•:• حـوالـی بــاران •:•

[پسرخاله]

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]همیشه میان ذهن بارانی ام​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]در حواشی لحظه های نا ممکن​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]حضور شیرین و صورتی توست که​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]مرا به خود میخواند ​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]دستهایت​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]روح باران زده ی احساس مرا​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]چتری ست با شکوه و ایمن.​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]ساز تنهایی ام ​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]در میان نغمه های امیدوار تو ، از یاد رفت​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]پر شد، از تمشک های حضور تو​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]اینک ، بگو​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]چشمهای زیبای تو را ​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]بر بوم کدام معجزه به تصویر بکشم​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]تا از یاد نبرم جسارت دستان حقیرم را​

 

[دختر مهتاب]

[FONT=_L4i_Titr]کاش بارانی ببارد ، قلبها را تر کند

بگذرد از هفت بند ما ، صدا را تر کند

قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها

رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند

بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را

شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند

مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت

سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند

چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها

شاید این باران که می بارد شما را تر کند
​

 

[Miss zahra]

قرارمان باران بود
ساعت دلدادگی
کنار عشق

یادت هست؟

من آمدم
باران هم
و رنگین کمان
برای عشق

تمام قطره هارا
در انتظارت قدم زدم

و خیابان را
تا تمام شهر به جستجوی تو بودم

تو اما نیامدی

نمی دانم اشک بود یا باران
چیزی بر گونه ام سُر می خورد
و روی کفشهایم میچکید

که میگفت
تو در خواب من جا مانده ای

و من ...
چشم هایم را
به ملاقات اورده بودم

همیشه ...
این گونه از رویای تو
تنها به خانه بر می گردم !

 

[Miss zahra]

باران که می بارد

یکــی باید باشد به تو زنگ بزند و بگوید چترت را نبرده ای؟

یکی که نگرانت باشد ؛ حتی نگران اینکه زیر بارران به ابن لطیفی خیس نشوی

باران که می بارد یکی باید باشد دست بکشد روی موهایت و آب هارا کنار بزند

اما چند وقتیست که باران دارد می بارد و کسی به من نگفته چترت را برده ای؟

وکسی نبوده دست بکشد تووی موهایم

اصلا همه اینها بهانه ایست که وقتی باران می بارد من یکبار دیگر یاد تو بیفتم ... ! ​

چــرا چــتر ؟ چـــرا فـــرار ؟ تنهــا آدم هــای آهــنــی زیــر بــاران زنــگــــ میــزنند

 

[shakira]

بعضی وقت ها ...

چیزی می نویسی از دلت،

برای یک نفر ...

اما دلت می گیرد،

چشمانت پر از اشک می شود،

قلبت خالی می شود،

وقتی یادت می آید،

همه آن را می خوانند

و می پسندند،

جز همان یک نفر ...

:گل:

 

[shakira]

باران می بارد هر شب ...

آن سو نه ...

این سوی پنجره،

پشت پرده ی تنهایی ام ...

:گل:
​

 

[Polaris]

صدای باران زیبا ترین ترانه ی " خداست "
​

که طنینش زندگی را برای ما زیبا تر می کند




نکند فقط به گل الوده ی کفش هایمان بیندیشیم...​

 

[دختر مهتاب]

[FONT=_L4i_Titr]ابر رسید وسر باران نداشت​

[FONT=_L4i_Titr]تشنگی باغچه پایان نداشت​

[FONT=_L4i_Titr]در غزل سوخته ام جا گرفت​

[FONT=_L4i_Titr]روح جنون میل بیابان نداشت​

[FONT=_L4i_Titr]جای تو خالی که دل عاشقم​

[FONT=_L4i_Titr]خواست صدایت بزند جان نداشت​

[FONT=_L4i_Titr]سهم شما حادثه وسهم من​

[FONT=_L4i_Titr]قسمتی ازدشت که طوفان نداشت​

[FONT=_L4i_Titr]قسمتی از باغ که خشکیده بود​

[FONT=_L4i_Titr]قسمتی از روح که ایمان نداشت​

[FONT=_L4i_Titr]منتظر باد بهاران نبود​

[FONT=_L4i_Titr]طاقت تغییر زمستان نداشت​

[FONT=_L4i_Titr]قافیه دوست به پایان رسید​

[FONT=_L4i_Titr]کاش غزل نقطه پایان نداشت​

 

