رنج و نگرانی را کنار بگذار
به لحظات زندگی چنان ارزش بده که آرزو داری
امور را از این پس همان طور به پیش بروند
درک کن که با خودخواهی و خود پسندی درد
جسمانی و رنج روانی را برای خود تدارک می بینی
زندگی کن با مرام های واقعی چون محبت وعفو
زندگی رویش بذريست
میان سبد خاطره ها
خاطراتی شیرین
خاطراتی غمگین
خاطراتی بر جا
*
مثل پرواز کبوتر در باد
مثل گنجشک و نسیم
مثل روییدن یک بوته سبز
لا به لای علف هرزه پیر
*
مثل آواز خوش چلچله ها
مثل یک خواب عمیق
مثل پیوند به دامان خدا
سبز و آزاد و رها
*
مثل بازیگر عشق
مثل تابیدن ماه
مثل یک حرف و نگاه
روی لبخنده ی آه!
*
مثل جادوی سراب
مثل یک شیشه شفاف سکوت
مثل زیبایی نور
مثل یک تنگ بلور
مثل پیوند نفس
مثل آواز قناری به قفس
*
و نمازی که تو را می برد از ورطه هوش
و صدای تپش ثانیه ها
و فراوانی روییدن صبح
و سرا پا تشویش
در کنار گذر حادثه ها
*
مثل آن لحظه که افتاد نگاهت بر من
مثل شیرینی آن بوسه و تب
مثل تاریکی شب
*
زندگی خوشتر از این هر چه که هست
زندگی خاطره است
*
نه ! گمانم که کم است
زندگی هر چه که باشد آبیست
زندگانی جاریست
*
خاطراتت برجا
گر چه خود خواهی رفت
زندگی بار دگر نیست تو را
*
پس بکوش ای همه عشق
خاطراتت رنگی
گر بپرسی از من
باز هم
خواهم گفت:
آری ! آری !
زندگی رویش بذریست
میان سبد خاطره ها
حس و حال هیچی روندارم...
فقط اومدم یه سوال بپرسم هرکی خواست جواب بده ... ممنون........
.
.
.
.
چرا از زندگی متنفرممممممم؟؟ بااینکه هیچ کمو کسری ندارم...
حس و حال هیچی روندارم...
فقط اومدم یه سوال بپرسم هرکی خواست جواب بده ... ممنون........
.
.
.
.
چرا از زندگی متنفرممممممم؟؟ بااینکه هیچ کمو کسری ندارم...
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
ظرف امروز پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با امید است