• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

جنگ جهانی دوم

..::آبی دل::..

متخصص بخش
اول سپتامبر ۱۹۳۹ با حمله آلمان به لهستان، جنگ جهانی دوم آغاز گشت. هیتلر در در سال ۱۹۴۱ به خاک اتحاد شوروی حمله برد. در آخر سال ۱۹۴۱ با ورود آمریکا به جنگ، ارتشیان هیتلر در برابر جبهه وسیعی از نیروهای متفقین قرار گرفتند. ارتشیان نازی در سال ۱۹۴۳ در جبهه اتحاد شوروی (مقاومت استالینگراد) و در سال ۱۹۴۴ در جبهه غرب (پیاده شدن نیروهای متفقین در نورماندی) ضربات سنگینی متحمل شدند.
از اوایل سال ۱۹۴۵ ارتش‌های متفقین راه خود را به درون سرزمین آلمان باز کردند. ارتش ایالات متحده از غرب و ارتش سرخ از شرق به سوی برلین، پایتخت رایش سوم پیشروی کردند. در ماه آوریل ارتش سرخ برلین را به محاصره گرفت و به طرف ستاد فرماندهی رایش پیش رفت. این جنگ که مسئولیت مستقیم آن با هیتلر بود، به بهای جان نزدیک پنجاه میلیون انسان تمام شد.
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
حقیقت های تازه آشکار شده در مورد حمله آلمان به شوروی
همگان فکر می کنند که هیتلر می خواست همه جا را بگیرد وهمه ی کشور ها هیچ دخالتی نداشته اند واز فرشتگان پاک تر بوده اند.اما اسنادی پس از فروپاشی شوروی در کاخ کرملین وبایگانی شوروی سابق پیدا شده وپیدا خواهشد که نمایان گر این موضوع می باشد که آلمان در مورد حمله به شوروی فقطپیش دستی کرده است.در پایین صفحه می توانید منابع فارسی وانگلیسی را در این مورد بخوانید.
همه بزرگترین اشتباه هیتلر را حمله به شوروی می دانند اما واقعا هیتلر می خواست به شوروی حمله کند یا مجبور شد؟’’ادوراد راژیسکی در کتابی به نام نخستین زندگی نامه استالین بر پایه اسناد جدید تکان دهنده پرونده های مخفی شوروی چاپ در سال 1374 شواهد تکان دهنده ای را عرضه می کند مبنی بر اینکه استالین می خواست به آلمان حمله کند ولی هیتلر با پی بردن به این نقشه پیش دستی کرد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

..::آبی دل::..

متخصص بخش
دیدار تاریخی
راژیسکی اسنادی را ارئه می دهد که طبق ان اکتبر سال 1939 میلادی استالین وهیتلر باهم در یک ایستگاه لهستان دوتکه شده با هم دیدار کردند وحتی یکی از کارکنان خطوط راه آهن لهستان در سال 1972 فاش کرد که در 17 اکتبر سال 1939 این دور رهبر سوار برا قطار زرهی خود در ایستگاه راه آهن شهر لووف با یکدیگر دیدار کردند.همچنین در سال 1979 مدرکی از بایگانی محرمانه وزرات امور خارجه آمریکا فاش شد که در آن ادگار هوور رییس وقتFBA در 19 ژوییه طی نامه به آدلف برل معاون وزیر امور خارجه آمریکا خبر دیدار استالین وهیتلر در 17 اکتبر در ایستگاه شهر لووف در لهستان با یکدیگر داده است.راژینسکی کتابچه فهرست های ملاقات های استالین که بعد از فروپاشی شوروی در آرشیو ریاست جمهوری روسیه در دسترس مردم قرار داده شده است.متوجه شد استالین در روزهای 17 و 18 اکتبر در کرملین حضور نداشته در حالی که این دوروز کاری در وسط هفته بوده است.(تمامی این مطالب از راؤینسکی در مورد استالین که به فارسی نیز ترجمه شده است ).اگر این مطلب مبحث داشته باشد باید دیدار این دو رهبر جهان در آن کوپه قطار در آن شب تاریخی بیادماندنی ودیدنی باشد.ولی ادوارد راژینسکی معتقد است این پیمان عدم ***** تنها یک وقت اضافه برای استالین بود.ولادیمر رزون از افسران ضد اطلاعات کا.گ.ب .(سازمان جاسوسی شوروی )که بعد ها به غرب پناهنده شد می گوید او (رزون )در درس های دانشکده نظامی مربوط به استراژیک شنیده بود که اگر دشمن در تدراک حمله ناگهانی باشد باید ابتدا نیرو های خود در نزدیکی مرز متمرکز نماید.وبعد فرودگاه هایش را هرچه نزدیک تر به خط جبه مستقر سازد.رزون در سخنرانی های مربوط به تاریخ نظامی شنیده بود استالین به دلیل اعتماد کردن به هیتلر برای جنگ آمادگی نداشت.اگر او مرتکب چنین اشتباه بسیار جدی شده بود پس چرا بهترین واحد های خود را در نزدیکی مرز مستقر کرده وفرودگاه های نظامی را نزدیک لهستان اشغالی دایر نموده بود؟

