• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

تاريخچه نمادها و نشانه ها ( خيلي جالبه )

Maryam

متخصص بخش ادبیات
مثلث آتش
sfire.jpg



مثلث روبه بالا در کیمیاگری نماد آتش است. آتش، یکی از عناصر چهارگانه حیات، گرم و خشک است و نماد احساسات عمیق و آتشین همچون عشق، نفرت، تعصب، خشم، ترحم، دلسوزی و مانند اینها و نیز آرزوهای معنوی و روحانی (و تلاش برای پیشگویی کردن) است. هم چنین آتش نمایشگر انرژی، الهام، هیجان و مردانگی است.
در بسیاری از فرهنگ ها مثلث که نشانه ایست از نیرویی افزاینده نماد آتش است.
مثلث روبه بالا نمایانگر نیرو و انرژی در حال افزایش است. گاهی آتش بوسیله شمشیر و یا چاقو نمایش داده می شود.
مطابق با عقاید کیمیاگری پاراکلسیان، سمندر روح آتش است.
نماد آتش از نماد جادویی و قرون وسطائی مهر سلیمان مشتق شده است.
ماه ها و صور دایره البروج که به آتش وابسته هستند عبارتند از: حمل، اسد (شیر)، قوس (کماندار)
در سنت ویکا عنصر آتش با جهت جنوب، فصل تابستان و رنگ قرمز مرتبط است. این عنصر معمولا با مثلث قرمز، خون، شمع، گیتار، یاقوت و بخور نشان داده می شود. در مناسک، آتش با سوزاندن اجسام، جادوهای عشق، آشپزی و روشن کردن شمع و آتش حضور پیدا می کند.
این اعتقاد وجود دارد که هر شکلی از گربه (بخصوص شیر و ببر) ماهیت آتشی دارند و همچنین تمام موجودات درنده، از جمله گرگ. موجودات علوی آتشی نیز عبارت هستند از سمندر، عنقا، اژدها و شاهین . مکان آتش در پنج ضلعی (پنتاگرام) گوشه راست پایین است. در چین و ژاپن آتش با یک پرنده سرخ، در میان آزتک ها با سنگ چخماق، در هندو با صاعقه، در یونان با ترکه سیب و در مسیحیت با شیر نشان داده شده است.
حضور نماد آتش نشان دهنده اراده، شخصیت، رشد و توسعه و انرژی و نور است. آتش معمولا با جاه طلبی، رضایت، هماهنگی و تعادل مرتبط است و اراده واقعی (معنا بخشی به زندگی) را نشان می دهد.
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
ماهی مسیحی
jesusfish.jpg



این سمبل که ان را Jesus fish می نامند تاریخچه جالبی داره . امروزه معمولا این نماد به عنوان نشانه ای برای مسیحیت به کار می ره اما پیام و کاربرد اولیه ان حتی برای خود مسیحیان خیلی متفاوت بوده است . در نشانه های قدیمی توضیحی که گاهی درون این شکل نوشته شده عبارتست از ΙΧΘΥΣ که به یونانی معنای ماهی می دهد . این نماد از زمان St. Augustine وارد دنیای مسیحت گشت .
سمبل مذکور ترکیب 2 کمان است که به صورت یک ماهی جلوه گر می شوند و برای مسیحیان اولیه یک نماد مخفی و رمز گونه به معنای " Jesus Christ, Son Of God, Saviour " بود و ریشه این عبارت هم از اونجا بود که تلفظ ماهی به یونانی ichthus می شود که به صورت Iota Chi Theta Upsilon Sigma اسپل می شود و در انگلیسی معانی زیادی می یابد و معروفترین انها همین عبارت " Jesus Christ, Son Of God, Saviour " است .
در زمان امپراطوری یونانی مسیحیان در خفا و ترس به سر می بردند و از همین رو به علت سادگی ترسیم و اشارات زیادی که به ماهی در انجیل شده است این نماد را به عنوان رمز برگزیدند . هر گاه 2 غریبه به هم می رسیدند که از مسیحی بودن هم اطمینان نداشتند یکی از انها کمان اول ماهی را رسم می کرد و نفر دوم اگر مسیحی بود باید کمان دوم را رسم می نمود .
البته قابل ذکر است که ماهی از زمانهای بسیار قدیم به عنوان سمبل در تمدنهای مختلفی وجود داشته است . مثلا ماهی را به عنوان سمبلی از الهه ونوس یا فرزند عاشق الهه دریاها Atargatis می دانستند . پری دریایی نیز موجودی بود ترکیبی از یک زن با دم ماهی وار . هم چنین در چین و هند و یونان ماهی را با الهه های بزرگ خود مرتبط می دانستند .
اولین شکلهای ترسیمی از حضرت مسیح نیز نشان دهنده یک طفل درون رحم ( شکلی شبیه به همین ماهی بود ) و از همین رو می توان آن را به عنوان نشانه ای از ارتباط بین دنیای خاکی و معنوی و راهی برای ورود به جهان دانست .
جالب بدونید که سبک طراحی کمانها در معماری گوتیک از همین ماهی الهام گرفته شده است .


vesica3.jpg



glossarymandorla.jpg
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
Sacred Chao
300px-Sacred-Chao.svg.png



Discordianism یک مذهب و مسلک نسبتا جدید است که در حدود سالهای 1958 یا 1959 بنیان نهاده شد . Sacred Chao هم سمبلی است که توسط همین افراد برای توضیح وابستگی نظم و بی نظمی به کار می رود . ظاهر این نماد بسیار شبیه به نماد yin yang است که قبلا راجع به آن صحبت کرده ایم .
اما گفته می شود که . Sacred Chao برگفته از yin yang مربوط به Taoists ها نیست بلکه از نماد HODGE-PODGE مربوط به Erisians ها الهام گرفته شده است . و به جای نقطه Podge در زمینه Hodge از یک 5 ضلعی برای مفاهیم انارستیک و به جای نقطه Hodge در زمینه Podge از یک سیب طلایی برای سمبلی از مباحثه استفاده شده است .
این نماد نشان دهنده تمام مواردیست که یک نفر باید راجع به همه چیز بداند و حتی بیشتر ! این نماد حتی چیزهای بی ارزش برای دانستن را با فضای خالی اطراف طرح نشان داده است .


