از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
هوگو آلوار هنریک آلتو (به انگلیسی: Hugo Alvar Henrik Aalto) متولد ۱۸۹۸، بزرگترین معمار فنلاند و از بنیانگذاران معماری مدرن بود. آلتو در ۱۹۷۶ در هلسینکی درگذشت.
در1916 به پلی تکنیک هلسینکی رفت و در 1921 فارغ التحصیل شد.از شاگردان آرماس لینگرن و لارس سونک بود.
مدت چند سال در سراسر اسکاندیناوی، اروپای مرکزی وایتالیا سفر کرد و مدت کوتاهی در دفتر برنامه ریزی نمایشگاه گوتنبرگ فعالیت داشت.اولین دوره معماری حرفه ای او با شرکت در نمایشگاه صنعتی سال 1922 آغاز شد، هر چند کارهای مختلف دیگری نیز مرتبط به دوره دانشجویی وی شناخته شده است که از اهمیت خاصی برخوردار هستند.
آلتو در سال 1922 در ژی وی اس کیلا اولین دفتر کارش را دایر کرد و در سال 1925 با آینو مارسیو ازدواج کرد.آینو مارسیو تا پایان عمر خود (1940)مهم ترین همکار او بود، خصوصا در کار اداره و مدیریت کارخانه ی مبلمان چوبی که به سال 1928 در ارتباط با ساختمان آسایشگاه پایمیو تاسیس شده بود، نقش مؤثری داشت.
آلتو در سال 1927، ژی واس کیلا را ترک گفت، شهری که در آن ساختمانهای مهمی همچون ساختمان کلوپ کارگران و ساختمان انجمن میهن پرستان را به اجرا در آورده بود.کارهای او در این دوره به طور کلی به دوره ی چند عملکردی و نئوکلاسیک مربوط میشود.او مدت کوتاهی در تورکو به سر برد که در آن زمان مهمترین شهر پذیرای هنرمندان در فنلاند بود.این سالها سالهای کلیدی در تکامل معماری او محسوب میشوند، دوره ای که نشان میداد، کارهای او به طور کلی از نظر محتوایی با پیشرفته ترین کارهای معاصر آن عصر در اروپای مرکزی در سطح و معیار برابری قرار دارد.ساختمان های چند طبقه استاندارد شده در تورکو با اجزای پیش ساخته ی بتنی که می توان آنها را با تجربیات معاصر معماران بزرگی چون میس واندر روهه و گریپوس برابر دانست. در سال 1929 بر اثر ستایشهای زیگفرید گیدیون در گردهم آیی سیام شرکت کردو کلاً به معماری مدرن جهانی روی آورد و این گردهمایی زمینه آشنایی او را با بسیاری از بزرگان معماری آن دوره فراهم آورد.
در سال 1931 آلتو به هلسینکی بازگشت که نشانه وابستگی کامل او به زندگی فرهنگی فنلاند بود. آنچه در این سالها بر آلتو در تورکو گذشت زمیبه ساز تحول او از معماری سنتی فنلاند به مدرنیسم بود، کارهایی که او در این چند سال انجام داد در پیشبرد و توسعه شیوه معماری او نقش بسزایی داشت و موجب گسترش سبک معماری او گردید.
اگر چه جایگاه ارزشی معماری او در این دوره خارج از شناسه ی معماری او قرار میگیرد، اما ظرفیت آثار او از یک سو ضرورتاً به زمان و از سوی دیگر به بی زمانی مرتبط میشود.به عنوان نمونه:ساختمان کتابخانه وی پور، ساخمان آسایشگاه جنوب غربی فنلاند در پایمیو و ساختمان اداره مرکزی روزنامه تورن سانومات در تورکو. کارهای دیگر او مربوط به این دوره در زمره آثار مدرن کلاسیک به شمار می روند، به عنوان مثال:خانه شخصی او در هلسینکی، غرفه فنلاند در نمایشگاه جهانی نیویورک و مجموعه مسکونی کارخانه تولید سلولز در سونیلا.
سالهای جنگ، زمانی که آلتو در خط اول جبهه خدمت میکرد، و همچنین بلا فاصله بعداز جنگ به شدت دست اندر کار بازسازی فنلاند بود(ار جمله طرح توسعه پایتخت ویران شده لپلاند فنلاند،5-1944).مدتی ار کار معماری دست کشید؛ هر چند که از اوایل سال 1950 ذهن او به سمت مجموعه مسایل پیچیده ای جهت گیری کرد، وبه طور همزمان فیزیک پایه ای، روان شناسی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی عصر خود را مورد توجه قرار داد.کارهای مربوط به این دوره از جمله خوابگاه دانشجویان ارشد بیکر هاوس در مجموعه انستیتو تکنولوژی ماساچوست در کمبریج ماساچوست(2-1950و1949)، که شاهکار بی نظیری از مهرورزی به ماده و نوعی احساس رمانتیک از فضا به منظور دست یابی به ارزش های اجتماعی و سیاسی جامعه بود.طرح اجرا نشده گورستان کلیسای مالم در شمال هلسینکی(1950)بازتاب حساسیت روان شناختی وی به شکنندگی انسان در برابر تجربه ی رنج و رودرروی تصور دیگری از ماهیت واقعی حضور مرگ است؛ در اینجا آلتو به نوعی ژرف اندیشی و احساس والای شاعرانه دست یافت که در معماری این عصر همتراز و برابر با آن را نمی توان یافت، به همین نحو نیز پروژه غیر اجرایی قبرستان کونگز لینگبی نزدیک کپنهاگ(1951)، در جمع بندی فرآیند خلاقیت او در شرح وابستگی او به طبیعت به مثابه شریک عقلانی از کارهای دیگر او موفقتر است.
سرانجام، پروژه وُگل واید پلاتس در ودن(1953)نشانه تناوبی دیگر در بازگشت به زمینه های پیچیده در کارهای اوست -بازتاب خاصی که هر جزء را به کلان فضا مرتبط می ساخت.
آلتو در این مقطع به کنترل مطلق کاربرد تکنیک و فضا پرداخت، که بر مبنای سی سال در گیری مدام مشغله ی ذهنی او با انسان و نیازهای روان شناختی بارور شده بود.همچنین در این دوره با مسائل برنامه ریزی مواجه بود و نقطه ی اوج این درگیری ها برنامه ریزی های مختلفی بود که در مرکز پایتخت فنلاند به انجام رساند(73-1959).مهمترین ساختمانهای او در هلسینکی بدین قرارند:ساختمان دفتر رائو تاتالو(6-1952و1948)، ساختمان مرکز فرهنگی(8-1955)، ساختمان مرکز کنفرانس فنلاند و تالار کنسرت (1970-5-1973)و...
الیسا ما کی نی می که در رشته معماری تحصیل کرده بود در 1952 با آلتو ازدواج کرد ودر کارهای آینده همواره با وی همکاری داشت، به ویژه در طرح توسعه ساختمان پلی تکنیک اوتانی می و ساختمان مرکز فرهنگی لاپیا در رووانیمی؛ ساختمانی که بعدها در فاصله 1970تا 1975به منظور توسعه ی ساختمان اداری و مرکز فرهنگی به اجرا در آمد؛ پروژه ی اصلی آن در سال 1963 طراحی شده بود. الیسا آلتو تا 1976 کارهای دفتر آلتو را که در هنگام مرگ او ناتمام رها شده بود یا هنوز در مرحله طراحی طبقات بود ادامه داد؛ از جمله ساختمان اپرای ِاسن(خاتمه در 1959)ساختمان مرکز شهری در ژای واس کیلا (اتمام در 1964)و کلیسای لاهتی(پروژه مسابقه ای سال 1950 که در 1970 به اتمام رسید.)
آلتو و ایران
از پروژههای مهمی که آلتو به طراحی آن پرداخت، طراحی موزه هنرهای معاصر شیراز بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ بود.
این پروژه هرگز به مرحله ساخت نرسید.
در1916 به پلی تکنیک هلسینکی رفت و در 1921 فارغ التحصیل شد.از شاگردان آرماس لینگرن و لارس سونک بود.
مدت چند سال در سراسر اسکاندیناوی، اروپای مرکزی وایتالیا سفر کرد و مدت کوتاهی در دفتر برنامه ریزی نمایشگاه گوتنبرگ فعالیت داشت.اولین دوره معماری حرفه ای او با شرکت در نمایشگاه صنعتی سال 1922 آغاز شد، هر چند کارهای مختلف دیگری نیز مرتبط به دوره دانشجویی وی شناخته شده است که از اهمیت خاصی برخوردار هستند.
آلتو در سال 1922 در ژی وی اس کیلا اولین دفتر کارش را دایر کرد و در سال 1925 با آینو مارسیو ازدواج کرد.آینو مارسیو تا پایان عمر خود (1940)مهم ترین همکار او بود، خصوصا در کار اداره و مدیریت کارخانه ی مبلمان چوبی که به سال 1928 در ارتباط با ساختمان آسایشگاه پایمیو تاسیس شده بود، نقش مؤثری داشت.
آلتو در سال 1927، ژی واس کیلا را ترک گفت، شهری که در آن ساختمانهای مهمی همچون ساختمان کلوپ کارگران و ساختمان انجمن میهن پرستان را به اجرا در آورده بود.کارهای او در این دوره به طور کلی به دوره ی چند عملکردی و نئوکلاسیک مربوط میشود.او مدت کوتاهی در تورکو به سر برد که در آن زمان مهمترین شهر پذیرای هنرمندان در فنلاند بود.این سالها سالهای کلیدی در تکامل معماری او محسوب میشوند، دوره ای که نشان میداد، کارهای او به طور کلی از نظر محتوایی با پیشرفته ترین کارهای معاصر آن عصر در اروپای مرکزی در سطح و معیار برابری قرار دارد.ساختمان های چند طبقه استاندارد شده در تورکو با اجزای پیش ساخته ی بتنی که می توان آنها را با تجربیات معاصر معماران بزرگی چون میس واندر روهه و گریپوس برابر دانست. در سال 1929 بر اثر ستایشهای زیگفرید گیدیون در گردهم آیی سیام شرکت کردو کلاً به معماری مدرن جهانی روی آورد و این گردهمایی زمینه آشنایی او را با بسیاری از بزرگان معماری آن دوره فراهم آورد.
در سال 1931 آلتو به هلسینکی بازگشت که نشانه وابستگی کامل او به زندگی فرهنگی فنلاند بود. آنچه در این سالها بر آلتو در تورکو گذشت زمیبه ساز تحول او از معماری سنتی فنلاند به مدرنیسم بود، کارهایی که او در این چند سال انجام داد در پیشبرد و توسعه شیوه معماری او نقش بسزایی داشت و موجب گسترش سبک معماری او گردید.
اگر چه جایگاه ارزشی معماری او در این دوره خارج از شناسه ی معماری او قرار میگیرد، اما ظرفیت آثار او از یک سو ضرورتاً به زمان و از سوی دیگر به بی زمانی مرتبط میشود.به عنوان نمونه:ساختمان کتابخانه وی پور، ساخمان آسایشگاه جنوب غربی فنلاند در پایمیو و ساختمان اداره مرکزی روزنامه تورن سانومات در تورکو. کارهای دیگر او مربوط به این دوره در زمره آثار مدرن کلاسیک به شمار می روند، به عنوان مثال:خانه شخصی او در هلسینکی، غرفه فنلاند در نمایشگاه جهانی نیویورک و مجموعه مسکونی کارخانه تولید سلولز در سونیلا.
سالهای جنگ، زمانی که آلتو در خط اول جبهه خدمت میکرد، و همچنین بلا فاصله بعداز جنگ به شدت دست اندر کار بازسازی فنلاند بود(ار جمله طرح توسعه پایتخت ویران شده لپلاند فنلاند،5-1944).مدتی ار کار معماری دست کشید؛ هر چند که از اوایل سال 1950 ذهن او به سمت مجموعه مسایل پیچیده ای جهت گیری کرد، وبه طور همزمان فیزیک پایه ای، روان شناسی و نیازهای فرهنگی و اجتماعی عصر خود را مورد توجه قرار داد.کارهای مربوط به این دوره از جمله خوابگاه دانشجویان ارشد بیکر هاوس در مجموعه انستیتو تکنولوژی ماساچوست در کمبریج ماساچوست(2-1950و1949)، که شاهکار بی نظیری از مهرورزی به ماده و نوعی احساس رمانتیک از فضا به منظور دست یابی به ارزش های اجتماعی و سیاسی جامعه بود.طرح اجرا نشده گورستان کلیسای مالم در شمال هلسینکی(1950)بازتاب حساسیت روان شناختی وی به شکنندگی انسان در برابر تجربه ی رنج و رودرروی تصور دیگری از ماهیت واقعی حضور مرگ است؛ در اینجا آلتو به نوعی ژرف اندیشی و احساس والای شاعرانه دست یافت که در معماری این عصر همتراز و برابر با آن را نمی توان یافت، به همین نحو نیز پروژه غیر اجرایی قبرستان کونگز لینگبی نزدیک کپنهاگ(1951)، در جمع بندی فرآیند خلاقیت او در شرح وابستگی او به طبیعت به مثابه شریک عقلانی از کارهای دیگر او موفقتر است.
سرانجام، پروژه وُگل واید پلاتس در ودن(1953)نشانه تناوبی دیگر در بازگشت به زمینه های پیچیده در کارهای اوست -بازتاب خاصی که هر جزء را به کلان فضا مرتبط می ساخت.
آلتو در این مقطع به کنترل مطلق کاربرد تکنیک و فضا پرداخت، که بر مبنای سی سال در گیری مدام مشغله ی ذهنی او با انسان و نیازهای روان شناختی بارور شده بود.همچنین در این دوره با مسائل برنامه ریزی مواجه بود و نقطه ی اوج این درگیری ها برنامه ریزی های مختلفی بود که در مرکز پایتخت فنلاند به انجام رساند(73-1959).مهمترین ساختمانهای او در هلسینکی بدین قرارند:ساختمان دفتر رائو تاتالو(6-1952و1948)، ساختمان مرکز فرهنگی(8-1955)، ساختمان مرکز کنفرانس فنلاند و تالار کنسرت (1970-5-1973)و...
الیسا ما کی نی می که در رشته معماری تحصیل کرده بود در 1952 با آلتو ازدواج کرد ودر کارهای آینده همواره با وی همکاری داشت، به ویژه در طرح توسعه ساختمان پلی تکنیک اوتانی می و ساختمان مرکز فرهنگی لاپیا در رووانیمی؛ ساختمانی که بعدها در فاصله 1970تا 1975به منظور توسعه ی ساختمان اداری و مرکز فرهنگی به اجرا در آمد؛ پروژه ی اصلی آن در سال 1963 طراحی شده بود. الیسا آلتو تا 1976 کارهای دفتر آلتو را که در هنگام مرگ او ناتمام رها شده بود یا هنوز در مرحله طراحی طبقات بود ادامه داد؛ از جمله ساختمان اپرای ِاسن(خاتمه در 1959)ساختمان مرکز شهری در ژای واس کیلا (اتمام در 1964)و کلیسای لاهتی(پروژه مسابقه ای سال 1950 که در 1970 به اتمام رسید.)
آلتو و ایران
از پروژههای مهمی که آلتو به طراحی آن پرداخت، طراحی موزه هنرهای معاصر شیراز بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ بود.
این پروژه هرگز به مرحله ساخت نرسید.
آخرین ویرایش: