• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

آلوار آلتو

نیکا

متخصص بخش معماری
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

images


هوگو آلوار هنریک آلتو (به انگلیسی: Hugo Alvar Henrik Aalto) متولد ۱۸۹۸، بزرگترین معمار فنلاند و از بنیانگذاران معماری مدرن بود. آلتو در ۱۹۷۶ در هلسینکی درگذشت.

در1916 به پلی تکنیک هلسینکی رفت و در 1921 فارغ التحصیل شد.از شاگردان آرماس لینگرن و لارس سونک بود.

مدت چند سال در سراسر اسکاندیناوی، اروپای مرکزی وایتالیا سفر کرد و مدت کوتاهی در دفتر برنامه ریزی نمایشگاه گوتنبرگ فعالیت داشت.اولین دوره معماری حرفه ای او با شرکت در نمایشگاه صنعتی سال 1922 آغاز شد، هر چند کارهای مختلف دیگری نیز مرتبط به دوره دانشجویی وی شناخته شده است که از اهمیت خاصی برخوردار هستند.

آلتو در سال 1922 در ژی وی اس کیلا اولین دفتر کارش را دایر کرد و در سال 1925 با آینو مارسیو ازدواج کرد.آینو مارسیو تا پایان عمر خود (1940)مهم ترین همکار او بود، خصوصا در کار اداره و مدیریت کارخانه ی مبلمان چوبی که به سال 1928 در ارتباط با ساختمان آسایشگاه پایمیو تاسیس شده بود، نقش مؤثری داشت.

آلتو در سال 1927، ژی واس کیلا را ترک گفت، شهری که در آن ساختمانهای مهمی همچون ساختمان کلوپ کارگران و ساختمان انجمن میهن پرستان را به اجرا در آورده بود.کارهای او در این دوره به طور کلی به دوره ی چند عملکردی و نئوکلاسیک مربوط میشود.او مدت کوتاهی در تورکو به سر برد که در آن زمان مهمترین شهر پذیرای هنرمندان در فنلاند بود.این سالها سالهای کلیدی در تکامل معماری او محسوب میشوند، دوره ای که نشان میداد، کارهای او به طور کلی از نظر محتوایی با پیشرفته ترین کارهای معاصر آن عصر در اروپای مرکزی در سطح و معیار برابری قرار دارد.ساختمان های چند طبقه استاندارد شده در تورکو با اجزای پیش ساخته ی بتنی که می توان آنها را با تجربیات معاصر معماران بزرگی چون میس واندر روهه و گریپوس برابر دانست. در سال 1929 بر اثر ستایشهای زیگفرید گیدیون در گردهم آیی سیام شرکت کردو کلاً به معماری مدرن جهانی روی آورد و این گردهمایی زمینه آشنایی او را با بسیاری از بزرگان معماری آن دوره فراهم آورد.

در سال 1931 آلتو به هلسینکی بازگشت که نشانه وابستگی کامل او به زندگی فرهنگی فنلاند بود. آنچه در این سالها بر آلتو در تورکو گذشت زمیبه ساز تحول او از معماری سنتی فنلاند به مدرنیسم بود، کارهایی که او در این چند سال انجام داد در پیشبرد و توسعه شیوه معماری او نقش بسزایی داشت و موجب گسترش سبک معماری او گردید.

اگر چه جایگاه ارزشی معماری او در این دوره خارج از شناسه ی معماری او قرار میگیرد، اما ظرفیت آثار او از یک سو ضرورتاً به زمان و از سوی دیگر به بی زمانی مرتبط میشود.به عنوان نمونه:ساختمان کتابخانه وی پور، ساخمان آسایشگاه جنوب غربی فنلاند در پایمیو و ساختمان اداره مرکزی روزنامه تورن سانومات در تورکو. کارهای دیگر او مربوط به این دوره در زمره آثار مدرن کلاسیک به شمار می روند، به عنوان مثال:خانه شخصی او در هلسینکی، غرفه فنلاند در نمایشگاه جهانی نیویورک و مجموعه مسکونی کارخانه تولید سلولز در سونیلا.

