• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

• خــداحافــظی

baroon

متخصص بخش ادبیات


animated_photos_25.gif



"باور من این است
که شگفت انگیز ترین چیزها در زندگی
کشف انسانی دیگر است
که با او
رابطه انسان
در گذران سالها
ژرفایی پر شکوه، زیبایی وسرور می یابد.

عشقی چنین دم افزون و درونی
بین دو انسان،
حیرت انگیز ترین چیز هاست.

چنین عشقی
با جستجو
و یا با آرزویی سودایی
به دست نمی آید
بلکه
پیشامدی است آسمانی..."

(سر هاوالپول)


- - - - - - - -



تنها تاپیک مجاز خداحافظی انجمنمون رو تقدیم می کنم به قلب هایی که از رنج جدایی... .
تفسیر هر قلبی جداست!
ادامه با دلسوختگان و شاعران ما.:ایول::گل:
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


خداحافظ

خداحافظ رفیق نارفیق من!
تو هم رفتی!

تو هم از کوی من چون دیگران بی اعتنا رفتی!
تو هم
با اولین بوران پاییزی چو انبوه درختان، برگ و بر کندی
تو هم رفتی!

تو رفتی و نفهمیدی
که من دیوانه ات بودم
چه شوری در من افکندی
چه سان دلداده ات بودم!

تو رفتی و دل من مرد
رفاقت سوخت
صداقت را نخستین باد پاییزی ز پیش ما به یغما برد!

دل من بر یتیمان تو می سوزد
همه کوچه ز کوچ تو یتیم و بینوا گشته ست
تمام بیدلان اینک ز سوگت اشک می بارند
تمام بلبلان اکنون ز هجر خانمان سوزت، سکوتی تلخ می رانند.
زمان در شیونت گویی چو قلبت منجمد مانده ست
هوای دل ز بهت دوری ات امشب چو احساس تو یخ بسته ست
درختان در نبود تو عجب بی تاب و لرزانند
تمام عاشقان امشب سرود گریه می خوانند!

خداحافظ رفیق نارفیق من!
تو رفتی و ندانستی
از این بیداد بیگاهت چسان چون بید می لرزم!
چه سان بر سوگ احساسم شبی صد شمع می بندم!

دلم هرگز نمی پنداشت تو هم چون دیگران باشی
تو هم چون بی وفا مردم
رفیق نیمه راه عمر من باشی!

تو رفتی و مرا بر لب، نوای کاش و حسرت هاست
که ای کاش آن حبیب من، محبّت را به سر می برد!
که کاش آن نارفیق من رفاقت را به سر می برد!

تو رفتی و من آخر هم نفهمیدم
چرا از عشق ترسیدیم؟!
چرا از بیم شور و مهر و شیدایی
مثال موج لرزیدیم؟!


خداحافظ رفیق نارفیق من!
خداحافظ نمی گویم تو را ای مهربان همراه!
که می خواهم تو را تا لحظه ی بدرود عالم، یار خود دانم
که می خواهم
وجودم را فدای لحظه ی دیدار تو سازم
خداحافظ نمی گویم
نرو! ای مهربان یارم

خداحافظ

نمی گویم!

 

baroon

متخصص بخش ادبیات


تـــــو از اوّل سلامت پاسخ بــــــدرود با خــود داشت
اگرچـــه ســحر صوتت جذبـــه ی داوود با خود داشت

بهشتت سبـــزتــــر از وعــده ی شــــداد بــــــود امّا
برایم برگ‌ برگــــش دوزخ نمــــرود با خــــود داشت

ببخشـــــــایم اگر بستــــــــم دگر پلــک تمـاشـــا را
که رقص شعله‌ات در پیچ و تابش دود با خـود داشت

سیـــــاوش‌ وار بیرون آمـــــدم از امتحـــــان گـرچــه
دل سودابه‌ سانت هر چه آتش بــــود با خود داشت

مــــرا با بـــــــرکـه‌ام بـــــگـذار، دریـــا ارمغــــان تــو
بـگــو جــــوی حقیــــری آرزوی رود با خــــود داشت

(1).jpg
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


گفتی که پــَر بکش، برو از آسمان من
باشـد، قبـول، کفتر ِ نامهربان من

هر بار گفته ام که تو را دوست دارمت
پـُر می شود از آتش ِعشقت دهان من

این جمله که برای بیانش به چشم تو
افتـاده است باز به لکنـت، زبان من

آنقدر عاشقـم که تو عاشـق نبوده ای!
دیگر رسیـده کارد، بر این استـخوان من

نه، شاهنامه نیست که تو پهلوان شوی
این یک تراژدی ست، غم ِداستان من!

