B a R a N
مدير ارشد تالار
♫♫♫
 
وقتی من رسیدم قطار رفته بود، تو مه و دود جاموندم
 هرچی تو دلم بود نشد که بگم
 من پشت غم ،جا موندـــــــدم
 هرجایی که میرم یادت بامنه
 بارون میزنه، اونجایـــــی
 
 میترسم اسمم یه روز از یادت بره ، با فاصله تنهایی
 رفتی از ذهن این خیابون
 
تو گریه های بارون، من میمردم
 چیزی نگفتم از این سکوت
 به اون که خونه نبود ، دل سپـــــــردم
 …
 ♫♫♫
 تو نمیدونی که دلتنگی چیه، سهم کیه این دوری
 چشماتو رو خاطره ، میبندی و میخندی و مجبوری
 وقتی میسوزم من تو آتیش و تب ، حالم و شب، میفهمه
 هنوزم میترسم از صدای قطار
 این روزگار بی رحمــــــــــــــه