سالهای جنگ، زمانی که آلتو در خط اول جبهه خدمت میکرد، و همچنین بلا فاصله بعداز جنگ به شدت دست اندر کار بازسازی فنلاند بود(ار جمله طرح توسعه پایتخت ویران شده لپلاند فنلاند،5-1944).مدتی ار کار معماری دست کشید؛ هر چند که از اوایل سال 1950 ذهن او به سمت مجموعه مسایل پیچیده ای جهت گیری کرد، وبه طور همزمان فیزیک پایه ای، روان شناسی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی عصر خود را مورد توجه قرار داد.کارهای مربوط به این دوره از جمله خوابگاه دانشجویان ارشد بیکر هاوس در مجموعه انستیتو تکنولوژی ماساچوست در کمبریج ماساچوست(2-1950و1949)، که شاهکار بی نظیری از مهرورزی به ماده و نوعی احساس رمانتیک از فضا به منظور دست یابی به ارزش های اجتماعی و سیاسی جامعه بود.طرح اجرا نشده گورستان کلیسای مالم در شمال هلسینکی(1950)بازتاب حساسیت روان شناختی وی به شکنندگی انسان در برابر تجربه ی رنج و رودرروی تصور دیگری از ماهیت واقعی حضور مرگ است؛ در اینجا آلتو به نوعی ژرف اندیشی و احساس والای شاعرانه دست یافت که در معماری این عصر همتراز و برابر با آن را نمی توان یافت، به همین نحو نیز پروژه غیر اجرایی قبرستان کونگز لینگبی نزدیک کپنهاگ(1951)، در جمع بندی فرآیند خلاقیت او در شرح وابستگی او به طبیعت به مثابه شریک عقلانی از کارهای دیگر او موفقتر است.

سرانجام، پروژه وُگل واید پلاتس در ودن(1953)نشانه تناوبی دیگر در بازگشت به زمینه های پیچیده در کارهای اوست -بازتاب خاصی که هر جزء را به کلان فضا مرتبط می ساخت.

آلتو در این مقطع به کنترل مطلق کاربرد تکنیک و فضا پرداخت، که بر مبنای سی سال در گیری مدام مشغله ی ذهنی او با انسان و نیازهای روان شناختی بارور شده بود.همچنین در این دوره با مسائل برنامه ریزی مواجه بود و نقطه ی اوج این درگیری ها برنامه ریزی های مختلفی بود که در مرکز پایتخت فنلاند به انجام رساند(73-1959).مهمترین ساختمانهای او در هلسینکی بدین قرارند:ساختمان دفتر رائو تاتالو(6-1952و1948)، ساختمان مرکز فرهنگی(8-1955)، ساختمان مرکز کنفرانس فنلاند و تالار کنسرت (1970-5-1973)و...

الیسا ما کی نی می که در رشته معماری تحصیل کرده بود در 1952 با آلتو ازدواج کرد ودر کارهای آینده همواره با وی همکاری داشت، به ویژه در طرح توسعه ساختمان پلی تکنیک اوتانی می و ساختمان مرکز فرهنگی لاپیا در رووانیمی؛ ساختمانی که بعدها در فاصله 1970تا 1975به منظور توسعه ی ساختمان اداری و مرکز فرهنگی به اجرا در آمد؛ پروژه ی اصلی آن در سال 1963 طراحی شده بود. الیسا آلتو تا 1976 کارهای دفتر آلتو را که در هنگام مرگ او ناتمام رها شده بود یا هنوز در مرحله طراحی طبقات بود ادامه داد؛ از جمله ساختمان اپرای ِاسن(خاتمه در 1959)ساختمان مرکز شهری در ژای واس کیلا (اتمام در 1964)و کلیسای لاهتی(پروژه مسابقه ای سال 1950 که در 1970 به اتمام رسید.)


آلتو و ایران
از پروژه‌های مهمی که آلتو به طراحی آن پرداخت، طراحی موزه هنرهای معاصر شیراز بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ بود.
این پروژه هرگز به مرحله ساخت نرسید.
 
آخرین ویرایش:

نیکا

متخصص بخش معماری
آلوار التو



در دهکده ی کورتان در جنوب شرقی بوسنی متولد شد ، پدری نقشه بردار داشت ، انضباط را از او و خلاقیت و سرزندگی را از مادرش به ارث برد .


در خانواده ای که عاشق طبیعت و جنگل و دشت بودند . آنها زندگی را در مرکز چشم انداز دریاچه ای در فنلاند شروع کردند به نام «آتن فنلاند» . آلتو جوانی خلاق بود و نقاش قابلی محسوب می شد او پرتره هایی از اعضای خانواده می کشید و متن های کوتاه می نوشت و به تئاتر و سینما علاقه داشت .


