلی ​هم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا