درین کهنه محراب تاریک ، بس فریبنده هست و پرستنده نیست
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 16 #261 درین کهنه محراب تاریک ، بس فریبنده هست و پرستنده نیست
ی یگانه جان متخصص بخش ادبیات 2011 , January 17 #262 تا تو بودي عشق چيزي كم نداشت خانه روشن بود و بوي غم نداشت در بهشتِ عشق تو ، گل مي شكفت لاله دل حسرت شبنم نداشت
تا تو بودي عشق چيزي كم نداشت خانه روشن بود و بوي غم نداشت در بهشتِ عشق تو ، گل مي شكفت لاله دل حسرت شبنم نداشت
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 17 #263 تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من چه جنونی ، چه نیازی ، چه غمی ست ؟
ی یگانه جان متخصص بخش ادبیات 2011 , January 19 #264 تو تماشاگه خلقي ومن از باده شوق مستم آنگونه كه ياراي تماشايم نيست
Maryam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 19 #265 تا زهره و مه در آسمان گشت پديد بهتر ز مي ناب کسي هيچ نديد
R rahnama پدر ایران انجمن 2011 , January 19 #266 در نهان خانه ي جانم گهي ياد تو درخشيد عشق صد خاطره پيچيد باع صد خاطره خنديد يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم پر گشوديم در آن خلوت دلخواسته گشتيم
در نهان خانه ي جانم گهي ياد تو درخشيد عشق صد خاطره پيچيد باع صد خاطره خنديد يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم پر گشوديم در آن خلوت دلخواسته گشتيم
M mahdis متخصص بخش سرگرمی و طنز 2011 , January 20 #267 من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید:دل شکسته:
Maryam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 21 #268 دوستان شرح پریشانی من گوش کنید داستان غم پنهانی من گوش کنید ...
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #269 در آن دم دلبرم دل از برم برد که سرتا پا همه شعله زنان بود
Maryam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #270 در این سرای بی کسی کسی به در نمیزند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند ...
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #271 در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم به آن امید بمیرم که خاک کوی تو باشم
Maryam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #272 منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن ...
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #273 نقّاش چون شمايل آن ماه ميكشد نوبت به زلف او چو رسد آه ميكشد
Maryam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #274 در آغاز محبت گر پشیمانی بگو با من که دل ز مهرت بر کنم تا فرصتی دارم ...
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #275 مردم اي كاش پريشاني زلفش بيند تا نگويند پريشاني من بي سبب است
Maryam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #276 تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم هر جا نشینم خرمم هر جا روم در گلشنم ...
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #277 منم یارب که جانان را زعارض بوسه می چینم دعای صبحدم دیدی که چون آمد بکار آخر
Maryam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #278 روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
K khodam متخصص بخش ادبیات 2011 , January 23 #279 من خاکی که از این در نتوانم برخاست از کجا بوسه زنم بر لب آن قصر بلند
ی یگانه جان متخصص بخش ادبیات 2011 , January 27 #280 در مرز چشم های تو گیرم ، فقط همین شاعر شدم که لال نمیرم ، فقط همین