Apple_of_Discord.png



استفاده از سیب در این نماد هم داستان جالبی داره و بر می گرده به این افسانه که : زئوس جشن ازدواجی برای Peleus و Thetis گرفته بود و به علت شهرت الهه ناسازگاری ( اریس ) در خرابکاری نمی خواست او را دعوت کند . این موضوع اریس را بسیار ناراحت و خشمگین کرد و از همین رو سیبی از طلای خالص درست کرد و روی ان نوشت καλλίστῃ ( تقدیم به زیبا ترین ) و در روز جشن ان را به وسط سالن غلطاند .
در همین هنگام سه تن از الهه های دعوت شده به نام اتنا و هر و افرودیت به علت نوشته روی سیب ان را از خود می خواندند و شروع به دعوا کردند و جشن به هم ریخت . زئوس پیش نهاد داد که باید یک قاضی برای حل مسئله انتخاب بشه و تصمیم گرفته شد این قاضی چوپان شهر تروی یعنی پاریس باشه اما هر کدوم از 3 فرشته سعی کردند با رشوه پاریس را گول بزنند . اتنا به او وعده پیروزیهای جنگی داد و افرودیت گفت زیباترین زن زمین را به او مبخشد و هرا نیز قول ثروت بیکرانی را به او داد . پاریس هم که پسر جوانی بود پیش نهاد هرا را پذیرفت و سیب را به او داد . و افرودیت نیز در عوض هلن را به او بخشید . که البته برای این کار جنگی صورت گرفت که می گویند اولین جنگ در بین انسانها و در نتیجه سرچشمه مشکلات ما بود .



و انتخاب 5 ضلعی نیز بر اساس وجود ساختمان 5 ضلعی شهر واشینگتن ( دپارتمان دفاعی امریکا ) و تا حدودی به علت قوانین 5 گانه این مذهب است است . این قانون می گوید تمام اتفاقات یا 5 بار حادث می شود یا مضربی از 5 است و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به 5 وابسته است . در خود این قانون 5 بار از کلمه 5 استفاده شده است .
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
سردر دانشگاه تهران
ca09ada35db3fb466b647ba7a8f3ec08.jpg



بنای برج آزادی و سر در دانشگاه تهران برای بسیاری از گردشگران تداعی کننده تهران و حتی ایران است.
بی شک ارزش بین المللی دانشگاه تهران، شهرت جهانی سردر اصلی آن را نیز به ارمغان آورده است. این بنای تاریخی، علاوه بر این که در سطح ملی سمبل تمام نمای علم، دانش، معرفت و نماد زندگی شیرین دانشجویی در زیر سقف مرکز نمادین علمی کشور (دانشگاه تهران) است، در خارج از ایران نیز معرف یک دانشگاه نامدار در سطح خاورمیانه است.
با یک بررسی گذرا می توان ادعا کرد که از میان معروف ترین و معتبرترین دانشگاه های دنیا، دانشگاه تهران تنها دانشگاهی است که از طریق یک بنای فرهنگی سمبلیک با مهندسی پیچیده، پیام های ویژه معنوی، علمی و فرهنگی را به مخاطبان خود القا می کند.
برخی بر این عقیده اند که طرح سردر دانشگاه، الهام گرفته از تصویر خیالی دو پرنده ای است که بال هایشان را برای اوج گرفتن و برخاستن از زمین، باز کرده اند. علم و دانش به دو بال تشبیه شده اند که ورود به دانشگاه با آن دو ممکن است و خروج از دانشگاه نیز با تقویت این بال ها موجب صعود افراد بر فراز اجتماع خود و پاسداری از آن می شود.
عده ای دیگر آن را به عنوان کتابی که به صورت باز در مقابل دیدگان گذارده شده باشد می دانند که بیانگر ارزش مطالعه و تحقیق است. اما از تاریخچه و نحوه ساخت این سردر اطلاعات و اسناد کاملی به دست نیامده است.
بر پایه گفته ای در سال های ۴۶- ۴۵ به دستور ریاست وقت دانشگاه طرحی در میان دانشجویان و طراحان مختلف به مسابقه گذاشته شد. از میان طرح های رسیده طرح دانشجویی به نام «کوروش فرزامی» (از دانشکده هنرهای زیبا) به عنوان طرح برتر برگزیده شد. کار اجرای طرح، ابتدا به یک شرکت پیمانکار سوئیسی واگذار شد که به دلیل نواقص مربوط به مراحل قالب بندی از ادامه کار توسط این شرکت ممانعت شد و یک شرکت پیمانکاری ایران به نام «شرکت آرمه» اجرای طرح را به عهده گرفته و به اتمام رساند.
بر پایه آخرین صورت حساب و وضعیت شرکت آرمه هزینه اجرای طرح مبلغ ۲۴هزار و ۵۰۰تومان بوده است.
اگرچه تاریخ ساخت سردر را در سال های ۴۶-۴۵ می دانند، اما تا سال ۱۳۴۸ هیچ سندی در خصوص آن در آرشیو دانشگاه مشاهده نشده است. در نشریه شماره ۲ «هنر معماری» (تیر، مرداد، شهریور ۱۳۴۸) عکس هایی از سردر دانشگاه تهران به چاپ رسیده است و در ذیل آن نام طراح و محاسب سردر آورده شده است (این منبع نیز طراح را کوروش فرزامی و محاسب آن را سیمون سرکیسیان ذکر کرده است). علاوه بر این در کتابچه راهنمای دانشگاه تهران (۱۳۵۱) نیز عکس سردر چاپ شده است.


سایت افتاب
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
درخت کاج


به نوعی نماد و سمبل کریسمس به حساب می یاد
که در مورد تاریخچه و افسانه های پیدایشش یک صحبتهایی می خواهیم بکنیم


2rzxlbo.jpg



تاریخچه :


سنت درخت کریسمس، به آلمان قرن شانزدهم میلادی و زمانی که مسیحیان، درختان تزیین شده را به خانه های خود آوردند، برمیگردد. همچنین در آن زمان عده ای هرمهایی از چوب میساختند و آنرا با شاخه های درختان همیشه سبز و شمع تزیین میکردند.
به تدریج رسم استفاده از درخت کریسمس در بخشهای دیگر اروپا نیز طرفدارانی پیدا کرد. در سال 1841، انگلستان، پرنس آلبرت (Prince Albert)، شوهر ملکه ویکتوریا (Queen Victoria) با آوردن درخت کریسمس به کاخ ویندسور (Windsor) و تزیین آن با شمع، شیرینی، میوه و انواع آب نبات، استفاده از درخت را به چیزی مد روز مبدل کرد.
واضح است که خانواده های ثروتمند انگلیسی به سرعت از این مد پیروی کردند و با ولخرجی تمام به تزیین درخت میپرداختند. در سالهای 1850، این تزیینات شامل عروسک، لوازم خانه مینیاتوری، سازهای کوچک، جواهرات بدلی، شمشیر و تفنگ اسباب بازی، میوه و خوراکی بود.
بسیاری از آمریکاییهای قرن نوزدهم، درخت کریسمس را چیزی غریب میدانستند و اولین درخت کریسمس در آمریکا، مربوط به سال 1830 است که آنهم توسط ساکنان آلمانی پنسیلوانیا به نمایش گذاشته شده بود. این درخت برای جلب کمکهای مردمی برای کلیسای محلی برپا شده بود. در سال 1851، چنین درختی در محوطه خارجی یک کلیسا برپا شد اما وجود آن برای ساکنان این قصبه بسیار توهین آمیز و نوعی بازگشت به بت پرستی به شمار می آمد و آنها خواستار جمع کردن تزیینات شدند.
در حدود سالهای 1890، لوازم تزیینی کریسمس از آلمان وارد میشد و درخت کریسمس به تدریج در ایالات متحده محبوبیت میافت. جالب است که ار.پاییان از درختان کوچکی که حدود 1 تا 1.5 متر طول داشتند استفاده میکردند در حالی که آمریکاییان درختی را میپسندیدند که تا سقف خانه برسد.
در اوایل قرن بیستم، آمریکاییان درختهای کریسمس را بیشتر با لوازم تزیینی دست ساز خودشان تزیین میکردند اما بخشهای آلمانی/آمریکایی همچنان به استفاده از سیب، بلوط، گردو و شیرینیهای کوچک بادامی ادامه میدادند.
کشف برق، به ساخته شدن چراغهای کریسمس انجامید و امکان درخشش را برای درختان به ارمغان آورد. پس از آن دیدن درختان کریسمس در میدان شهرها به یک منظره آشنای این ایام مبدل شد و تمام ساختمانهای مهم-چه شخصی و چه دولتی- با برپا کردن یک درخت، به اسقبال تعطیلات کریسمس میرفتند.
در تزیین درختهای کریسمس اولیه، به جای مجسمه فرشته در نوک درخت، از فیگورهای پریهای کوچک- به نشانه ارواح مهربان- یا زنگوله و شیپر- که برای ترسانیدن ارواح شیطانی به کار میرفت- استفاده میشد.
در لهستان، درخت کریسمس با مجسمه های کوچک فرشته، طاووس و پرندگان دیگر و تعداد بسیار زیادی ستاره، پوشیده میشد. در سوئد، درخت را با تزیینات چوبی که با رنگهای درخشان رنگ آمیزی شده اند و فیگورهای کودک و حیوانات از جنس پوشال و کاه تزیین میکنند. دانمارکیها، از پرچمهای کوچک دانمارک و آویزهایی به شکل زنگوله، ستاره، قلب و دانه برف استفاده میکنند. مسیحیان ژاپنی بادبزنها و فانوسهای کوچک را ترجیح میدهند.
تزیین درخت در اوکراین نیز بسیار جالب است، آنها حتما در تزیین درخت خود از عنکبوت و تار عنکبوت استفاده میکنند و آنرا خوش یمن میدانند، زیرا بنا بر یک افسانه قدیمی، زنی بی چیز که هیچ وسیله ای برای تزیین درخت و شاد کردن فرزندان خود نداشت، با غصه به خواب میرود و هنگام طلوع خورشید متوجه میشود که درخت کریسمس خانه اش با تار عنکبوت پوشیده شده است و این تارها با دمیدن خورشید به رشته های نقره مبدل شده اند.
منبع: مجله اینترنتی فریا


افسانه های درخت کریسمس

افسانه های بسیاری درباره پیدایش درخت کریسمس وجود دارد. یکی از آنها داستان سنت بانی فیس (Saint Boniface - یک راهب انگلیسی که کلیسای مسیحی را در فرانسه و آلمان سازماندهی کرد) است.


او در یکی از سفرهای خود به گروهی از بت پرستان برمیخورد که به دور درخت بلوط بزرگی گرد آمده بودند و میخواستند کودکی را برای خدایی به نام تور (Thor)، قربانی کنند. بانی فیس برای نجات جان کودک و جلوگیری از این رسم وحشیانه، درخت تنومند را با یک ضربه مشت خود بر زمین می اندازد. در جای این درخت، یک نهال کوچک صنوبر میروید. این قدیس به بت پرستان میگوید که این صنوبر کوچک، درخت زندگی و نماد زندگی جاویدان حضرت مسیح است.

یک افسانه دیگر میگوید که مارتین لوتر (Martin Luther)، بنیان گذار مکتب پروتستان، در شب کریسمس از میان جنگلی میگذشت. او در حین راه رفتن محو زیبایی هزاران ستاره که از میان شاخه های درختان همیشه سبز جنگل میدرخشیدند شده بود و آنچنان تحت تاثیر این زیبایی قرار گرفته بود که درخت کوچکی را برید و برای خانواده اش برد.در آنجا برای به وجود آوردن منظره جنگل، درخت را با شمعهای کوچکی بر تمام شاخه ها، آراست.

قصه دیگر درباره هیزم شکن فقیری است که سالها پیش، در شب کریسمس به کودک گرسنه و گمشده ای بر میخورد و با وجود فقر فراوان، برای کودک غذا و سرپناهی محیا میکند. هنگام صبح، هیزم شکن بیدار شده و درخت درخشان و زیبایی را در پشت در منزل خود میبیند. آن کودک گرسنه، در واقع حضرت مسیح بوده و درخت زیبا را به عنوان هدیه ای به مرد نیکوکار در آنجا گذاشته بوده است.

عده ای سرچشمه پیدایش درخت کریسمس را، "نمایش بهشت" (Paradise Play) میدانند. در قرون وسطا، زمانی که اکثر مردم بی سواد بودند، برای آموزش داستانهای مذهبی به آنان از نمایش استفاده میکردند. یکی از این نمایشها، نمایش بهشت بود که درباره پیدایش آدم و حوا و داستان رانده شدن آنها از بهشت صحبت میکرد و همه ساله در 24 دسامبر اجرا میشد.

اجرای نمایش در زمستان، یک مشکل کوچک داشت و آن نیاز به یک درخت سیب بود اما درختان سیب در زمستان باری نداشتند، با یک تغییر کوچک، مشکل حل شد و آن آویختن سیب به شاخه های درخت همیشه سبزی چون صنوبر، بود. درختهای مزین به گویهای رنگین، درواقع نوادگان این درختهای نمایشی هستند.



تزیین درخت کریسمس
این روزها، با ورود به هر مغازه ای، با انواع تزیینات درخت کریسمس، با جنسها، قیمتها و شکلهای مختلف روبرو میشویم. چیزی که زمانی یک رسم ساده خانوادگی بوده، اکنون به صنعتی چندین میلیارد دلاری تبدبل شده است.


مانند اکثر آداب و رسوم کریسمس، این رسم هم از درهم آمیختن رومیان باستان و مذهب فراگیر مسیحیت به وجود آمده است. مسیحیان اولیه اعتقاد داشتند که درختان خاصی خارج از فصل خود و در شب کریسمس، به خاطر تولد مسیح، گل میدهند.

این اعتقاد با یک رسم رومی که عبارت از آراستن خانه با شاخه های سبز در شب سال نو بود، درهم آمیخت و رسم آراستن یک درخت همیشه سبز را به طوری که تداعی کننده گل دادن آن باشد، به وجود آورد.



طبیعی است که درختان کریسمس در ابتدا به شکل دیگری و گاهی کاملا متفاوت از انواع امروزی آن تزیین میشده اند و تزیینات اولیه تقریبا به طور کلی دست ساز یا خوردنی بوده اند.

انواع آجیل، میوه، شیرینی و کاغذهای رنگی معمول ترین لوازم آرایش درخت بوده اند، در حالی که اکنون، یک درخت معمولی با ترکیبی از مواد تزیینی خریداری شده و خانگی تزیین میشود و رشته چراغهای کوچک و رنگین جای شمع را گرفته است.اما شیوه تزیین شدن درخت اهمیت ندارد، مهم این است که این درخت هنوز هم نماد یک رسم ریشه دار برای گردهمایی خانوادگی، رد و بدل کردن هدایای مختلف و ابراز محبت خالصانه ای است که شاید در طول سال زمانی برای ابراز آن وجود نداشته باشد.
 
آخرین ویرایش:

Maryam

متخصص بخش ادبیات
Khanda



Khanda خاندا يكي از مهمترين سمبل هاي آيين سيك مي باشد و بر تمام پرچم هاي سيك ها نقش شده.
اين نماد مجموعه ي چهار سلاحي است كه در زمان Guru Gobind Singh (دهمين نسل از بنيانگذاران آيين سيك) مورد استفاده بوده
اين سلاح ها عبارتند از:
1.يك شمشير دولبه كه خاندا سيت ناميده مي شود در وسط
2.يك سلاح دايره اي به نام Chakkar چاكار در وسط
3.دو خنجر به نام kirpans كه در طرفين خاندا قرار گرفته اند و دسته هاي آنها به حالت ضربدر در پايين قرار دارد كه نماينده طبيعت دوگانه هستند و Miri و Piri نام دارند.
هر يك از اين سلاح ها به تنهايي معناي سمبليك دارند.شمشير وسط نماد دانش خداوند .چاكار به معناي يكتايي خداوند.Miri به معناي حاكميت سياسي و Piri به معناي حاكميت روحاني مي باشد.
اهميت خاندا در آيين سيك همانند صليب در مسيحيت و ستاره داود يهوديت است.
 
آخرین ویرایش:

Maryam

متخصص بخش ادبیات

شبدر(Shamrock, Trefoil, Cloverleaf)


شبدر به عنوان نمادی باستانی قوم سلت، نمادی همیشه حاضر در ایرلند است و در فرهنگ مدرن امروز نیز نشانه ای از خوش شانسی به حساب می آید. در دنیای مسیحیت، شبدر بخشی از تزئینات مراسم مربوط به سنت پاتریک است.

افسانه‌ای در مسیحیت کاتولیک وجود دارد که می گوید سنت پاتریک - مبلغ مسیحی قرن پنج و قدیس حامی ایرلند - از سه برگ شبدر برای آموزش تثلیث استفاده می کرده است. قرن ها قبل از وی نیز کشیش‌های اقوام گل و انگلستان باستان از همین روش برای توضیح نمادین مفهوم « سه در یک» استفاده می‌کرده اند، از جمله سه قلمرو زمین، آسمان و دریا؛ سه دوره زندگی آدمی و سه مرحله ماه.

بنا به معتقدات سلتی، شبدر جادویی است علیه شرور و این عقیده در فرهنگ مدرن نیز ظهور کرده است و بسیاری افراد یافتن شبدر چهاربرگ را نشانه‌ای از شانس و اقبال مساعد می‌دانند
 
آخرین ویرایش:

Maryam

متخصص بخش ادبیات
starmoon_yellow.gif



هلال ماه و ستاره (Star and crescent / Moon and Star)

*اين نماد در سطح جهان معمولا به عنوان نماد «اسلام» شناخته مي شود و حتي تعدادي از کشورهاي اسلامي، آن را بخشي از پرچم ملي خود اعلام کرده اند (از جمله ترکيه و پاکستان). اين نماد از دو بخش تشکيل شده است. يک هلال ماه و يک ستاره پنچ گوشه. ترکيب اين دو به عنوان يک نماد مستقل، به دوران سومرهاي باستان بر مي گردد که در آن تمدن از اين نماد به عنوان هماهنگي خداي خورشيد و خداي ماه استفاده مي شده (اولين آثار مشاهده شده بر مي گردد به سالهاي 2100 قبل از ميلاد). در موارد ديگر اين نماد نشان دهنده الهه هاي تانيت (الهه اصلي کارتاژها) و حتي دايانا (خداي حيوانات وحشي و شکار در ميان روميان) بوده است.

در دوران گسترش اسلام، نماد هلال ماه ( به شکل ) به عنوان علامت شهر کنستانتيپول، مرکز امپراتوري روم شرقي استفاده مي شد. وقتي که مسلمانان در 1453 اين شهر را فتح کردند، علامت آن را نيز براي خود برگزيدند و تنها آن را چرخاندند تا نماياننده يک ماه رو به افول (در نيمکره شمالي) باشد. بعدها اين علامت به عنوان نماد عثماني ها پذيرفته شد و از آنجايي که در آن دوران سلسله عثماني سردمدار سياسي اسلام بود، در جهان اين نماد به عنوان نماد اسلام شناخته شد. در اوائل قرن 19، يک ستاره در کنار اين ماه قرار گرفت و بعد از چندي به يک ستاره دقيقا پنچ گوش تغيير کرد. از ابتداي قرن بيستم، کشورهاي اسلامي ديگري نيز اين نماد را در پرچم خود قرار دادند.

ستاره پنج گوشه در اين نماد، به تعبير عده اي نشان دهنده پنج رکن دين اسلام است :

شهادت به اينکه خدايي جز الله نيست و محمد-ص- رسول او است
نماز
زکات
روزه ماه رمضان
حج
همانگونه که ديده شد، اين نماد چندان ريشه در باورهاي اسلامي ندارد و در قرآن يا سخنان محمد -ص-(پيامبر اسلام) نيز از آن سخني به ميان نيامده است. به همين دليل بعضي از مسلمانان آن را به عنوان نماد دين خود قبول ندارند و حتي عده اي آن را علامتي کفر آميز مي دانند. امروزه در مواردي (از جمله پرچم ترکيه) فاصله ستاره با ماه بيشتر شده است تا ظاهر نماد با قوانين ستاره شناسي مطابقت داشته باشد
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات


فروهر (Faravahar یا Farohar)


فروهر یک نشان کاملا شناخته شده و دقیق زردشتی است. معنای لغوی آن در زبان پهلوی، «من انتخاب می کنم» است. این نماد، یادآور هدف زندگی در روی زمین است؛ زندگی به شیوه ای که روح تعالی معنوی پیدا کند و به اهورا-مزدا بپیوندد. این حالت را در اوستا Frasho-kereti می گویند.

این نشان، تعمیم یافته نماد «صفحه بالدار» مصری های باستان است که به عنوان نماد پادشاهی استفاده می شده و بعدها نیز به سرزمین آشور راه یافته است. به هرحال این نماد در دین زردشتی با هدف بازنمایی روح انسانی استفاده شده است.

در دین زردشت اعتقاد بر این است که در طبیعت دو نیروی متضاد خیر (سپنتا مینو - اثر روشنی ) و شر (انگره مینو - اثر تاریکی) وجود دارد که همواره در حال نبرد با یکدیگرند. روح انسان بین این دو نیرو گرفتار است و توسط هر یک از آن ها به سمت خوبی ها و بدی ها کشیده می شود. دو پای منحنی بلند پایین تصویر که به حلقه (روح فرد) متصل شده اند، نمایشگر این دو نیرو هستند.

در وسط فروهر یک حلقه وجود دارد که نمادی از روح فرد است. شکل دایره آن یادآور ابدی و ازلی بودن روح است و بال های دو طرف، وسیله روح هستند برای پیشرفت و رشد. هر یک از این بال ها سه لایه دارند که یادآور راه آشا یا آرتا (Asha) است: پندار نیک (Humata)، گفتار نیک (Hukhta) و کردار نیک (Hvarasta). روح از طریق توسل به این سه اصل خواهد توانست به سمت تعالی پرواز کند. دامن بسته پایین نشانگر «پندار شر»، «گفتار شر» و «کردار شر» است که روح را از پرواز باز می دارد.

بدن و سر انسانی این نماد، از یک طرف نشان دهنده انسانی است که می خواهد راه خود را انتخاب کند و از طرف دیگر نشان دهنده این موضوع است که اهورا مزدا، به هر روح انسانی اختیار داده است تا بین خیر و شر به انتخاب دست بزند. چهره نیم رخ است و این به آن معنا است که با استفاده از سکان آرتا،‌ به سمت پای خیر حرکت کرده است.

بدن بالای نماد، دو دست دارد. یک دست به نشانه عمل و تلاش در راه آرتا (پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک) به سمت بالا در حال حرکت است تا به ما یادآوری کند که برای پیشرفت، نیازمند کوشش هستیم. دست دیگر حلقه ای در دست دارد. بعضی گفته اند این حلقه نشانه قرارداد و سرسپردگی به راه خیر است و برخی دیگر گفته اند این حلقه نشان دهنده تناسخ انسان در راه رسیدن به خیر است.

البته لازم به ذکر است که برخی محققان، تفسیر متفاوتی از بال ها ودامن بسته پایین ارائه می دهند. آن ها مدعی می شوند که بال ها به پنج بخش تقسیم شده اند و این پنج لایه می توانند معرف سرودهای مقدس زردشت (Gathها)، پنج بخش روز (Gehها) و پنج حس انسان باشند. و جهت حرکت توسط باله پایینی که به سه بخش پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک تقسیم شده است، مشخص می شود.

این نماد در بنای پرسپولیس و دیگر بناهای زردشتی دیده می شود. البته در جاهایی که لازم بوده در یک فضای افقی بلند جای داده شود، عناصر انسان و پاها از نماد حذف شده اند. در دوران ساسانی حلقه به عنوان نماد پادشاهی به کار رفته و به شکل هاله تقدس، به بالای سر فرد انتقال یافته است.
 
آخرین ویرایش:

Maryam

متخصص بخش ادبیات
Lutos نيلوفر آبي


نیلوفر آبی در هندو، بودیسم و ادیان مصری مقدس شناخته شده است. نیلوفر آبی (لوتوس) نوعی زنبق آبی است که با رشد در آب های گل آلود،‌ شکوفه می دهد و به همین دلیل مظهر خلوص، پاکدامنی و همچنین رستاخیز شناخته می شود.

نیلوفر آبی همچنین یکی از هشت نشانه سعادت در بودیسم است. نیلوفر آبی هشت برگ در ماندالاهای بودایی به عنوان نمادی از هماهنگی کیهانی به کار رفته است. در همین متون، نیلوفر هزار برگ نمادی از روشن شدگی معنوی است. همچنین شکوفه نماد نیروهای بالقوه است. مانترای (دعاهای یک یا چند کلمه ای) مشهور بودایی "Om mane padme" به روشن شدگی «گوهر در نیلوفر» اشاره دارد.

در اسطوره شناسی مصری، نیلوفر آبی با خورشید مرتبط است چرا که در روز شکوفه می زند و در شب بسته می شود. همچنین این باور وجود دارد که نیلوفر آبی به خورشید حیات داده است.
 
آخرین ویرایش:

Maryam

متخصص بخش ادبیات
آتاری
30x97yx.png



آتاری يك اسم ژاپني است در حالي كه كمپاني اتاري كاملا امريكايي است . اين موضوع داستان جالبي داره . Nolan Bushnell و Ted Dabney و دوست ديگرشان Larry Bryan در سال 1972 تصميم به ايجاد موسسه اي براي بازيهاي ويديويي كردند . در ابتدا قرار شد هر كدام 100 دلار براي اين كار سرمايه گذاري كنند و قدم بعدي تعيين يك نام مناسب براي كمپاني بود .
اين 3 دوست در حين نوشيدن مشروب مشغول ورق زدن ديكشنري براي پيدا كردن يك كلمه مناسب بودند كه به حرف S رسيدند و در انجا با كلمه Syzygy به معناي استقرار 3 ستاره در يك خط مواجه شدند اين نام بسيار مناسبي بود نمادي از 3 سرمايه گذار باهوش كمپاني .
اما در ميانه راه Larry Bryan تصميم گرفت كه وارد اين سرمايه گذاري نشود و گروه را ترك نمايد . و زماني كه 2 شريك ديگر براي نام گذاري كمپاني اقدام كردند به انها گفته شد نام Syzygy قبلا اتخاذ شده است و تلاشهاي انها نتيجه اي نداشت . بعد تصميم گرفتند نام كمپاني را BD Inc بگذارند كه شباهت زيادي به نام Black and Decker داشت پس منصرف شدند و تصميم گرفتند از نام DB Inc استفاده كنند اما ان نيز بسيار شبيه به Dunn and Bradstreet بود . پس اين گزينه نيز منتفي شد . بازي مورد علاقه 2 شريك يك بازي استراتژيك ژاپني به نام Go بود پس اين بار تصميم گرفتند ليستي از اصطلاحات اين بازي را تنظيم و نام مورد نظر را از بين انها انتخاب كنند . يكي از انتخابها لغت Atari" به معناي نوعي حركت سبقتي بود .و اين گونه نام اتاري انتخاب شد و تصميم گرفته . لوگوی شرکت در سال 1972 طراحی شد و قابل ذکر است که George Opperman يكي از كارمندان شركت اين حرف A فانتزي را طراحي كرد كه بعدها تغيير نمود و به عنوان ارم معروف FUJI شناخته شد . در زمان طراحی لوگو بازی رزمی (PONG ) خیلی طرف دار داشت و آرم شرکت هم بر همین مبنا طراحی شده این حرف فانتزی به نوعی نمایش دهنده 2 رزمنده کارتونی در دو طرف صحنه مسابقه است .
محصولات مختلف شركت از جمله PONG و Atari 2600 در دهه 70 و اواسط دهه 80 كمك بزرگي به تعيين سرگرمي هاي كامپيوتري نمود . و در سال 1984 كارخانه جدا شد و به چندين شعبه تقسيم شد كه همگي حق استفاده از مارك اتاري را داشتند .
كمپاني كه امروزه از نام اتاري استفاده مي كند در سال 1993 با نام GT Interactive تاسيس شد و در سال 1999 به Infogrames, Inc. تغییر نام داد و بعدا نام آتاری را از Hasbro Interactive خريداري نمود كه او نيز به نوبه خود اين نام را از JTS Corporation خريداري نموده بود . از سال 2003 نام Atari, Inc به عنوان نام ديگر كمپاني Infogrames, Inc رايج شد .
لوگوي اتاري شامل نام شركت و سمبل "Fuji مي باشد گاه لوگوي اتاري به صورت نام اتاري است كه دومين حرف A در ان به صورت يك درخت 3 شاخه و سمبلي از "Fuji" ( درخت گيلاس ) نشان داده شده است . و يا اين كه سمبل 3 شاخه در كنار يا بالاي نام اتاري با فونتي خاص كه مشهور به فونت اتاري است نوشته مي شود.
معروفترین بازیهای آتاری در سال 2006 هم به شرح زیر بوده است :

Combat
Advanture
River Raid
Pitfall!
Solaris
Yars Revenge
Kaboom
Frogger
Haunted House
Demon Attack
H.E.R.O.
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
Yin Yang
images



نماد چینی اثر متقابل نیروها در جهان است. بر اساس فلسفه چینی نیروی زنانه (yin) و نیروی مردانه (yang) دو نیروی بسیار کهن جهان هستی هستند.
Yin یا ماه نماد نیروی پذیرنده منفعل و سرد زنانه است و Yang یا خورشید نمادی از نیروی مردانه تحرک و گرمی است.
نماد ماه و خورشید بیانگر اعتقاد ایده آلانه موازنه نیروها در طبیعت است.
گفته می شه Yin به نوعی نماد زن و تغییر و ویرانی است و Yang نماد مرد و سازندگی و بودن دو نماد در کنار هم منشا تغییرات و تحولات در جهان می گردد.
همون طور که می بینیم این نماد از 2 طرح در هم فرو رفته ( یا به تعبیری بچه وزغ ) سیاه و سفید تشکیل شده است که طرح سفید دارای یک نقطه سیاه و طرح سیاه دارای یک نقطه سفید است و این نشان دهنده تقابل دو نیرو و وجود مقداری از خصوصیت هر ذات در ذات متضاد خود است .
جالبه بدونید یکی از توسعه دهنده های این سمبل I Ching بوده است .
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
Faber-Castell


قديمي ترين کارخانه توليد لوازم تحرير دنيا


نويسنده: کوشان غلامي

30-3.jpg



در سال 1761 يک کابينت ساز به نام کسپر فابر در شهر نورمبرگ آلمان (Kaspar Faber) شروع به سرمايه گذاري براي توليد انواع مداد کرد که اين کسب و کار تا پنج نسل در خانواده فابر باقي ماند.
کسب و کار فابر از سال 1850 رونق گرفت. در دوران رياست لوتار فون فابر، نسل چهارم فابرها مداد شش ضلعي را ساخته و با مارک A. W. Faber نخستين علامت تجارتي را براي يک مداد به ثبت رساندند که اين مدادها وارد بازار آمريکا نيز شدند. آنها در سال هاي 1849 تا 1855 شعبه هايي در نيويورک، لندن و پاريس تاسيس کردند و بيست سال بعد، فروشگاه هاي خود را تا وين و سن پترزبورگ هم گسترش دادند. آنها کارخانه اي در مرز آلمان شرقي و غربي براي توليد خط کش هاي مهندسي باز کرده و با همت لوتار، بزرگ ترين نتيجه کسپر، به توسعه بين المللي شرکت فابر و عرضه محصولات جديد پرداختند. در سال 1900 پس از ازدواج نوه لوتار با فرزند کوچک يکي از کنت هاي کستل و سرمايه گذاري وي بر روي کارخانه ها، نام شرکت به فابر-کستل (Faber-Castell) و لوگوي آن نيز تغيير يافت.
خانواده کستل کنت هاي امپراطوري روم مقدس را انتصاب مي کردند و در سال 1901، بزرگ اين خانواده، نشان موروثي پرنس را از شاهزاده باواريا دريافت کرد. «کنت الکساندر فردريش لوتار ون کستل رودن هاوزن» با «بارونس اوتيلي ون فابر» ازدواج کرد و خانواده فابر-کستل را تشكيل دادند.
الکساندر مدت کوتاهي پس از به عهده گرفتن اين تجارت، در سال 1905 مدادهايي با کيفيت بسيار بالاتوليد كرد و براي اينکه آنها را از ساير مدادهاي رقبا متمايز کند، مدادها را به رنگ سبز زيتوني (رنگ لباس گروهان قديمي خود) رنگ آميزي نمود. اين مدادها با نام کستل 9000 به بازار ارائه شده و خيلي زود توجه همگان را به خود جلب کردند و به عنوان نمونه و سمبل يک مداد خوب معرفي شدند. آرمي که براي جعبه هاي اين مدادها در نظر گرفته شده بود، نشان دهنده 2 شواليه در حال جنگ بود که براي مدت زياد و به شکل هاي مختلفي بر روي جعبه هاي اين نوع از مدادها مشاهده مي شد.
الکساندر حتي پس از طلاق از اوتيلي در سال 1918، مديريت شرکت و دفتر مرکزي آن را حفظ کرده و پس از بازسازي قصر خانوادگي در آن سکونت کرد. پس از فوت الکساندر، پسرش «کنت رولاند لوتار ولفگانگ» کارخانه را به ارث برد و رياست آن را به عهده گرفت و در ابتداي دهه 19۳۰ در کارخانه اي در سائو کارلوس برزيل شريک شد، در دهه 19۶۰ کارخانه هاي ديگر فابر کستل در پرو و استراليا تاسيس شدند و گراف ون فابر کستل به سمت رياست منصوب شد.
آرم دو شواليه قديمي جلب توجه مي كرد و مدت ها بود ديگر از آن استفاده نمي شد، تا اينکه در اوايل دهه 1990 به عنوان قسمتي از جنبش بازبيني مجدد کارخانه، اين آرم به عنوان لوگوي اصلي شرکت برگزيده شد. شرکت در کارخانه سائو کارلوس مدادهاي چوبي توليد مي کرد و شروع به ايجاد ابداعاتي در لوازم التحرير نمود. يکي از اين ابداعات که بسيار مورد توجه کودکان قرار گرفت، مدادهاي رابط بود که شامل يک سري مداد کوچک بود که به يکديگر متصل مي شدند و يک مداد بزرگ تشکيل مي دادند. فابر کستل همچنين شروع به توليد قلم هاي طراحي با مارک Pitt براي هنرمندان كرد. اين قلم ها که بيشتر توسط کاريکاتوريست ها و طراحان مانگاي ژاپني استفاده مي شد، جوهري از خود خارج مي کرد که هم بدون اسيد بوده و هم براي بايگاني مناسب بود و رنگ هاي مختلف زيبايي داشت. گراف ون يک ست کامل روميزي براي طراحي نيز ساخت که بسيار جذاب و کارآ بود و قيمت آن به حدود 2000 دلار مي رسيد.
فابرکستل براي سال هاي متمادي به عنوان توليدکننده اصلي خط کش هاي مهندسي شناخته مي شد و اکنون يکي از بزرگ ترين کارخانه هاي توليد کننده انواع نوشت افزار و لوازم طراحي و هنري در جهان است. اين شرکت داراي 14 کارخانه و 20 مرکز فروش در اروپا، آسيا، آمريکا و استراليا است. تعداد کارمندان اين شرکت از 7 هزار نفر تجاوز کرده و در بيش از 100 کشور دنيا مشغول به کارند. اکثر محصولات آن در برزيل توليد شده است و فقط تعداد محدودي از قلم هاي خاص را در آلمان مي سازد. اين شرکت حدود 2 ميليارد مداد در سال توليد کرده و فروش سالانه آن بالغ بر يک ميليارد يورو مي باشد.
30-4.jpg


4dzgi74.jpg
 
آخرین ویرایش:

Maryam

متخصص بخش ادبیات
مدال فیزیولوژی و پزشکی نوبل
4h0b90n.jpg


مدال فیزیولوژی و پزشکی
نماد بر روی مدال نشان دهنده نبوغ و دانش طلبی و حس کمک رسانی یک پزشک است . تصویر یک پزشک را نشان می دهد که کتابی باز بر روی دامان او قرار دارد و در عین حال در حال جمع کردن اب از شکاف یک تخته سنگ برای دخترک بیمار است .
نوشته روی مدال عبارت است از :
Inventas vitam juvat excoluisse per artes
که معنا می شود : And they who bettered life on earth by new found mastery یا inventions enhance life which is beautified through art
این جملات از Vergilius Aeneid, the 6th song, vers 663 گرفته شده است .
نام شاعر و عبارت REG. UNIVERSITAS MED. CHIR. CAROL برای دانشگاه Karolinska بر روی مدال حک شده است .
طراح این مدال Erik Lindberg می باشد


30w3yh5.jpg
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
مدال فیزیک و شیمی
4hcku3k.jpg


مدال فیزیک و شیمی
این مدال نشان دهنده طبیعت است . تصویری از الهه حاصلخیزی ایزس را مشاهده می کنیم که از ابرها بیرون امده است و یک ظرف شیپور مانند در دست دارد و نقاب چهره سرد و سختی کشیده او توسط نبوغ یک دانشمند به کنار زده شده است .
نوشته روی مدال عبارت است از :
Inventas vitam juvat excoluisse per artes
که معنا می شود : And they who bettered life on earth by new found mastery یا inventions enhance life which is beautified through art
این جملات از Vergilius Aeneid, the 6th song, vers 663 گرفته شده است .
نام شاعر و عبارت REG. ACAD. SCIENT. SUEC برای دانشگاه Royal Swedish Academy of Sciences نیز در این سوی مدال حک شده است .
این مدال توسط Erik Lindberg طراحی شده است .


2nj8vgz.jpg
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
مدال ادبیات نوبل
2qu0ro1.jpg


مدال ادبیات
این مدال نشان دهنده مرد جوانی است که در زیر درخت برگ بو نشسته است و محسور الهه شعر و موسیقی شده و در حال نوشتن شعرها و سخنان اوست .
نوشته روی مدال عبارت است از :
Inventas vitam juvat excoluisse per artes
که معنا می شود : And they who bettered life on earth by new found mastery یا inventions enhance life which is beautified through art
این جملات از Vergilius Aeneid, the 6th song, vers 663 گرفته شده است .
نام شاعر و عبارت ACAD. SUEC برای دانشگاه Swedish Academy نیز بر روی مدال حکاکی شده است .
این مدال نیز توسط Erik Lindberg. طراحی گشته است .


2pouxvm.jpg
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
مدال صلح نوبل
40otqmu.jpg


مدال صلح
پرتره آلفرد نوبل بر روی این مدال با 3 مدال دیگر متفاوت است . اما نوشته ان مانند 3 مدال دیگر است .
در سمت دیگر مدال 3 مرد را می بینیم که دوستانه یکدیگر را در آغوش گرفته اند .
در کنار ان نوشته شده است Pro pace et fraternitate gentium به معنای : برای صلح و برادری انسانها
نام شاعر و عبارت Prix Nobel de la Paix برای سال مربوطه بر روی مدال حکاکی شده است .
این مدال توسط Gustav Vigeland طراحی گشته است .

4fwwpde.jpg
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
مدال نوبل اقتصاد
4537cyd.jpg


بر روی مدال تصویری از ستاره قطبی به عنوان سمبل Royal Swedish Academy of Sciences و عبارت Kungliga Vetenskaps Akademien (The Royal Swedish Academy of Sciences ) حکاکی شده است .
در سمت دیگر پرتره الفرد نوبل و عبارت Sveriges Riksbank till Alfred Nobels Minne 1968
(The Sveriges Riksbank, in memory of Alfred Nobel, 1968) حکاکی شده است .
مدال اقتصاد (The Sveriges Riksbank Prize in Economic Sciences in Memory of Alfred Nobel ) توسط Gunvor Svensson-Lundqvist طراحی گشته است .