EmoHitler-1.jpg
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
شکست و مرگ
آدولف هیتلر رهبر رایش سوم در شامگاه سی ام آوریل ۱۹۴۵ به زندگی خود پایان داد. هیتلر در زمان مرگ تنها ۵۶ سال داشت، اگرچه به گفته شاهدان عینی، در آخرین دوران زندگی پیرمردی خسته و تکیده و بیمار شده بود ارتشیان نازی در سال ۱۹۴۳ در جبهه اتحاد شوروی (استالینگراد) و در سال ۱۹۴۴ در جبهه غرب (پیاده شدن نیروهای متفقین در نورماندی در روزِدیD-Day) ضربات سنگینی متحمل شدند. از آغاز سال ۱۹۴۵ ارتش‌های متفقین راه خود را به درون سرزمین آلمان باز کردند. ارتش ایالات متحده و انگلستان از غرب و ارتش سرخ از شرق به سوی برلین، پایتخت رایش سوم پیشروی کردند. در ماه آوریل ارتش سرخ برلین را به محاصره گرفت و به طرف ستاد فرماندهی رایش پیش رفت. هیتلر در مخفیگاه خود، به همراه همسر تازه اش اوا براون دست به خودکشی زد. اوا براون با شکستن کپسول سیانور و هیتلر نیز با سیانور و شلیک هم‌زمان گلوله تپانچه به سرش دست به خودکشی زدند. پیکر بی جان آن دو را کسانی که در سنگر بودند به بیرون بردند و به خواست خود هیتلر که خواسته بود پیکرش چون موسولینی به دست دشمنان نیفتد سوزانده شد.
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
محبوبیت هیتلر

پس از پایان جنگ متفقین تمامی مسئولیت های جنگ را به عهده شخص هیتلر و تعدادی از اطرفیانش انداختند!آری این ساده ترین کار بود و یهودیان تا توانستند برایش حرف در آوردند افسرده،عقده ایی ،ترسو،نادان،ناقص الخلقه ،دروغ گوی بزرگ ،آدمی بد بخت و هزارن چیز دیگر ولی آیا اگر کسی داری چنین صفاتی باشد آیا می تواند در دل مردم جای داشته باشد؟!چگونه هیتلر در دل مردم جای گرفت و اگر هیتلر مردم را مجبور می کرد چگونه مردم آلمان بعد از مرگ پیشوای خود تا دم مرگ مقاومت می کردند و این مقاومت تا 15 روز ادامه یافته است؟شاید پاسخش این باشد مردم از ‘’’روح هیتلر’’’ می ترسیدند!!! با نگاهی به مدیریت و مهربانی هیتلر می توان فهمید چگونه مردم آلمان هیتلر را دوست داشته اند. پس پایان جنگ اول مردم آلمان سرشکسته و سرافکنده نجبور بودند تا آخرین قران هزینه گلوله کشور های پیروز را بدهند.آلمان اجازه نداشت نیروی هوایی ودریایی و نیروی زمینی داشته باشد.تورم زیاد(در روز 11 اكتبر 1923 یک دلار آمریکا برابر 4 میلیارد مارک شدوبی کاری(نزدیک 6 میلیون نفر بی کار) و از سوی دیگر پوچ شدن مردم آلمان از سوی دیگر و فشار پیروز شدگان جنگ اول روز به روز آلمان به نابودی می رفت.در چنین زمانی گروهی میهن پرست واقعی و سربازان وطن دوست جنگ اول با تشکیل حزبی ملی شروع به کار کردند(حزب ناسوینال سوسیالیست آلمان) که در کودتای مونیخ دستگیر شدند و رهبر این حزب آدولف هیتلر بود دستیگر شد و 9 ماه در زندان بود.که در این مدت کتاب معروف خود را ‘’’نبرد من’’’ را نوشت،و مخفیانه دوباره شروع به کار کرد.با ناتوانی جمهوری وایمار آدولف هیتلر شروع به تبلیغات حزب خود و جا افتادن در دل مردم کرد که او و هم حزبی هایش توانستند به مجلس آلمان راه یابند در دوره انتخابات بعدی نازیان آلمان قدرت بیشتری گرفتند حزب نازی شروع به ایجاد شغل و باز سازی کارخانه ها کردند و مردم روز به روز به قدرت اینان ایمان می آوردند و خود را باور می کردند.پس از مرگ هیندنبرگ مجلس آلمان هیتلر را به عنوان پیشوا انتخاب و علام کرد یعنی در سال 1312 خورشید ی.با پیشوایی هیتلر حزب نازی قدرت زیادی گرفت و می توانست خائنین را از میان بر دارد(البته می توانستند آنها را فقط از قدرت بر کنار کند و نیازی به اینقدر خشونت نبود)
اوا براون، همسر
آلویس هیتلر، پدر
کلارا هیتلر، مادر
پاولا هیتلر، خواهر
آلویس هیتلر (پسر)، برادر ناتنی
بریجت داولینگ، زن برادر
ویلیام پاتریک هیتلر، برادر زاده
آنگلا هیتلر راوبل، خواهر ناتنی
جلی روئبل، خواهر زاده
ماریا شیکل گروبر، مادر بزرگ
یوهان گئورگ هیدلر، پدربزرگ احتمالی
یوهان ون نپومبوک هیدلر، جد پدری، عموی بزرگ احتمالی و شاید جد درست پدری
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
اِوا آنا پاولا براون (۶ فوریه، ۱۹۱۲- ۳۰ آوریل، ۱۹۴۵) در مونیخ، آلمان زاده شد. او دختر یک آموزگار مدرسه بود و در مدرسه شبانه روزی تحصیل کرده بود. او آدولف هیتلر را در ۱۹۲۹ وقتی که دستیار عکاس هیتلر بود، ملاقات کرد.
اِوا براون یار و همراه وفادار هیتلر بود و تا دم مرگ به هم وفادار ماندند. هیتلر خود را از ازدواج و تشکیل خانواده محروم کرده بود چون معتقد بود وظیفه و رسالت مهم‌تری از تشکیل خانواده به او محول است. ولی سرانجام هنگامی که شکست کامل در جنگ برای او محرز شده بود، با اِوا براون رسما پیمان زناشویی بست و درست روز بعد «آدولف و اِوا آنا هیتلر» با همدیگر به زندگی خود پایان دادند.