پس از تعلیمات نقاشی به آموختن پیانو پرداخت . او تحصیلات کلاسیک خود را در مدرسه گرامر فرا گرفت ، او که اکنون استاد عضو آکادمی فنلاند است در سال ۱۹۵۸ در سخنرانی خود در مورد عامل را آلودی به نام فرهنگ و تأثیرات آن تأکید ورزید . او پس از اتمام تحصیلاتش به کارآموزی زیر نظر معماری به نام سالرو (Salervo) پرداخت . بعداز قبولی در دانشگاه به مؤسسه تکنولوژی هلسینکی رفت .


دو معلم آلتو به نام های یوسکونیستروم(Usko Nystrom) و آرماس لینگرن (Armas Lingren) پایه های اصلی تحصیل او را بنا نهادند :


یوسکو در دیدگاه او در زمینه معماری قدیمی و قرون وسطی و لینگرن در زمینه معماری مدرن و فرضیه ساختمان و ساخت وساز او را همراهی کردند .


در سال ۱۹۲۳ دفتر معماری خود را با نام « دفتر آلوارآلتو برای هنر معماری و بناهای یادبود » تأسیس کرد .


او پس از آشنایی با آسپلوند ، اسون مارکلیوس شروع به کشیدن طرحی برای ساختمان روزنامه ترن ساناموت نمود .


آسایشگاه مسلولین پایمیو (Paimio) بنای مهمی است که باعث شد آلتو در میان معماران زمان خود ، به « کارکرد گرا » معروف شود .


در سال های ۱۹۲۸ به بعد با لوکوربوزیه ، فرناندلگر ، زیگفریدگیدئون ، و البته گروپیوس و کارل موزر آشنا شد .


آلتو در کنار طراحی بناهای خود در مسابقه های اثاثیه ساختمان هم شرکت می کرد در طراحی مبلمان اتوکورنهن به طراحی ۴ پایه ای با سه پایه ی L شکل پرداخت این ۴ پایه به میلیون ها نفر فروخته شد .


در ۱۵ اکتبر ۱۹۳۵ با تأسیس شرکت آرتک پرداخت . کارکرد اساسی این شرکت تولید مبلمان و اثاثیه بود . آلتو علاوه بر اینها به طراحی لباس و طراحی لوازم برقی نیز پرداخت . آلتو در کارهایش با تغییر موضوع از فولاد به چوب و نیز شیشه دست به ابتکارات جدیدی در طراحی وسایل منزل زد .


او در نمایشگاههای جهانی نیویورک دو جایزه دریافت کرد نظریه های او در زمینه سقف خمیده (منحنی شکل) سالن سخنرانی کتابخانه و دیوار موجدار نمایشگاه جزو ایده های برتر محسوب می شد. او سپس به طراحی شکلی از دیوار به صورت پرده ای نازک با نورپردازی پرداخت . آلتو طرفدار منطق گرایی انسان و تأثیر بیولوژیکی آن ب محیط بود . از مصالح مورد علاقه آلتو ، آجرهای قرمز و دیوارهایی با این متریال بود . اولین ساختمان رسمی آلتو در هلسینکی ، و روی به سمت فرودگاه در خیابان ارتوجا است . کارهای مشهور او با آجرهای قرمز ، مسی براق و پوشیده شده از مرمر می باشد . او سمت استادی را برای اولین بار در مساچوست تجربه کرد ، طراحی خوابگاه دانشجویان در MIT و کلیسایی در ریولای ایتالیا و کسب مدالهای طلای بی شمار در زمینه دکوراسیون و مبلمان از جمله اقدامات و افتخارات او محسوب می شود .


در سال ۱۹۲۷ طی سخنرانی خود گفت : شکلهای جدید وقتی جدید نیست ، توسعه نمی یابند .


در سال ۱۹۳۵ به عقیده اصلی و رای کارکردگرایی حمله کرد و هشدار داد : معماری احاطه ی محیط زندگی انسان نیست ، معماری بعدها در محیط هایی در همان زمان توسعه می یابد و نتایج یک جانبه و مصنوعی به دست نمی آید.


معماری منظم شاهکار او ویلای مایرآ بود : شکل رمزی که تعریف را دربرمی گیرد . او معتقد بود : ساختمانهای عمودی در جامعه باید مثل اندام های حیاتی در بدن انسان باشند «وکنِه» احساسی دارم که موقعیتهای زیادی در زندگی وجود دارد که در ان سازماندهی خیلی بی رحم است . وظیفه معمار زندگی دادن به ساختارهای حساس تر است .


کارهای او:

Aalto Studio, at Munkkiniemi, Helsinki, Finland, 1956.
Aalto Summer House, at Muuratsalo, Finland, 1953.
Academic Bookshop, at Helsinki, Finland, 1962 to 1969.
Baker Dormitory, at Cambridge, Massachusetts, 1947 to 1948.
Enso-Gutzeit Headquarters, at Helsinki, Finland, 1959 to 1962.
Finnish Pavilion, 1937, at Paris, France, 1935 to 1937.
Finnish Pavilion, 1939, at New York, New York, 1939.
Flats at Bremen, at Neue Vahr district, Bremen, Germany, 1958 to 1962.
Flats at Hansaviertel, at Hansaviertel, Berlin, Germany, 1955 to 1957.
Flats at Lucerne, at Lucerne, or Luzern, Switzerland, 1965 to 1968.
House of Culture, at Helsinki, Finland, 1955 to 1958.
Mount Angel Library, at Mount Angel, Oregon, 1970.
National Pensions Building, at Helsinki, Finland, competition 1949, built 1952.
Otaniemi Technical University Library, at Otaniemi, Finland, 1964 to 1969.
Otaniemi Technical University, at Otaniemi, Finland, 1949 competition, completed 1964.
Paimio Sanatorium, at Paimio, Finland, 1929 to 1933.
Riola Parish Church, at Riola, Italy, 1975 to 1978.
Saynatsalo Town Hall, at Saynatsalo, Finland, 1949 competition, built 1952.
Seinajoki Library, at Seinajoki, Finland, 1963 to 1965.
Seinajoki Town Hall, at Seinajoki, Finland, 1962 to 1965.
Turun Sanomat Building, at Turku, Finland, 1927 to 1929.
Viipuri Library, at Vyborg, USSR, 1927 to 1935.
Villa Carre, at Bazoches-sur-Guyonne, France, 1956 to 1959.
Villa Mairea, at Noormaku, Finland, 1937 to 1939.
Worker's Club, at Jyvaskyla, Finland, 1924.
Wolfsburg Cultural Center






منبع
 
آخرین ویرایش:

نیکا

متخصص بخش معماری



آلوار آلتو (1976-1898) هنرمند معمار پرآوازه اي است كه آثارش در عين مدرن بودن نشانگر نوعي تعادل ظريف بين اشكال، فضاها و عناصر بسيار متكلف بوده و از سويي ديگر تابلويي است از سنت گرايي كه ريشه در ميراث فرهنگي و بافت شهري فنلاند دارد. در سرتاسر حرفه 50 ساله خويش آلوار آلتو برخلاف تعدادي از معاصران خويش، در كارهاي صنعتي، از علاقه و انس به تجددگرايي به عنوان سبكي در تركيب هنري استناد نكرد، بلكه همواره، هر چند با زحمت فراوان، تكنيكي را به كار مي برد كه متاثر از طيف گسترده اي از باريك بيني ها بود.

معماري آلوار آلتو نيازهاي روانشناختي يك جامعه مدرن، ويژگي هاي خاص محيط زيست فنلاندي و سنت هاي تاريخي، تكنيكي و فرهنگي معماري اسكانديناوي را به نمايش مي گذارد.

هوگو آلوار هنريك آلتو در كورتان، فنلاند چشم به جهان گشود. پس از مرگ مادرش و تجديد فراش پدر آنها به جيواسكيلا، شهر مركزي فنلاند نقل مكان كردند. پدرش نقشه بردار بود و آلتو در بعضي سفرهايش او را همراهي مي كرد. در سال 1916 وارد دانشكده صنعتي هلسينك (مركز فنلاند) شد و سپس طي كشمكش داخلي كه محصول انقلاب روسيه بود به نيروي شبه نظامي پيوست. آلوار پس از فارغ التحصيلي از دانشكده پلي تكنيك در سال 1921 به دنبال كار وارد كشور سوئد شد. او با آينو مارسيو ازدواج كرد. پيرامون سال 1920 نمونه هنر باستاني در سرتاسر اسكانديناوي رواج پيدا كرد، كار آلوار تحت تاثير كارورزان شمالي هم دوره خويش و همچنين معماري شمال ايتاليا قرار گرفت. سبك كارهاي آلوار از مرحله بي روح و ساده- ساختن خانه براي كارگران خط راه آهن
1923- به پالاديويي 1924 تا 1925 (سبك آندريا پالاديو معمار زبده ايتاليايي) ارتقاء يافت و تا سال هاي 1925 و 1927 تا 1929 دست به خلق بناهايي در جيواسكيل مانند كليساي مورامي Muurame church زد.

در رقابتي كه براي ساخت ساختمان تعاوني كشاورزي برگزار شده بود، آلوار آلتو موفق به بردن آن شد و لذا دفتر كار خويش را به ساحل جنوب غربي فنلاند، توركو برد جايي كه او فعاليت حرفه ايي خويش را آغاز كرد. دوستي او با معماري به نام «اريك بريگمن» به دليل نزديكي توركو به سوئد باعث آشنايي او با سبك پيشرو موجد قاره اي در معماري شد. او نه تنها در نشست هاي معماري مهم مانند CIAM شركت مي كرد بلكه مرتباً به اروپا سفر مي كرد كه باعث شد او تبديل به يكي از پربارترين معماران فنلاندي در زمينه معماري نوين گردد.

در طي اقامت شش ساله خويش در توركو آثاري را از خود بر جاي گذاشت كه براي او شهرت به ارمغان آورد. معماري او از سبك باستاني برهنه در ساختمان تعاوني كشاورزي به سمت سبك نو گرايي بين المللي تكامل يافت. آثاري مانند آسايشگاه مسلولين پايميو Paimbo building (1933-1929) نشان دهنده عمق درك آلوار آلتو از سبك بين المللي نوگرا و ديگر سبك هاي پيشرو و موجد در هنر و معماري مي باشد. علاوه بر اصول كاركردگرا، كارهاي آلوار آلتو نشانگر آگاهي او از سازندگي گرايي روسي و جنبش داستيل de Stijl هلندي است.

در سال 1933 دفتر كار خود را به هلسينكي برد به اميد اينكه دولت فرصت هاي بيشتري را در اختيارش قرار بدهد از سويي به كتابخانه شهري ويپوري Viipuri كه در دست ساخت بود نيز نزديك تر مي شد. كتابخانه ويپوري، نمايشگاه فنلاندي براي پاريس 1937، نمايشگاه جهاني نيويورك 1939، خانه جنگلدار Villa Mairea (1938- 1937) از جمله بناهايي هستند كه در هلسينكي ساخت و خود را به شهرت جهاني رساند.

در اواسط سال 1930 كارهاي آلوار آلتو جامه ملموس، رمانتيك، زيبا و بديع به خود گرفت و كمتر حالت ماشيني داشت. حضور چنين ويژگي هايي در كارش كه به موجب علاقه از نو احياي شده وي به سبك سنتي ساختمان هاي فنلاند و نگراني هاي او در رابطه با جامعه مدرنيزه، گسترده تر شده بود و رشد پيدا كرده بود، ديدگاه او را نسبت به سبك و سياق كاركردگراي معماري اوايل سالهاي 1930 تغيير داد. با واپس زدن كارهاي صنعتي و انكار آنها به عنوان تركيب هنري معقول، آلوار آلتو رو به سبك شخصي خود آورد كه طي دهه بعد جايگاه خود را در اعتقادات وي محكم كرد و مسيري شد براي بلوغ آثارش بعد از جنگ جهاني دوم. همانطور كه در فضاهاي حياط و دهليزهاي داخلي شبيه دادگاه كارهاي او ديده مي شود، مركزيت تبديل به يكي از اصول مهم سازماني آلوار آلتو شد.

كتابخانه ويپوري و نمايشگاه فنلاندي واقع درپاريس 1937 شامل حياط داخلي خانه جنگلدار شامل حياط خارجي مي شود.

كتابخانه ويپوري داراي نورگيري مخروطي شكل است كه آن را روشن مي كند و محوطه نمايشگاه پاريس نوعي حس برون بودگي دارد كه تمام اينها پيشروهايي هستند كه آلوار آلتو براي روشن كردن فضاهاي داخلي اش استفاده كرده است. پلكان ها، پاگردها و نرده هاي دور پلكان بگونه اي دركتابخانه ويپوري تعبيه شده اند كه مانند عناصر تحريك آميزي بازديدكنندگان را به حركت و تكاپو مي اندازد. خطوط و سطح هاي مواج و مارپيچي از عناصر تركيبي هستند كه دركارهاي اين دوره از وي ديده مي شود همانند سقف مواج اتاق ملاقات كتابخانه. آلتور با اهتمام بيشتر در زمينه احتمالات تكتونيكي سطوح مواج، حساسيت بي بديلي را به ديناميك ويژگي مارپيچي درمعماري نشان داد. دايره لغات به اصطلاح مصالحي آلتور از زيبايي شناختي ماشيني در سبك بين المللي تغيير كرد و به سمت استفاده بيشتر از تاثير بافتي گرويد. چوب، آج و بسياري از مواد ديگر قدرت بيان كارهايش بساوايي و عمق بيشتر مي دهد. سطوح مواج تنها يك شكل و صورت خاص معماري نيست كه دركارهايش ديده مي شود، بلكه درمراحل جزئي تر و طرح هايي كه به كار مي برد، درگلدان هاي شيشه اي كه براي مبلمان طرح هايش استفاده مي كرد، دستگيره درها و لوازم برقي و حتي رنگ آميزي تيز تكرار مي شود.

مشكلات نوسازي بعد از جنگ و دردسرهاي زائيده جنگ روسيه و فنلاند (1940-1939) تلاش هاي آلتور را ضايع كرد. او به بازسازي سيستماتيك و برنامه ريزي شده اي مي انديشيد كه احساس مي كرد فنلاند مي تواند نمونه اي از بازسازي كامل اروپا را پياده كند. ساخت خوابگاه خبازان درموسسه تكنولوژي ماساچوست اولين كار او پس از جنگ بود. همسر نخست وي و ياور 25 ساله اش به دليل سرطان درگذشت و آلتور درسال 1953 با اليسا ازدواج كرد.

1945 تا حدود 1960از پركارترين سالهاي حرفه اي آلتور بشمار مي رود. اغلب به خاطر روح بي آلايش فنلاندي اش و خصوصيتي كه به واسطه استفاده از آجر قرمز، مس و چوب دركارهايش شكل گرفته بود، مورد تمجيد و ستايش قرار مي گرفت. كاخ شهرداري سيناتسالو، دانشكده معلمان جيواسكيلا، خانه فرهنگ در هلسينك و موسسه فرهنگي آتانيمي و چند نمونه ديگر از شاهكارهاي قابل ستايش وي دراين سالها هستند.خصوصياتي چون زيبايي حجمي اين ساختمان ها، پاسخ دهي به محيط اطراف و منظره (روستايي يا شهري)، همگرايي خصوصيات بافتي و مادي (مصالحي)، قدرت بالادركنترل نور طبيعي و مدنظر قرار دادن ريزترين جزئيات (مانند لوازم برقي، نرده ها و دستگيره درها) اوج بلوغ او را نشان مي دهند.

آلوار آلتور فنلاندي سرانجام در 11 ماه مي سال 1976 درشهر هلسينكي از دنيا رفت.




منبع
 

parisa

متخصص بخش
آلوار آلتو

آلوار آلتو


در دهکده ی کورتان در جنوب شرقی بوسنی متولد شد ، پدری نقشه بردار داشت ، انضباط را از او و خلاقیت و سرزندگی را از مادرش به ارث برد .

در خانواده ای که عاشق طبیعت و جنگل و دشت بودند . آنها زندگی را در مرکز چشم انداز دریاچه ای در فنلاند شروع کردند به نام «آتن فنلاند» . آلتو جوانی خلاق بود و نقاش قابلی محسوب می شد او پرتره هایی از اعضای خانواده می کشید و متن های کوتاه می نوشت و به تئاتر و سینما علاقه داشت .