2ey845d.jpg
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
ستاره داود





ستاره داود (Star Of David)

نمادی که ما اون رو به عنوان ستاره داود می شناسیم، دو مثلث در هم پیچیده هستند که تشکیل یک ستاره شش گوشه می دهند. در این نماد، یک مثلث رو به بالا و مثلث پایین رو به پایین قرار گرفته است. به هنگام شرح این ستاره شش گوشه باید در نظر گرفت که همین نماد با عناوین دیگر در تاریخ بشر بارها و بارها دیده شده است و حتی در دوران پیش از تاریخ نیز ردپاهایی از آن به چشم می خورد. ستاره شش گوشه نشانه چاکرای قلب است، به عنوان نماد مقدس اتحاد زن و مرد استفاده شده، در یونان نشانه ازدواج مقدس (Hieros Gamous) بوده و در هند به عنوان نماد رقص کیهانی شیوا و شاکتی به کار رفته است. اما آن چیزی که اینجا مورد نظر ما است، به طور خاص مفهوم "ستاره داود" یهودی ها است و نه ستاره های شش گوشه مشابه.
معروف است كه سليمان نبي(ع) اولين بار از آن به عنوان مهر استفاده نمود. بنابراين اين علامت مهر يك پيامبر و در نتيجه نشاني الهي است.
یهودی ها در اکثر طول تاریخ شان، قومی سرگردان بوده اند که بدون داشتن حکومتی خاص، تنها حامی خود را خداوند می دانسته اند. ستاره داود را بسیاری از علمای یهودی، نمادی شش گوشه دانسته اند که نشان دهنده حاکمیت خداوند بر کهکشان و حمایت وی از یهودی ها از هر شش جهت است (شمال،‌ جنوب، شرق، غرب، بالا
و پایین). با همین استدلال، آنچیزی که ما آن را ستاره داود می نامیم، در زبان عبری Magen David یا "سپر داود" خوانده می شود و گفته می شود که داود در جنگ ها این ستاره شش گوش را به نشانه تحت حمایت قادر متعال بودن خود، بر سپرش نقش می کرده است.

تئوری دیگر این است که در طول شورش های Kochba ( در قرن اول ) روشی جدید برای ساخت سپرها کشف شده بود که طی آن با استفاده از دو مثلث به هم پیچیده در پشت سپر، قدرت دفاعی آن را تقویت می کردند.

در متون کابالا (مجموعه آموزه های یهود) دو مثلث به دوگانگی درونی انسان تعبیر شده است: خیر در برابر شر، روح در برابر جسم و غیره. در عین حال گفته می شود که دو مثلث، نمادی از رابطه دو طرفه قوم یهود و خدا است. مثلث رو به بالا، نشان دهنده کارهای خوبی هستند که به سمت بالا جریان می یابند و به نوبه خود خیر را از سمت خداوند به سمت پایین جاری می کنند. این جریان دوم، با یک مثلث به سمت پایین نشان داده می شود.

گمان دیگر، این است که این نماد شش گوشه، شکلی است که از یک مرکز شکل گرفته و وجود یافته است. مرکز شکل نمایش دهنده بعد معنوی جهان است که توسط ابعاد مادی احاطه شده است. همچنین شش گوشه می تواند نشانگر شش روز کاری هفته باشند که طی آن ها خداوند جهان را آفریده است. در این تفسیر مرکز شکل، سبت (شنبه، روز استراحت و دعای یهودی ها) خواهد بود که شش روز دیگر هفته را در تعادل قرار می دهد.

در نهایت لازم است گفته شود که این نماد بارها و بارها با اهداف تحقیر آمیز به کار رفته است. بعضی ها به استهزاء می گویند که دو مثلث در خلاف جهت یکدیگر نمایاننده تضادهای موجود میان قوم یهود هستند. علاوه بر این در دوران نازی ها، حکومت عثمانی بر فلسطین و ... نیز یهودیان به شکلی تحقیر آمیز مجبور بودند بازوبندهایی حاوی این نماد بر بازو ببندند تا همه جا شناخته شوند. در پاسخ به این تحقیرها، امروزه دولت اسرائیل این نماد را به رنگ آبی بر روی پرچم خود نقش کرده است، اما فراموش نکنیم که این نماد نه نماد اسرائیل است و نه حتی نماد یهودیت، نماد اصلی یهودیت شمعدان هفت شاخه ای است که خودشان آن را Menorah می نامند
مثلث متساوي‌الاضلاع نماد ارزش‌هاي برابر است و ماسون‌ها آن را با نام ستاره داوود مي‌شناسند كه از جاي گرفتن يك مثلث متساوي‌الاضلاع بر روي يك مثلث ديگر شكل مي‌گيرد. امروز آن را سمبل قوم يهود مي‌دانند كه بر پرچم اسرائيل نيز ديده مي‌شود. اما در حقيقت اصل آن مصري است. اولين بار شواليه‌هاي معبد آن را در تزيين ديوار كليساها به كار بردند، چون آنها اولين كساني بودند كه در اورشليم به حقايق مهمي دربارة مسيحيت دست يافتند. بعد از ازميان رفتن معبديان اين نشان در كنيسه‌ها به كار رفت. اما ما در فراماسونري بي‌شك با همان مفهوم كهن مصري از آن بهره مي‌گيريم و به اين صورت دو نيروي مهم را با هم تركيب مي‌كنيم. با پاك كردن قسمت بالا و پايين دو مثلث به علامت نادري مي‌رسيم كه آن را خوب مي‌شناسيد.
ستاره داوود ستاره 6 گوش منشكل از دو مثلث و در اصل دو هرم مي باشد. يكي با راس رو به بالا (سمبل قدرت مصريان) و ديگري هرم واژگون است كه با قدرت الهي، ظالمان سرنگون مي گردند.
در مورد زمان پيدايش آن اختلاف نظر وجود دارد، ستاره داوود را برخي سپر حضرت داوود مي دانند ولي برخي ديگر شكل گيري اين ستاره را از قرن 6 - 7 ميلادي ميدانند كه بر اساس عرفان يهود داراي ارزش هاي متفاوتي است.
4022b11.jpg
 
آخرین ویرایش:

Maryam

متخصص بخش ادبیات
سازمان بین الملل
2q03uco.png


بعد از جنگ جهانی دوم بود که 50 کشور جهان دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند سازمان ملل متحد را ایجاد کنند .
پرچم سازمان ملل یک پرچم ابی رنگ است که لوگوی سازمان بین الملل در وسط آن قرار دارد . این لوگو عبارت است از نمایی از کره زمین و قاره های ان که در میان یک تاج زیتون جا دارند .
هدف از نشان دادن کره زمین در لوگو که کاملاً واضح است و نمادی از کنار هم بودن کل مردم 5 قاره است . این کره خاکی به 33 قسمت تقسیم بندی شده است . عدد 33 جز اعدادی است که معنی خاصی را با خودش حمل می کنه . R. Allendy در مورد عدد 33 می گه : این عدد نمادی از عملکرد آزاد برای وفق داده شدن با نظام طبیعت است . و در حقیقت خاصیتهای زیاد و مثبتی برای این عدد قائل هستند .
تاج زیتون هم که از قدیم نماد صلح بوده است و بهترین جایزه ای بوده که در یونان قدیم ممکن بوده به کسی تعلق بگیره . و در زمان المپیک هنگام خاموشی تمام جنگها و برقراری صلح این تاج به عنوان جایزه به برندگان داده می شده است .
 
بالا