| درد عشقی کشیدهام که مپرس | *** | زهر هجری چشیدهام که مپرس |
| گشتهام در جهان و آخر ِ کار | *** | دلبری برگزیدهام که مپرس |
| آن چنان در هوای ِ خاک ِ درش | *** | می رود آب ِ دیدهام که مپرس |
| من به گوش خود از دهانش دوش | *** | سخنانی شنیدهام که مپرس |
| سوی من لب چه میگزی که مگوی | *** | لب ِ لعلی گزیدهام که مپرس |
| بی تو در کلبه گدایی خویش | *** | رنجهایی کشیدهام که مپرس |
| همچو حافظ غریب در ره عشق | *** | به مقامی رسیدهام که مپرس |