پس از تعلیمات نقاشی به آموختن پیانو پرداخت . او تحصیلات کلاسیک خود را در مدرسه گرامر فرا گرفت ، او که اکنون استاد عضو آکادمی فنلاند است در سال ۱۹۵۸ در سخنرانی خود در مورد عامل را آلودی به نام فرهنگ و تأثیرات آن تأکید ورزید . او پس از اتمام تحصیلاتش به کارآموزی زیر نظر معماری به نام سالرو (Salervo) پرداخت . بعداز قبولی در دانشگاه به مؤسسه تکنولوژی هلسینکی رفت .

دو معلم آلتو به نام های یوسکونیستروم(Usko Nystrom) و آرماس لینگرن (Armas Lingren) پایه های اصلی تحصیل او را بنا نهادند :

یوسکو در دیدگاه او در زمینه معماری قدیمی و قرون وسطی و لینگرن در زمینه معماری مدرن و فرضیه ساختمان و ساخت وساز او را همراهی کردند .

در سال ۱۹۲۳ دفتر معماری خود را با نام « دفتر آلوارآلتو برای هنر معماری و بناهای یادبود » تأسیس کرد .

او پس از آشنایی با آسپلوند ، اسون مارکلیوس شروع به کشیدن طرحی برای ساختمان روزنامه ترن ساناموت نمود .

آسایشگاه مسلولین پایمیو (Paimio) بنای مهمی است که باعث شد آلتو در میان معماران زمان خود ، به « کارکرد گرا » معروف شود .

در سال های ۱۹۲۸ به بعد با لوکوربوزیه ، فرناندلگر ، زیگفریدگیدئون ، و البته گروپیوس و کارل موزر آشنا شد .

آلتو در کنار طراحی بناهای خود در مسابقه های اثاثیه ساختمان هم شرکت می کرد در طراحی مبلمان اتوکورنهن به طراحی ۴ پایه ای با سه پایه ی L شکل پرداخت این ۴ پایه به میلیون ها نفر فروخته شد .

در ۱۵ اکتبر ۱۹۳۵ با تأسیس شرکت آرتک پرداخت . کارکرد اساسی این شرکت تولید مبلمان و اثاثیه بود . آلتو علاوه بر اینها به طراحی لباس و طراحی لوازم برقی نیز پرداخت . آلتو در کارهایش با تغییر موضوع از فولاد به چوب و نیز شیشه دست به ابتکارات جدیدی در طراحی وسایل منزل زد .

او در نمایشگاههای جهانی نیویورک دو جایزه دریافت کرد نظریه های او در زمینه سقف خمیده (منحنی شکل) سالن سخنرانی کتابخانه و دیوار موجدار نمایشگاه جزو ایده های برتر محسوب می شد. او سپس به طراحی شکلی از دیوار به صورت پرده ای نازک با نورپردازی پرداخت . آلتو طرفدار منطق گرایی انسان و تأثیر بیولوژیکی آن ب محیط بود . از مصالح مورد علاقه آلتو ، آجرهای قرمز و دیوارهایی با این متریال بود . اولین ساختمان رسمی آلتو در هلسینکی ، و روی به سمت فرودگاه در خیابان ارتوجا است . کارهای مشهور او با آجرهای قرمز ، مسی براق و پوشیده شده از مرمر می باشد . او سمت استادی را برای اولین بار در مساچوست تجربه کرد ، طراحی خوابگاه دانشجویان در MIT و کلیسایی در ریولای ایتالیا و کسب مدالهای طلای بی شمار در زمینه دکوراسیون و مبلمان از جمله اقدامات و افتخارات او محسوب می شود .

در سال ۱۹۲۷ طی سخنرانی خود گفت : شکلهای جدید وقتی جدید نیست ، توسعه نمی یابند .

در سال ۱۹۳۵ به عقیده اصلی و رای کارکردگرایی حمله کرد و هشدار داد : معماری احاطه ی محیط زندگی انسان نیست ، معماری بعدها در محیط هایی در همان زمان توسعه می یابد و نتایج یک جانبه و مصنوعی به دست نمی آید.

معماری منظم شاهکار او ویلای مایرآ بود : شکل رمزی که تعریف را دربرمی گیرد . او معتقد بود : ساختمانهای عمودی در جامعه باید مثل اندام های حیاتی در بدن انسان باشند «وکنِه» احساسی دارم که موقعیتهای زیادی در زندگی وجود دارد که در ان سازماندهی خیلی بی رحم است . وظیفه معمار زندگی دادن به ساختارهای حساس تر است .
 
بالا