hitler-color.jpg
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
در آلمان چهار میلیون نفر بیکار بودند و از آن جایی که این کشور مستعمره نداشت، نمی‌توانست محصولاتش را به فروش برساند. هیتلر سال ۱۹۲۵ در کتابی به نام نبرد من (Mein Kampf) اعلام کرد که باید در فکر «فضایی برای حفظ موجودیت نژادژرمن» بود و باید برای این مهم «به شرق نگریست». او سپس برای به دست آوردن بازارهای جدید برای محصولات آلمانی مسئله‌ی نابودی «یهودیت – بلشویسم» را مطرح نمود. این تنها کارفرمایان آلمانی از قبیل زیمنس، بایر، کروپ یا بُش نیستند که از نظرات هیتلر پشتیبانی کردند، و صندوق‌های نازیسم را پر از پول و امکانات نمودند. کارفرمای فولادسازی تیسن ۱۰۰ هزار مارک طلا به نازی‌ها داد و هیتلر سال ۱۹۳۳ به قدرت رسید. ورث در کتابی که سال ۱۹۶۴ به نام (روسیه در جنگ، از استالینگراد تا برلین)، منتشر نمود، چنین نوشت:«مبارزه با بلشویسم جهانی هدف اصلی سیاست آلمان بود.» هیتلر سال ۱۹۳۹ به تاریخدانی به نام کارل بورکهاردت گفت:«هر چه من در نظر دارم برضد روسیه‌است. اگر غرب آن قدر احمق است تا این موضوع را بفهمد، من مجبورم با روس‌ها سازش کنم تا غرب را به صورت نظامی شکست دهم و سپس تجدید قوا کرده و اتحاد شوروی را نابود نمایم.» عملاً غرب در سال ۱۹۴۰ از پای درآمد و هیتلر یک سال بعد علیه شوروی وارد عمل شد.
آلمان در ۱ سپتامبر، ۱۹۳۹ به لهستان حمله کرد، این تاریخ متداول آغاز جنگ جهانی دوم در غرب می‌باشد. در پی این با اعلام جنگ کشورهای انگلیس، فرانسه و بلژیک به آلمان جنگ جهانی دوم آغاز گشت.
روز ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ عملیاتی با نام رمز بارباروسا آغاز گشت. پنج میلیون سرباز ارتش هیتلری (Wehrmacht) به شوروی حمله‌ای برق‌آسا کردند. روز ۳ مارس همان سال هیتلر دستوری با این مضمون صادر کرده بود:«تمام شوراها باید نابود شوند، هر سرباز آلمانی که در این راه قوانین بین‌المللی جنگ را زیرپا بگذارد عفو و بخشوده می‌شود.»
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
ارتش فرانسه در سال ۱۹۴۰ فقط ۲۸ روز در برابر ارتش هیتلری دوام ‌آورد و نابود گردید. پس از این شکست بود که روزنامه‌ی آمریکایی نیویورک پست در شماره ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ نوشت:«باید معجزه‌ای به بزرگی نازل شدن انجیل روی دهد تا ارتش سرخ بتواند در مدت کوتاهی از یک شکست کامل رهایی یابد.» کمی بیش از یک ماه بعد، در ژوئیه، ارتش آلمان در مقابله با ارتش سرخ ۲۰۰ هزار کشته داد و این تعداد ۴ برابر کل کشته‌شدگان این ارتش در حملاتش در غرب بین سال‌های ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰ بود. در سال ۱۹۴۲ نبرد استالینگراد ۳۳۰ هزار سرباز آلمانی را کنار زد، در سال ۱۹۴۳ ارتش هیتلری ۵۰۰ هزارنفر را در نبرد کورسک معروف به نبرد تانک‌ها از دست داد. نخبگان اس اس در این زمان به کلی نابود ‌شدند. ارتش سرخ موفق ‌گردید که ۶۰۷ لشکر از ۷۸۳ لشکر هیتلری را در تمام جبهه‌های جنگ نابود نماید.

240px-Germans_in_Stalingrad.jpg

سربازان آلمانی در نبرد استالینگراد


در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ نیروهای متفقین مرکب از ارتش‌های کشورهای انگلستان، کانادا و ایالات متحده آمریکا به اتفاق واحدهایی از ارتش فرانسه آزاد عملیات پیاده شدن در ساحل نرماندی(ساحل کانال مانش) را آغاز کردند. هدف این اردوکشی، آزاد کردن فرانسه و سپس اروپای غربی از چنگال هیتلر و سبک کردن بار جنگ از دوش ارتش روسیه شوروی بود تا روس‌ها بتوانند به سرعت آلمانی‌ها را از خاک خود برانند. در نتیجه از دو بخش شرقی و غربی اروپا هیتلر در محاصره قرار گرفت و برلین در ۸ مه ۱۹۴۵ پس از خودکشی هیتلر سقوط کرد.در پی مرگ هیتلر دریادار فون دونیتس که از سوی هیتلر پیشوای دولت نازی شده بود تسلیم بی قید و شرط را در برابر متفقین پذیرفت.