یک شب بیا و ضامن ِ من باش نازنین!
وقتی دخیـل بستـه به تو آهوان ِ من

دل بــرکن و به شهـرِ دل ِ من بیا عزیز!
زخـم زبان مردم ِ چشـمت، به جان ِ من

باید که باز با تو خـداحافظـی کنـم
آخر رسیـده است به پایـان، زمان من




 

baroon

متخصص بخش ادبیات


ای ز من رفته تو را من به خدا می سپرم
به محبت، به صداقت، به وفا می سپرم

آنچه خوبی که به دنیا بُود از آن تو باد
به آنچه پاکی که به دل هاست تو را می سپرم

باش امشب که به پای تو بمانم بیدار
صبحدم دست تو با دست صبا می سپرم

ناله ای را که برون نایدم از پرده ی دل
به لب نای و به غوغای نوا می سپرم

ز هوای تو اگر باغ خیالم خوشبوست
عطر خشبوی خیالت به هوا می سپرم

دل "شاکر” که نشد لایق رویت صنما
به عجل داده و از روی رضا می سپرم


 

ناهید

متخصص بخش

عاقبت باید گفت

با لبی شاد و دلی غرقه به خون

كه
خداحافظ تو . . .

گر چه تلخ است ولی باید این جام محبت بشكست

گرچه تلخ است ولی باید این رشته الفت بگسست

باید از كوی تو رفت

دانم از داغ دلم بی خبری

و ندانی كه كدام جام شكست

كه كدام رشته گسست

گرچه تلخ است پس از رفتن تو خو نمودن به غم و تنهایی

عاقبت باید رفت

عاقبت باید گفت

با لبی شاد و دلی غرقه به خون
كه خداحافظ تو
 

baroon

متخصص بخش ادبیات

خداحافظ ای ماه دلگیرم
خداحافظ که بعد از تو آروم نمی گیرم
تو رو به دست خدا سپردم
تنهایی و جدایی تقدیر ما بود

همراه و عاشقانه از هم گذشتیم
افسوس که دنیای ما از هم جدا بود
افسوس که غربت ما بی انتها بود

خداحافظ رویای شیرینم
هنوزم تو نگاه تو فردامو می بینم

دلم گرفته...
فرصت نشد پناه بی کسی تو باشم
با بغضی عاشقانه باید ازت جدا شم

*بابک صحرایی*
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


مثال برگ پاییزی پس از تو قسمت بادم
خداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت از یادم

و این یعنی در اندوه تو می میرم
در این تنهایی مطلق که می بندند به زنجیرم

خداحافظ تو ای همپای شب های غزلخوانی!
خداحافظ به پایان آمد این دیدار پنهانی

3_2.jpg
 

ناهید

متخصص بخش
[h=4]خداحافظ گل لادن تموم عاشقا باختن
خداحافظ گل پونه گل تنهای بی خونه
لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه
یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند
یکی بادست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند
تو این شبهای تودرتو خداحافظ گل شب بو
هنوز آواز تنهایی داره می باره ازهرسو
خداحافظ گل مریم گل مظلوم ظر دردم
نشد بااین تن زخمی به آغوش تو برگردم
نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم
از این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارم
نمیدونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی
تو که بیدار بیداری بکو از شب چه می دونی؟
تو این رویای سردر گم خداحافظ گل گندم
تو هم بازیچه ای بودی تو دست سرد این مردم
خداحافظ گل پونه که بارونی نمی تونه
طلسم بغضو برداره ازاین پاییز دیوونه [h=2]
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


سلام ای غروب غریبانه ی دل
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شب های روشن

خداحافظ ای شعر شب های روشن
خداحافظ ای قصّه ی عاشقانه
خداحافظ ای آبیِ روشنِ عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه

خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دل های خسته

تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم، اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا

به شب می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه ی واژه از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد

خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی، اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیشه...


 

ناهید

متخصص بخش
[h=2]خداحافظ همین حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام
خدا حافظ کمی غمگین به یاد اون همه تردید
به یاد آسمونی که منو از چشم تو می دید
اگه گفتم خداحافظ نه اینکه رفتنت ساده است
نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جاده است
خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاهام
بدونی بی تو و با تو همینه رسم این دنیا
خداحافظ خداحافظ…همین حالا…
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


روم به جای دگر... دل نهم به یار دگر
هوای یار دگر دارم و دیار دگر

به دیگری دهم این دل که خوار کرده ی توست
چرا که عاشق تو دارد اعتبار دگر

خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم
به فکر صید دگر باشد و شکار دگر...


*وحشی بافقی*
 

baroon

متخصص بخش ادبیات

16.jpg


پر از یاد تو پره خاطره، چشام هر شب از نبودت پره
اگه قلب من واست میزنه، اگه بی چشات دلم می شکنه

خداحافظ تو
با اینکه هنوزم می میرم برات
خداحافظ تو

می سوزونتم آتیش خاطرات
خداحافظ تو

تا قلبم به تنهایی عادت کنه
تا اشکم به چشمام خیانت کنه
خداحافظ تو
خداحافظ تو

قرارمون نبود تنها بری تو، قرارمون نبود بی تو بمونم
قرارمون نبود فاصله باشه، قرارمون نبود بی تو بخونم

خداحافظ تو
با اینکه هنوزم می میرم برات

خداحافظ تو
می سوزونتم آتیش خاطرات

خداحافظ تو
تا قلبم به تنهایی عادت کنه
تا اشکم به چشمام خیانت کنه

خداحافظ تو...
 

دختر مهتاب

متخصص بخش آموزش خیاطی
خوشا آنانکه دلداری ندارند / به عشقو عاشقی کاری ندارند​
خداحافظ برای تو رهایی / برای من فقط درد جدایی​
خداحافظ برای تو چه آسان / ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان​
☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻☻​
 

دختر مهتاب

متخصص بخش آموزش خیاطی
منو باش !
میخواستم با خداحافظی کردنم تهدیدت کنم !
نمیدونستم با این کار خوشحالت میکنم !
باورم نمیشه یعنی خودتی ؟!
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


چه سخته جدایی! امیدی ندارم
که بی تو بخندم، که طاقت بیارم
نگامو باور کن اگرچه دلگیره
پرواز ما از هم، گناه تقدیره

هنوزم مبهوت این خواب کوتاهم
خداحافظ هم بغضم! خداحافظ همراهم!
خداحافظ خوب من! خداحافظ عشق من!
از هُرم دست تو چه سخته دل کندن!

ترانه سرا : بابک صحرایی
 

baroon

متخصص بخش ادبیات

نمیگم بهت خداحافظ ازم رد شی به آسونی
به چی دل خوش کنم مِن بعد؟ تو که پیشم نمی مونی
نمیگم بهت خداحافظ که برگردی ز تصمیمت
غمو دادی به آغوشم خوشیات باشه تقدیمت

بذار با حس دلتنگی فراموشت کنم دیگه
کنار هم نشد باشیم باید رد شیم ز همدیگه
نگاهت رو به روت باشه نبینه اشک چشمامو
نمیگم بهت خداحافظ نمیذاره خدا تنهات

خداحافظ خداحافظ تموم خاطرات من
حرومم خاطرات تو حلالت خاطرات من

برو این بهترین راهه، خدا پشت و پناه تو
همش تقصیر تقدیره، نبود چیزی گناه تو
فقط تو لحظه ی رفتن نگاهت رو به روت باشه
نگو چیزی نزن حرفی همه حرفت سکوت باشه

بذار با حس دلتنگی فراموشت کنم دیگه
کنار هم نشد باشیم، باید رد شیم ز همدیگه
نگاهت رو به روت باشه نبینه اشک چشمامو
نمیگم بهت خداحافظ نمیذاره خدا تنهات

خداحافظ خداحافظ تموم خاطرات من
حرومم خاطرات تو حلالت خاطرات من




 

baroon

متخصص بخش ادبیات


از پس پرده‏ی اشک اینجوری نگام نکن

وقت رفتن رسیده دوباره صدام نکن

آغوش آبی عشق به رومون بسته شده
دیگه از دیدن هم چشامون خسته شده

جاده هم منتظره منو با خود ببره
یاد تو با دل من همه جا همسفره

از راه دور می‏رسه آواز سبز سفر
نگو با گریه به من منو با خودت ببر

دلم این تنگ غروب خیلی غمگینه برات
عزیزم گریه نکن گریه سنگینه برات


43509930017180468332.jpg


 
آخرین ویرایش:

دختر مهتاب

متخصص بخش آموزش خیاطی
خداحافظ...
آخرین کلامی که از تو شنیدم
و باز قصه‌ی تلخ جاده و آن راه بلند...
که تو را از خلوت من می ربود
آسمان می گریست
شیشه ها می گریستند
و من مبهوت رفتنت
در پس شیشه های مه آلود
بغض دردناکم را بلعیدم
دیوانه وار خندیدم
و تو را بدرقه کردم
 
بالا