•:• حـوالـی بــاران •:•

[Sea Girl]

بغضهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد
​

صدای خسته ی قلب من است که از چشمان آسمان بیرون میریزد . . .
​

​

 

[Sea Girl]

شیشه پنجره را باران شست
​

از دل من اما​

چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟​

 

[Sea Girl]

باز باران آمد
​

از هوا یا ز دو چشم خیسم؟​

نیک بنگر!​

چه تفاوت دارد . . .​

 

[Sea Girl]

باران که می بارد تو در راهی / از دشت شب تا باغ ِ بیداری
​

از عطر عشق و آشتی لبریز / با ابر و آب و آسمان جاری​

تا عطرِ آهنگ تو می رقصد / تا شعر باران تو می گیرد . . .​

 

[Sea Girl]

مرا چه باک ز باران
​

که گیسوان تو چتری گشوده اند
​

مرا چه باک ز مرگ​

که بوسه های تو پیغام های قیامند​

بدرودهای تو​

تکرارهای سلامند​

 

[Sea Girl]

میدانم که می مانی و از قلبم بیرون نمیروی

پس لااقل باران را بهانه کن ، دارد باران می آید . . .
​

 

[Sea Girl]

این منم پنهانترین افسانه ی شبهای تو / آنکه در مهتاب باران شوق پیدایی نداشت
​

خواستم تا حرف خود را با غزل معنا کنم / زیر باران نگاهت شعر معنایی نداشت . . .
​

 

[Sea Girl]

وقتی ناله های خرد شدنت زیر پای بارون
​

نوای دل انگیزی شد چه فرقی می کند برگ سبز کدام درختی . . .
​

 

[Sea Girl]

.​

عشق لالایی بارون تو شباست ، نم نم بارون پشت شیشه هاست
​

لحظه شبنم و برگ گل یاس ، لحظه رهایی پرنده هاست
​

لحظه عزیز با تو بودنه ، آخرین پناه موندن منه
​

 

[Sea Girl]

نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون ، زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون
​

ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست ، مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست
​

 

[Sea Girl]

باران در گلوی من ابر ِ کوچکی ست ، میشود مرا بغل کنی؟
​

قول میدهم گریه کم کند
​

 

[Sea Girl]

بر سرم
​

چتر گرفت؛
​

به تماشا​

ایستادند​

باران و رهگذران​

 

[Sea Girl]

تو مثل لحظه ای هستی که باران تازه می گیرد
​

و من مرغی که از عشقت فقط بی تاب و حیرانم
​

تو می ایی و من گل می دهم در سایه چشمت​

و بعد از تو منم با غصه های قلب سوزانم​

 

[Sea Girl]

زیر باران با یاد تو میروم ، به دنبال جای پای تو
​

تو را می پرستم من شبانه ، برای لحظه های شادمانه
​

برای با تو بودن صادقانه ، می آیم من به پیشت عاشقانه​

به تو دل بستم من شاعرانه ، اما افسوس از درک زمانه​

چه زیباست راز زمانه ، اگر زندگی باشد یک ترانه​

.​

 

[Sea Girl]

باران از راه رسید ، عشق را دوباره در مزرعه ی خالی تنم پروراند
​

زندگی را در آسمان آبی چشمم حس کرد ، ناگهان پایییز عشقم از راه رسید
​

آری رفت ولی هنوز قلبم برای اوست
​

 

[Sea Girl]

حس میکنم روی صورتم دنیا چکه میکند
​

حس میکنم قطره قطره, نم نمک عاشقم میکنی​

بارون که میبارد هوا تر میشود تا تو چشمک بزنی​

بارون که میبارد باز با ترانه یا باز بی ترانه من عاشق تر گریه میکنم و رو به آسمان فریاد میزنم​

دوستت دارم​

 

[taha moien]

عشق معناي قشنگ بودن است *زندگي را با تا مل ديدن است

عشق تصويري زاحساس خوشي است* عشق پايان زمان نا خوشي است

او پلي بين دوقلب آشنا است *عشق تنديسي قشنگ وپر بها است

عشق آغازي براي زندگي است* او نمود پاكي و بالندگي است

​

 

[چاووش]

دیریست دلم گرفته باران

دیریست دلم گرفته باران


اشکم که ز غم سرشته باران



چندیست "اسیر دست اویم"


بر لوح دلم نوشته باران!


باران! دل من چو راز دارد،


از او طلب نیاز دارد،



آن ماه سفر کرده ی دیروز،


مرغیست خموش و ناز دارد.


باران به دلم غمی نشسته


من بال و پرم. ولی شکسته!



باران مه من چه حال دارد؟؟؟


این دل ز تو هم سوال دارد!


باران برِ من ببار باران


از او خبری بیار باران



آه ای دل ناصبور، صبری


آرام بمان، قرار قدری...

---

 

[الهه خورشید]

پاسخ : تنهایی یعنی ...

بـــاران همیشه می بــــارد

اما مـردم سـتاره را بیشتر دوسـت دارنـد

نامردیـسـت

آن هـمه اشک را به یک چـشمک فروختن!!​

 

[fatemeh]

چیزی شبیه ِ قایق باران گرفته ام...​