• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

نتایح جستجو

  1. K

    مرداس

    در شاهنامه، مرداسشاه سوریه و پدر ضحاک است که با نیرنگ او کشته می‌شود. او بنابر روایت فردوسی مردی نیک و گرانمایه بود که داد و دهش میکرد و از خدای جهاندار میترسید. روزی ابلیس به وسوسه کردن آژی دهاک یا ضحاک آمد و ضحاک را به کشتن اش وسوسه کرد.
  2. K

    منوشان

    منوشان، در شاهنامه نام دلاوری ایرانی است که در نبرد بزرگ در سپاه رستم بود. منوشان همان کسی است که فرستادهٔ افراسیاب یعنی جهن را به نزد شاه برد. فردوسی در بیتی از شاهنامه از منوشان چنین یاد می‌کند: بجنبید با رستم از قلبگاه منوشان و خوزان لشکرپناه
  3. K

    مهبود

    مَهبود یا مهبُد، در شاهنامه نام وزیر ِانوشیروان است، که به رشک و حسادت زروان دچار گردید. زروان با یاری یک مرد جهود خوراک شاه را (که ظرفی شیر (لبنیات) بود)، زهرآلود نمود، سپس به نزد شاه شتافت و این گناه را بر گردن ِمهبود و همسرش یعنی بانوی مهبود که خورش شاه را مُهیّا می‌ساخت و دو پسر ِاو که همه...
  4. K

    مهراب

    مِهراب در شاهنامه شاه کابلستان و جد مادری رستم بود. او از نوادگان ضحاک بود. رودابه دختر او از سیندخت، زن زال شد و رستم از او زاده شد.
  5. K

    مهران ستاد

    مهران سِتاد در شاهنامه پدر نستوه موبدی خردمندو راد و جهان‌دیده بود. خسرو انوشیروان او را برای خواستگاری دختری نژاده و زیبا از دختران خاقان چین به آن دیار فرستاد و او با هوشمندی و درایت، بهترین دختر خاقان را برگزید. در روزگار هرمزد از درباریان بود و همو توصیه کرد که بهرام چوبین را به دفع ساوه...
  6. K

    مهرناز

    مهرناز از شخصیتهای شاهنامه، نام خواهر کیکاووس پادشاه کیانی و همسر رستم پهلوان شاهنامه. مهرناز زیبا چون خورشید یک اسم ایرانی دخترانه است که از دو بخش تشکیل شده بخش اول «مهر» به معنای "خورشید" ومحبت و بخش دوم «ناز» به معنای زیبایی ودلربائی
  7. K

    مهرنوش (داستان ماهوی سوری)

    مهرنوش در شاهنامه نام خردمندی است که از ماهوی سوری خواست تا از اندیشهٔ کشتن یزدگرد سوم دوری نماید. [h=2]روایت شاهنامه فردوسی در صحنه‌ای غم انگیز از شاهنامه، ماجرای پند دادن او به ماهوی سوری را اینگونه آغاز می‌کند: چو بنشست، گریان بشد مهرنوش پُر از درد، با ناله و با خروش[۱]...
  8. K

    مهرنوش (در داستان انوشیروان)

    مِهرنوش نام یکی از خردمندان هوشمند ایران باستان است که فردوسی در شاهنامه از او یاد کرده‌است. او، خردمندی هوشمند بود که انوشین روان، داستانی پندآموز از او برای فرزند خویش، نوش زاده بیان نمود. نوشین روان در بیان خویش مهرنوش را، پرستاری باهوش و پشمینه پوش می‌شمرد: بدین داستان زد یکی مهرنوش...
  9. K

    مهرنوش پسر اسفندیار

    مِهرنوش نام یکی از پسران اسفندیار است که به دست فرامرز در داستان رستم و اسفندیار کشته شد.[۱] در لغت‌نامه دهخدا دربارهٔ او آمده‌است: نام یکی از پسران اسفندیارکه به دست فرامرز در جنگ زابل کشته شد. [۲] چون به فرمان گشتاسپ، اسفندیار در دژ گنبدان در بند کشیده شد، مهرنوش، پور ِ اسفندیار در کنار...
  10. K

    مهرک نوش‌زاد

    مِهرک نوش‌زاد در داستان‌های ملی ایران و شاهنامه فرمانروای جهرم در روزگار اردشیر بابکان بود. هنگامی که اردشیر در کجاران (کرمان) با سپاه هفت‌واد می‌جنگید وی از نبودن او استفاده کرد و به اردشیرخوره رفت و گنج او را به تاراج برد. اردشیر چون بازگشت به جهرم لشکر کشید و مهرک را دستگیر کرد و گردن زد و...
  11. K

    میرین

    میرین در شاهنامه نام دلاوری رومی از نژاد سلم است که قیصر روم برای پذیرش خواستگاری او از دخترش، وی را به کشتن گرگ بیشه فاسقون واداشت. میرین به رهنمونی و رهنمایی هیشوی، فرخزاد را به یاری خویش خواند. (فرخزاد نامی است که گشتاسپ در روم بر خود نهاده بود). گشتاسپ با شمشیر سلم که نزد میرین بود، گرگ را...
  12. K

    نرسی بهرام

    نرسی پسر بهرام پادشاه ساسانی، از شخصیت‌های شاهنامه در دوران تاریخی می‌باشد که برابر نرسی ساسانی در متون تاریخی است.
  13. K

    نریمان

    نَریمان نیای بزرگ رستم قهرمان اسطوره‌ای شاهنامه است.او از پشت گرشاسب است. نام نریمان از صفت «نئیرمنو» [۱]، یعنى نیرومند پیدا شده كه بعدها او را به صورت پهلوانى درآوردند. و این صفت را در اوستا به گرشاسب دادند، و همین نام نریمان است كه در شاهنامه گاهى به صورت نیرم دیده مى‏شود. از نریمان به عنوان...
  14. K

    نستوه پسر مهران ستاد

    نستوه پسر مهران ستاد در شاهنامه از درباریان خسرو انوشیروان و از چاکران هرمزد ساسانی بود و او را که در کار شورش ساوه شاه درمانده شده بود، به پدرش مهران ستاد رهنمایی کرد و او به اندرز مهران ستاد بهرام چوبین را پهلوانی داد و به دفع ساوه شاه فرستاد و موفق به کشتن او شد.[۱]
  15. K

    نستوه پسر گودرز

    نستوه در شاهنامه پسر گودرز برادر بهرام و گیو و رهام و هجیر و شیدوش و شهربانو ارم بود. همچنین پدر شاپور بود. پهلوان ایرانی و از سران سپاه ایران در جنگ سوم نوذر با افراسیاب، جنگ طوس با فرود و جنگ بزرگ کی‌خسرو و افراسیاب بود.[۱]
  16. K

    نستیهن

    نَستیهَن یا نَستهَن در شاهنامه نام پهلوانی تورانی است که پور(پسر) ویسه و برادر پیران بود. نستیهن در میدان چوگان یار افراسیاب بود. وی همچنین به فرمان برادرش پیران و به همراه جمعی دیگر از تورانیان در پی کی خسرو تاخت. نستیهن در جریان نبرد هماون، همراه با برادرش از جلو سپاه ایران گریخت. او همچنین...
  17. K

    نوذر پسر منوچهر

    نوذر، پسر منوچهر، یکی از شاهان پیشدادی در شاهنامه است. به دلیل بیدادگری و بی‌تدبیری او ایران دچار وضعیت بحرانی شد. پشنگ پادشاه توران از وضعیت بحرانی ایران با خبر شده و پسر خود افراسیاب را به جنگ با ایرانیان فرستاد. در جنگی که در گرفت نوذر به دست افراسیاب اسیر شد. مدتی بعد افراسیاب او را به کین...
  18. K

    نیاطوس

    نیاطوس در شاهنامه برادر قیصر روم بود که به فرمان برادرش در رأس سپاهی به یاری خسروپرویز آمد تا تاج و تخت از دست رفته را از بهرام چوبین باز ستاند. خسروپرویز پس از پیروزی در این نبرد، شهرهایی را که هرمزد و قباد و خسرو انوشیروان از رومیان گرفته بودند، به نیاطوس پس داد.[۱]
  19. K

    هجیر پسر گودرز

    هجیر /هُجیٓر/در شاهنامه پهلوانی ایرانی و پسر گودرز است. در داستان رستم و سهراب, سهراب که به ایران می‌آمد در پای دژ سپید با او رزم کرد و او را اسیر کرد. در جنگ دوازده رخ سپهرم پهلوانی تورانی را کشت.
  20. K

    هفتواد

    هفتواد نام داستانی ایرانی است که در متن پهلوی کارنامه اردشیر بابکان و هم در شاهنامه فردوسی ذکر آن آمده‌است. این داستان هم به پایان حکومت اشکانیان مرتبط می‌شود و هم پیدایش ابریشم در ایران را از منظر افسانه ای بیان می‌دارد. [h=2]ریشه نام کلمه هفتواد آنگونه‌است که در شاهنامه ثبت شده. متن پهلوی...
بالا