[Miss zahra]

خیلـــی ها بــاران را نمــی فهمند

نمـــی فهمند باید خیس شـد تا سبکــــ شد

نمی فهمند کــه شیشه عینکــشــان باید نمناکـــــــ شود

نمــی فهمند کـــه با بــاران باید خندید

به بـــاران باید عشق داد

با بـــاران باید عشق کـــرد

و شــایــد بــاران خیلــی ها را نمــی فهمــد

 

[Miss zahra]

وای ؛ باران باران

​

شیشه ی پنجره را بَاران شست.
​

از دل من اما ،

​

چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

​

آسمان سربی رنگ ،

​

من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ.
​

می پرد مرغ نگاهم تا دور

​

وای باران باران

​

پرمرغان نگاهم را شست.
​

«حمید مصدق»

​

​

 

[دختر مهتاب]

حوالی رویاهایم که قدم می زنم !

میبینم خیابان را با بوی باران دوست دارم .

خودم را با بوی تو ...!​

 

[الهه خورشید]

حقیقت دارد که من می توانم با شعرهای توبا باران مشاعره کنم و بند نیایم . . ..
​

 

[shakira]

تو از من دوری اما،

من دچار عطر دستاتم ...

محاله خيس بارون شم،

كه زير چتر دستاتم ...

:گل:
​

 

[پسرخاله]

[FONT=Vazir,times,serif]هيزم هاي خيس زير باران[FONT=Vazir,times,serif]
[FONT=Vazir,times,serif]شعله ميگيرند​

[FONT=Vazir,times,serif]
​

[FONT=Vazir,times,serif]وتورا به من هديه ميدهند​

[FONT=Vazir,times,serif]
​

[FONT=Vazir,times,serif]از ديار اسمان​

[FONT=Vazir,times,serif]
​

[FONT=Vazir,times,serif]هنگام طلوع گرم افتاب​

[FONT=Vazir,times,serif]
[FONT=Vazir,times,serif]​

[FONT=Vazir,times,serif]ولي عشق ميميرد​

[FONT=Vazir,times,serif]
​

[FONT=Vazir,times,serif]چون عشقت​

[FONT=Vazir,times,serif]
​

[FONT=Vazir,times,serif]فقط سايه اي بر افكارم بود​

[FONT=Vazir,times,serif]
​

[FONT=Vazir,times,serif]در شبهاي تنهايي​

[FONT=Vazir,times,serif]
​

[FONT=Vazir,times,serif]من عشق واقعی تو را ميخواستم تا شعری برایت بسرایم​

[FONT=Vazir,times,serif]
​

[FONT=Vazir,times,serif]جسمت مال خودت​

 

[Miss zahra]

باران بیاید یا نیاید
من باشم یا نباشم
خاطرت باشد یا نباشد
دیگر تنهاییم را با تو هرگز قسمت نمی کنم
حتی نا خوشی هایم را...
و از ته دل به تو می گویم ؛
نا رفیق ! مگر تو با ما بودی ... !؟

 

[shakira]

گاهی دلـت نــمی خواهــد ...

دیــروز را به یاد بــیاوری،

انگــیزه ای بــرای فــردا هـم نــداری،

و حال هــم که ...

گاهی فــقــط دلــت می خواهــد،

زانوهایــت را تــنگ در آغوش بــگیری،

و گوشــه ای از گوشــه تــرین گوشـه ای که

می شــناسی،

گریـــه کنی ...

:گل:
​

 

[Miss zahra]

زیرِ بارون
تنهــا نمـی رمــ

مـن تکـــ خـور نیستــم کـه

اگـه میــای ؛ بیــا باهـم بریــم

به انــدازه کافـی ســرما بـرای خـوردن هستــ

 

[shakira]

توی شبهای بی بارون،

یه دیوار همدمم بوده،

همه دردامو می دونه،

کنارم تا تهش مونده ...

:گل:
​

 

[shakira]

خوش به حالت آسمـــان ...

بغضت که می شکــند،

عده ای غمگین می شوند،

افرادی خوشحال می شوند،

و تعداد کمی هم بی تفاوتند ...

بغض من که می شــکند،

هیچ فردی دقت نمی کند ...

:گل:
​

 

[Miss zahra]

بارونو دوس دارم همراه دوستم...
:8:​