Second_world_war_europe_animation_small.gif

جنگ جهانی دوم دراروپا: آبی: مناطق محور - سرخ: مناطق متفقین - سبز: شوروی قبل از ورود به جنگ
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
در افریقا
«ژنرال اروین رومل» که در فوریه ۱۹۴۱ که با ادوات زرهی ناکافی به شمال افریقا فرستاده شده بود، در ابتدای پیاده شدن در افریقا به پیروزی‌های حیرت انگیزی در مقابل بریتانیایی‌ها دست یافته بود. در اواخر سال ۱۹۴۱ و اوایل سال ۱۹۴۲ که سوخت کافی به نیروهای وی رسیده بود، رومل با یک حمله برق آسا در ظرف یک هفته، سیصد مایل پیشروی کرد و از مرز مصر گذشت، ولی در ایستگاهی کوچک به نام «العلمین» متوقف شد. این به آن دلیل بود که متفقین که کلیدهای رمز آلمان و ایتالیا را کشف کرده بودند. به هر کاروان تدارکاتی به سرعت حمله می‌شد. توقف آلمانی‌ها در «العلمین» فرصتی به بریتانیا داد تا نیروهای خود را تجدید کند، «ژنرال برنارد لاو مونتگومری» به فرماندهی سپاه هشتم بریتانیا منصوب شد. نیروهای بریتانیا آماده ضد حمله به آلمانی‌ها شدند. نخستین جنگ رومل و مونتگومری به «جنگ علم حلفا» مشهور شد. نیروهای رومل نمی‌توانستند از سد آتش توپخانه انگلیسی‌ها بگذرند. در ضمن بیشتر سوخت ارسالی به افریقا به قعر دریا رفته بود. رومل تقاضای کمک سریع کرد، ولی این کمک هرگز به وی نرسید. مونتگومری در ۲۳ اکتبر، ضد حمله خود را با آتش شدید توپخانه آغاز کرد. این «نبرد دوم العلمین» بود که کار آفریکا کورپس رومل را یکسره کرد. غرق شدن چهار کشتی حامل بنزین در بندر «طبرق» سبب شد تا نیروی زرهی رومل از کار بیفتد. فاجعه دیگر زمانی رخ داد که نیروهای آمریکایی در مراکش و الجزایر در مسیر عقب نشینی رومل پیاده شدند. نیروهای آلمان و ایتالیا در شمال افریقا که ۹۱ هزار نفر بودند تا ماه مه همان سال تسلیم شدند. در نوشته‌های رومل که پس از مرگش چاپ شده‌است، این جمله به چشم می‌خورد:
«از دلاورترین مردان، بدون اسلحه کاری ساخته نیست، اسلحه بدون مهارت به هیچ دردی نمی‌خورد و در جنگ متحرک از اسلحه و مهمات کاری بر نمی‌آید، مگر وسیله نقلیه و سوخت کافی برای جابه جایی آنها وجود داشته باشد».
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
ایالات متحده آمریکا در فاصله بین دو جنگ جهانی یعنی ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۹ در یک بحران فزاینده اقتصادی به سر می‌برد، اما دولت آمریکا و صاحبان صنایع چرخ صنایع خود را در جاده تولید صنایع نظامی به حرکت درآوردند، به طوری که درطول جنگ دوم جهانی در اروپا، مصرف سلاح‌های آمریکایی مانند هواپیما، کشتی جنگی و تجارتی، توپ و تانک درجنگ باعث رونق صنایع و اقتصاد آمریکا شد. دولت روزولت رئیس جمهور آمریکا که در ابتدای جنگ اعلان بی طرفی کرده بود در ۱۱ مارس ۱۹۴۱ قانونی از کنگره آمریکا به نام قانون وام و اجاره (The Lend Lease Act) به تصویب رسانید. به دنبال حمله ناگهانی ارتش آلمان به روسیه در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ و پیشرفت سریع ارتش هیتلر به سمت مسکو، لنینگراد و استالینگراد و اعلان جنگ میهنی در روسیه بر ضد ***** آلمان نازی، چرچیل نخست وزیر وقت بریتانیا با روزولت در عرشه کشتی «شاهزاده‌ی ولز» (Prince of Wales) ملاقات کرد و ضمن محکوم کردن ***** به شوروی، روس‌ها را به کمک آمریکا امیدوار ساخت. چرچیل از ایجاد مزاحمت زیردریایی‌های آلمانی برای کشتی‌های تجاری آمریکا برای تشویق آمریکا به پیوستن به متفقین استفاده زیادی کرد. از آن پس عملاً دولت آمریکا نیز به متفقین پیوست و در ۲۵ اوت ۱۹۴۱ برای انتقال کمک‌های بریتانیا و آمریکا به شوروی، خاک ایران از شمال توسط نیروهای شوروی و از جنوب توسط نیروهای بریتانیایی اشغال شد، و سیل کمک‌های تسلیحاتی از مسیر بندرعباس - تهران - بندر انزلی به سوی اتحاد شوروی سرازیر شد. ارتش رضاشاه پهلوی که نتوانسته بود در مقابل یورش خارجی مقاومت کند منحل شد و خود شاه توسط بریتانیایی‌ها بازداشت و به آفریقای جنوبی و سپس جزیره‌ی موریس تبعید شد. واقعه حمله ژاپن که متحد آلمان بود، به بندر «پرل هاربور» در هاوایی و خسارت دیدن سنگین نیروی دریایی آمریکا مستقر در این جزیره، باعث شد که آمریکا در دسامبر ۱۹۴۱ به ژاپن اعلان جنگ دهد و کشور ایالات متحده در این مرحله رسماً و عملاً با آلمان و ژاپن و ایتالیا وارد جنگ و جنگ از محدوده‌ی اروپا خارج شد و جنبه جهانی پیدا کرد.
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
از ۱۳ تا ۱۵ فوریه ۱۹۴۵ (۲ماه قبل از پایان جنگ) در حالی که پیروزی متفقین قطعی می‌نمود، برای کمک به پیشرفت سریع‌تر نیروهای شوروی که از شرق به سوی آلمان درحال پیشروی بودند، بمب‌افکن‌های سنگین نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا و نیروی هوایی ایالات متحده بیش از ۳۹۰۰ تُن بمب متعارف و آتشزا بر روی شهر درسدن فرو ریختند. شدت آتش‌سوزی به حدی بود که آسفالت خیابانها نیز ذوب شد. آمار دقیقی از تعداد کشته شدگان در دسترس نیست، اما قطعا ده‌ها هزار نفر در طی ۳ روز بمباران جان خود را از دست دادند. فاجعه درسدن یکی از بدترین فاجعه جنگ دوم جهانی در اروپا دانست.
تلفات آلمان در جنگ جهانی دوم در برخی منابع ۵ میلیون نفر اعلام شد که ۳‌/۳ میلیون نفر آن سرباز و ۱‌/۷ میلیون آن (تخمینی) مردم بیگناهی بودند که در بمباران کشته شدند. پس از پایان جنگ اعلام شد که ۱‌/۳ میلیون تن بمب بر سر ۱۳۱ شهر آلمان فرو ریخته شده که نتیجه آن بی خانمانی ۸ میلیون آلمانی بود.
تهاجم به فرانسه
oropa_dar_jang_jahani2.jpg

سربازان آلمانی در ماه مه
1940 م به فرانسه حمله کردند.
oropa_dar_jang_jahani3.jpg

اشتباهات جنگی هیتلر

بزرگ‌ترین اشتباهات هیتلر که منجر به تغییر سرنوشت جنگ شد:
توقف ۴۸ ساعته دونکرک
حمله به روسیه
حمله به یوگسلاوی
فرسایش نیروهای آلمان بطور همزمان در چند جبهه
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
استالینگراد پس از نبرد
استالینگراد (ولگاگراد)، کشتارگاه عظیمی در جنگ جهانی دوم بود از شمار بزرگترین و سرنوشت‌سازترین جنگ‌های طول تاریخ بشری به شمار می‌رود. شهر استالینگراد در سوم فوریه ۱۹۴۳ به وسیله ژنرال روکوسوفسکی آزاد گردید و مارشال «فن پاولوس» (Von Paulus) به اتفاق ۲۵۰۰ افسر عالی رتبه که ۲۴ نفر آنها ژنرال بودند، تسلیم ارتش شوروی شدند.
جنگ‌های پارتیزانی علیه قوای آلمانی در زمستان ۱۹۴۱ آغاز شد تا آنکه کمک‌های تسلیحاتی از راه ایران به روسیه رسید. شهر لنینگراد (سن پترزبورگ) تا دسامبر ۱۹۴۳ در محاصره ارتش آلمان بود. ارتش روس این شهر خانه به خانه با آلمانی‌ها جنگید. این شهر به جهنم سوزانی از دود و آتش تبدیل شد و در هر لحظه صدها گلوله توپ و خمپاره و بمب در گوشه و کنار آن منفجر می‌شد.
ارتش شوروی در این «نبرد سخت» پیروز شد، «خشونت این درگیری از تمامی منازعات جنگ جهانی اول بیشتر بود». پیروزی در این نبرد، راه رسیدن به قدرت جهانی را برای شوروی هموار ساخت.
موقعیت برتر شوروی، به مثابه طرف تعیین کننده در مذاکرات، در کنفرانس یالتا در فوریه ۱۹۴۵، ناشی از موقعیت اتحاد شوروی در تناسب قوای نظامی جنگ جهانی بود.
سپهسالار فون پاولوس با یک میلیون سرباز، ۵ هزار تانک و ۳ هزار هواپیما با هدف محو استالینگراد از صحنه گیتی نبرد را در اوت ۱۹۴۲ آغاز کرد. حال آن که روس‌ها با ۲ میلیون سرباز تحت فرماندهی ۲ ژنرال بزرگ روس (ژوکوف و چویکف) قصد زدن ضربه نهایی را به قوای آلمان داشتند. در روزهای وخیم جنگ برای آلمان‌ها فیلدمارشال فون پاولوس از هیتلر درخواست کرد تا با عقب نشینی ارتش ششم موافقت کند اما هیتلر می‌گوید: «نه عقب نشینی کن و نه تسلیم شو.»
نبرد استالینگراد به دلیل پافشاری طرفین برای پیروزی مبدل به پیکار خونینی شد که در آن آلمان‌ها اجازه عقب نشینی نداشتند.
درنهایت ارتش ششم محاصره شده، پس از ۳ ماه تسلیم شد و آلمان ۳۰ درصد نیروهای خود را ازدست داد. درژانویه ۱۹۴۳ از ۲۷۰ هزار نیروی یک سپاه آلمان چیزی جز ۹۰هزار اسکلت گرسنه نمانده که آنها نیز تسلیم چویکوف روس شدند. در نتیجه شکست در این نبرد گارد آلمان در شرق کاملاً باز شد. با شکست استالینگراد ارتش آلمان در سراشیبی اضمحلال قرار گرفت.
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
این چند جمله رو از توی کتاب نبرد من(همون کتابی که هیتلر سال ها قبل از به قدرت رسیدنش نوشت) نوشتم و نشان می دن که یهودی ها برای فرار از دست هیتلر به فلسطین نرفتن. بلکه هدف های دیگه ای داشتن.
یهودیان به قدری در کار خود ماهرند که با قیافه ی حق به جانب میتوانند یک ملت بیگانه و بی طرف قلمداد کنند. زیرا وقتی صهیونیست سعی می کند که به مردم وانمود کند که آنها از تشکیل حکومت ملی خوشحال و راضی هستند یک بار دیگر با این قیافه ی حق به جانب مردمان آلمان را فریب می دهند. زیرا آنها چیزی نمی خواهند جز اینکه یک روز با ضعیف کردن دولت ها موفق شوند یک دولت صهیونیستی فلسطینی ایجاد نمایند و این آخرین و عالی ترین آرزو های آنهاست. ولی در نفس او حقیقت نباید غیر از این باشد. به این معنی که آنها در نظر ندارند که یک دولت مستقل در فلسطین داشته باشند. بلکه می خواهند که فلسطین را برای خود مرکزی قرار دهند تا بتوانند با فعالیت های بین المللی جهان را تحت اختیار گرفته و سیاست تخریبی خود رادر همه جا توسعه بدهند و به این ترتیب بهتر خواهند توانست در مرکز دولت ها نفوذ داشته باشند و در واقع فلسطین برای آنها به منزله ی یک پناهگاه تربیت جنایتکاران است که مانند یک دانشگاه عالی مردانی جهت تامین آینده ی خویش تربیت نمایند.(فصل ملل و نژاد)
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
ایتالیا کشوری است در جنوب اروپا با آب وهوایی معتدل ، مدیترانه‌ایی و حاره‌ایی که جنوب آن دریای مدیترانه قرار دارد و در غرب و شرق آن نیز توسط دریای مدیترانه احاطه گشته. از شمال شرقی و شمال با کشورهای اسلونی،اتریش وسوئیس و از شمال غربی با فرانسه همسایه است.
ایتالیا در میانه جنگ جهانی اول و دوم
ایتالیا که کشوری با حکومت پادشاهی مشروطه بود پس ازجنگ جهانی اول که از اتریش شکست خورده بود و این شکست تا به امروز از بدترین خاطرات مردم ایتالیا به شمار میرود؛ خسارات عمده‌ای دیده بود و از آنجایی ایتالیا منبع فسیلی جز زغال‌سنگ نداشت و برای آبادانی خود دست به استعمار کشورهای جنوبی خود یعنی کشورهای آفریقایی زد.
با نخست‌وزیری بنیتو موسولینی این کار شتاب بیشتری یافت. موسولینی رهبر ایتالیای فاشیست طی دوران جنگ دوم جهانی بود. موسولینی شریک هیتلربود که وی را در جنگ یاری داد .
موسیلینی که شعار های فاشیستی می داد و یاد از دوران حکومت مقدس روم می‌کرده و مردم کشورش را به یا آن دوران می انداخته و آنها را به یاد شکوه آن دوران می‌انداخت و به نوید پیشرفت وایتالیایی قدرتمند می‌داد. با به قدرت رسیدن موسیلینی پادشاه ایتالیا امانوئل عملا از قدرت برکنار شده بود و هیچ کاری از دستش بر نمی آمد.
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
به دنبال شکست های پی در پی موسلینی چاره ای جز در خواست کمک از آلمان نداشت. به دنبال این موضوع هیتلر مجبور شد یکی از بهترین افسران خود را به صحرا سوزان آفریقا اعزام دارد.
در چنین شرایطی ژنرال فلد مارشال اروین ارنست رومل(در زمان اعزام مارشال نبود) با سپاهش وارد شمال لیبی می شوند و با تاکتیهای بی نظیر نظامی تمام شهر ها و اماکن استراتژیک را از انگلستان باز پس می گیرد.
در جهان مثلی معروف است که طرح و کلنگ جاده ایی را ایتالیایی ها درآفریقا زدند ، انگلیسی ها آن را کامل کردند و آلمانی ها از آن استفاده کردند. آری بن قاضی ، طبرق و... برج ها شهر ها یکی یکی و دوتا دوتا از دست انگلیس آزاد می شوند.
با پیروزی های پی در پی آلمانی ها وایتالیایی ها زیر فرماندهی آلمانی ها چرچیل نخست وزیر انگلیس به هراس می افتد و برعکس هیتلر به آفریقا اهمیت بیشری می دهد واز امریکا کمک می خواهد. در حالی که انگلیسی ها روز به روز تجهیز می شدند وتدارکات فراوانی برایشان تهیه می شد اما بر عکس تجهیزات زیادی برای ایتالیایی ها و آلمانی ها در کار نبود هر چه بنزین برای تانکها وخودرو های زرهی بود توسط برتری در دریا به پایگاهی در مالت نابود می شد وقتی رومل از پایگاه فرمانده کل قوا در خواست کمک شد به او گفته شد باید به همان چیز هایی که دارد قناعت کند. او هم چاره ایی دیگر نداشت با تجهیزات کم خود وبا تانک های نسبتاً خوب ولی دارای توپ ضعیف ایتالیایی ها و جنگ افزار های از رده خارج ایتالیا و با سربازهای آنها تا آنجا که مقدور بود مقاومت کرد که در العلمین متحمل شکست نابرابر تجهیزاتی شد نه تاکتیکی.
با دادن اسیر های ایتالیایی و آلمانی هم ایتالیا و هم متحدش از صحنه نبرد آفریقا کنار رفتند و مجبور بازگشت به خانه های خود شدند البته با دادن اسیر هایی با بیش از 90 هزار نفر.
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
ایتالیا کشور های همسایه دور خود و مناطق استراژیکی و مهم را باید به تسخیر در می آورد که این کار در اوایل جنگ آغاز شده بود باز هم نیاز به کمک آلمانی ها بود. یونان و چند کشور کوچک نیز به تسخیر ایتالیا و یا به بیان بهتر گروه متحدان ، در آمد.
ایتالیا به درخواست هیتلر نیروهایی به کمک آلمان در جبهه های شرق فرستاد که آخرین نقطه آن استالینگراد بود. با کند شدن سرعت آلمان درنبرداستالینگراد موسلینی در خواست برگشت نیروهایش را از شرق می دهد اما با قول مساعد پیروزی مارشال هرمان گورینگ آن نیروها را در شرق نگه داشت. اما پس از شکست دراستالینگراد که با تسلیم ژنرالفردریش فون پائولس به ارتش آلمان و تسلیم نیروهایش در استالینگراد به شوروی و خوش گذارنی هایش بعد از جنگ همه چیز معلوم شد او حتی یکی از مقام های عالی را در آلمان شرقی بعد از جنگ کسب کرد.
حملات متفقین روبه ایتالیا (آمریکا و انگلیس) به جزایر ایتالیا از جمله سیسیل باعث شد ایتالیایی ها به دو دسته تقسیم شوند یکی طرفدار متحدین و دیگران که مخالف موسلینی و علیه متحدین. با این کار ایتالیا از هم پاشیده شد و افسار امور از دست حکومت موسلینی خارج شد. گرچه سلاح های زیادی برای مقابله از آلمان در یافت کرده بود به عنوان مثال تعدادی تانک تایگر آلمانی که اصلاً ایتالیایی ها استفاده نکردند و توسط آلمانی ها خارج شد.
موسلینی که توسط ایتالیایی دستگیر شده بود آماده محاکمه شدن بود و این مشکل باز هم باید توسط آلمانی حل می شد. هیتلر به هوابردهای خود وبه کماندوی اصلی خود یعنی اتواسکورزنی دستور نجات اورا داد او هم با هوابرد ها موسیلینی را ازدست متفقین نجات می دهد. اما قوای متفق در حال بمباران و پیشروی بود.
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
دلایل شکست ایتالیا در جنگ جهانی دوم
ایتالیا دارای سامانه ی هدفمندی برای تجهیز سپاه خود نبود. یک بار با اسلحه کالیبر 6.5 میلمتری و یک بار با کالیبر 7.3 میلیمتری که بعدا دوباره با کالیبر قدیمی مجهز شد. این کار باعث سردر گمی سربازان ایتالیایی شد.
نوآوری ها در ارتش ایتالیا نزدیک به صفر بود. گرچه از خیلی کشور ها در آن زمان پیشرفته تر بود اما با ورود آمریکا به جنگ باید سلاحی بهتری می داشتند.
نبود نیروی زرهی خوب. گر چه تانک های نسبتاً خوبی داشتند اما این تانک ها کالیبر توپ هایشان پایین بود و نمی توانستند با تانک های آمریکایی همچون شرمن در گیر شوند و آنها را از بین ببرند.
نیروی هوایی ایتالیا قابل قبول بود اما کوچک بود وتوان عملیاتی بالا را نداشت.
تربیت نکردن نیروهای ماهری همچون نیروهای ورماخت آلمان ونداشتن قدرت فکر بالا ومارشال های کار آمد.
موسلینی آنگونه که باید حس میهن پرستانه را برای ایتالایی ها زنده نکرده بود. مقایسه :
در حالی که پیشوا آدولف هیتلر خودکشی کرده بود نوجوانان 14 -15 ساله وپیرمرد های بالای 60 سال و کهنه سربازان جنگ اول، از برلین دفاع کردند.
مناطق عمده عملیاتی
شمال آفریقا و حبشه
جنوب فرانسه
یونان و جزیره کرت
روسیه
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
اين جنگ كه بزرگترين و هوالناكترين جنگ در طول تاريخ بشر، تا به امروز است چهار تغيير اساسى در وضع بين المللى به وجود آورد:
1 - سيستم قديمى دولتهاى اروپا كه در جنگ جهانى اول ، ضربه خرد كننده اى بر آن وارد شده بود، تقريبا از ميان رفت . فرانسه ديگر به صورت يك دولت قدرتمند در قاره اروپا نبود وانگلستان ديگر قادر نبود با افزودن وزنه سياسى خويش سياست خود را درباره تعادل قوا، در مقابل نيرومندترين كشورهاى قاره اروپا دنبال كند.
2 - صحنه قطعى قدرت جهانى ، از محل طبيعى قديمى اروپائى به ايالات متحده و روسيه شوروى تغيير مكان داد و هر كدام از اين دو كشور امكان يافتند كه كانون سلطه جهانى شوند.
3 - اختراع سلاحى جديد، مفاهيم جغرافياى نظامى را به طور مؤ ثرى تغيير داد، و در عصر سلاحهاى اتمى ، ضعف روز افزونى در اركان دولتهاى صنعتى غرب بويژه بريتانيا، راه يافت .
4 - نيروى حياتى ناسيوناليسم تا آسيا و آفريقا توسعه يافت و ملتهاى استعمار شده خواستار استقلال داخلى و پايان يافتن سلطه امپرياليزم شدند و اين امر وضع موجود سياسى و اقتصادى را واژگون ساخت .
از نتايج ناپدار جنگ جهانى دوم مى توان به : كنفرانس ((يوتسدام ))Potsdam
(178) كه براى روشن شدن نحوه اداره آلمان در ژوئيه 1945 در شهر پوتسدام نزديك برلين ، مركب از نمايندگان ايالات متحده ، و اتحاد جماهير شوروى تشكيل شده بود اشاره كرد. در اين كنفرانس دول متفق بر محاكمه سران نازى ، گرفتن غرامت جنگى به صورت جنسى از آلمان و نيز كوچاندن آلمانيهاى ساكن اروپاى شرقى به خاك اصلى آلمان توافق كردند. على رغم اين توافقها، اختلاف نظر شديدى درباره سرنوشت كشورهاى اروپاى شرقى ، آينده يونان و چگونگى كنترل تنگه هاى ((بسفر و داردانل )) ميان اتحاد جماهير شوروى (سابق ) و ايالات متحده آمريكا و انگليس بروز كرد، كه اين نخستين اختلاف آشكار متفقين از آغاز جنگ تا اين زمان بود.
از ديگر نتايج جنگ مى توان به كنفرانس صلح ((پاريس )) كه با توافق قدرتهاى بزرگ در ژوئيه 1946 مركب از بيست و يك دولت كه عليه آلمان اعلان جنگ كرده بودند اشاره كرد، هدف اين كنفرانس آن بود تا به امضاى صلحى ميان متفقين با كشورهاى ايتاليا، رومانى ، بلغارستان ، مجارستان و فنلاند كه در طول جنگ از متحدين آلمان بودند نايل گردند. آلمان تنها كشورى بود كه عقد پيمان صلح با آن انجام نگرفت ؛ زيرا اين كشور پس از خودكشى (؟) هيلتر فاقد دولت بود.
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
كنفرانس مسكودر مارس 1947 بار ديگر دول متفق در مسكو اجتماع كردند، دستور كار اين كنفرانس بحث درباره اتريش و آينده آلمان بود. چون روسها حاضر به خروج از اتريش نبودند و در مورد آلمان ، روسها با ديگر كشورها در سه مورد مرزهاى شرقى آلمان ، كميت و كيفيت گرفتن غرامات و وحدت سياسى آن كشور، اختلاف نظر داشتند، همچنين تقسيم جهان به دو قطب غرب و شرق از ديگر نتايج جنگ جهانى دوم بود كه غربيها به بلوك شرقى اصطلاح كشورهاى ((پشت پرده آهنين )) و روسها به دول غرب ((پرده اورانيوم )) را لقب دادند.
از نتايج پايدار جنگ جهانى دوم مى توان به ((ايجاد سازمان ملل )) اشاره كرد كه در ژوئن 1945 نمايندگان پنجاه كشور طرح تاسيس آن را در ((سانفرانسيسكو)) امضاء كردند و يكسال بعد سازمان ملل كار خود را آغاز كرد. همچنين مى توان به ((جنگ سرد)) War Cold ميان آمريكا و شوروى (سابق ) اشاره كرد كه مبين كشمكش سياسى - عقيدتى ميان دو ابرقدرت شرق و غرب بود كه بدون استفاده از نيروى نظامى به ايجاد دسته بنديهاى سياسى - نظامى و رقابت تسليحاتى دست زدند.
اثرات جنگبسيارى از اثرات جنگ جهانى دوم چون افزايش قدرت دولتها، ايجاد تلفات سنگين و نيز پيشرفت تكنولوژى و... به مانند جنگ اول جهانى بود. جنگ ، اهميت علوم و اثر آن به صنعت را دو چندان نمود و بسيارى از اختراعات ، چون رادار، موتور جت و انرژى اتمى به منظور استفاده در جبهه هاى جنگ پا به عرصه گذاردند.
جنگ جهانى دوم ، موجب آزادى بسيارى از مستعمرات انگلستان و فرانسه و هلند بويژه در خاور دور گرديد. در طول جنگ 5/7 ميليون سرباز روسى ، 3 ميليون سرباز آلمانى ، 5/1 ميليون سرباز ژاپنى ، 400 هزار سرباز انگليسى ، 300 هزار سرباز آمريكايى ، 210 هزار سرباز فرانسوى ، 187 هزار سرباز ايتاليايى و 147 هزار سرباز كشورهاى كامنولث (179) كشته شدند. كل كشته شدگان جنگ جهانى دوم را حدود 39 ميليون نفر تخمين زده اند كه اتحاد جماهير شوروى (سابق ) با بيشترين آن يعنى 5/17 ميليون نفر در راس كشورهاى مصيبت زده از جنگ قرار گرفت .
 

..::آبی دل::..

متخصص بخش
انهدام ارتش لهستان زیر نگاههاى مضطرب قدرتهاى فرانسه و انگلیس در حالى صورت گرفت که بویژه فرانسه هیچ اقدامى براى نجات این کشور به عمل نیاورد.
این مسأله سبب شد ارتش آلمان پى ببرد فرانسویها و انگلیسیها جرأت دست زدن به «حمله اول» را ندارند، بنابراین در ماههاى سپتامبر۱۹۳۹ تا آوریل به سرعت به تقویت ارتش خود پرداخت و آن را از ۱۱۶لشکر به ۱۹۰لشکر رساند. این در حالى بود که متفقین (انگلیس و فرانسه) نتوانسته بودند توان خود را در جبهه فرانسه به بیش از ۱۰۰لشکر برسانند (تنها ۱۰لشکر از این تعداد انگلیسى بودند) اما هیتلر به دلیل وجود خطر روسیه و جنگ نروژ (که منجر به فتح آن کشور شد) در مه۱۹۴۰ نتوانست بیش از ۱۲۶ لشکر را در جبهه غرب به میدان بیاورد. حال آنکه عبور از خط معروف دفاعى ماژینو نیرویى بیش از این مى طلبید.
 
بالا