..::آبی دل::..
متخصص بخش
محاصره استالينگراد
استالينگراد زادگاه ماست آن را هرگز به م*****ان تسليم نخواهيم كرد
استالينگراد ـ۲۵ اوت :۱۹۴۲ دو روز است كه نبرد استالينگراد شروع شد ه است. ارتش ششم آلمان به فرماندهي فون پاولوس در جبهه ارتش شصت و دوم شوروي رخنه كرده و به رودخانه ولگا در حومه شمال شهر رسيده است. طي دو شب اخير چهارمين اسكادران نيروي هوايي آلمان شبانه روز بر فراز شهر بمب مي ريزد.
هواپيماهاي «هنكل» (Heinkel) و جونكر (Junkers) كه نوين ترين هواپيماهاي بمب افكن آلماني است در اين حملات هوايي شركت دارند.
كارشناسان نظامي معتقدند از ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ كه حمله آلمان به شوروي شروع شد حملات هوايي دو روز اخير بي سابقه بوده است.
خانه هاي شهر استالينگراد بيشتر از چوب ساخته شده و بمب هاي آتش زا فوراً همه را طعمه حريق مي كند.
طي دو روز اخير چهل هزار سرباز ارتش سرخ كشته شدند. همه راههاي بين رودخانه ولگا و شهر زير بمبارانهاي شديد آلمانهاست و ارتباط شهر قطع شده است معذالك استالينگراد تسليم نمي شود. كميته حزبي در شهر حالت فوق العاده اعلام كرد و پيامي براي مردم شهر فرستاد. در پيام آمده است:
ما هرگز زادگاه خود را تسليم م*****ان آلماني نخواهيم كرد. ما بايد از شهر دوست داشتني خود دفاع كنيم. از كاشانه ها و خانواده هاي خود حفاظت كنيم. در هر كوچه يي سنگري برپا مي كنيم هر محله، هر خانه را مبدل به قلعه تسخيرناپذير مي كنيم.
سرود تيتايف
شبي يخبندان، سرگرد به دنبال افراد مخابرات فرستاد و گفت: بچه ها، كاري فوق العاده پيش آمده كه بايد انجام شود تا به درهم شكستن دشمن، ياري دهيم. خط تلفن قطع شده است و با آنكه بوران زوزه مي كشد، سيم بايد به خاطر هنگ تعمير شود.
يكي بايد نزديك خطوط آلمانيان بخزد و براي جنگ با مرگ آماده باشد.
«واسيلي تيتايف» گفت: ما تاكنون چهل كشته داده ايم و بگذاريد يكي ديگر نيز فداشود و بدين سخن كوله اش را به پشت انداخت.
پسر كامومدل، به دوستانش بدرود گفت و همچنان كه مي رفت در پشت سرش بوران جاي پاهاي او را مي پوشاند.
گلوله يي سيم را بريده بود.
تيتايف دو سر سيم را به دهان گرفت
سرنوشت مهربان بود
آنگاه مسلسل ها از يك تپه نزديك آتش گشودند و يك گلوله ديگر در پشت سرش تركيد.
به نظرش مي رسيد آواز لك لك ها را مي شنود. چشمانش به دور، دوردست مي نگريست: روي اجسادي كه بوران زده بود.
و زير برف و خون روسيه او خوابيده بود
استالينگراد زادگاه ماست آن را هرگز به م*****ان تسليم نخواهيم كرد
استالينگراد ـ۲۵ اوت :۱۹۴۲ دو روز است كه نبرد استالينگراد شروع شد ه است. ارتش ششم آلمان به فرماندهي فون پاولوس در جبهه ارتش شصت و دوم شوروي رخنه كرده و به رودخانه ولگا در حومه شمال شهر رسيده است. طي دو شب اخير چهارمين اسكادران نيروي هوايي آلمان شبانه روز بر فراز شهر بمب مي ريزد.
هواپيماهاي «هنكل» (Heinkel) و جونكر (Junkers) كه نوين ترين هواپيماهاي بمب افكن آلماني است در اين حملات هوايي شركت دارند.
كارشناسان نظامي معتقدند از ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ كه حمله آلمان به شوروي شروع شد حملات هوايي دو روز اخير بي سابقه بوده است.
خانه هاي شهر استالينگراد بيشتر از چوب ساخته شده و بمب هاي آتش زا فوراً همه را طعمه حريق مي كند.
طي دو روز اخير چهل هزار سرباز ارتش سرخ كشته شدند. همه راههاي بين رودخانه ولگا و شهر زير بمبارانهاي شديد آلمانهاست و ارتباط شهر قطع شده است معذالك استالينگراد تسليم نمي شود. كميته حزبي در شهر حالت فوق العاده اعلام كرد و پيامي براي مردم شهر فرستاد. در پيام آمده است:
ما هرگز زادگاه خود را تسليم م*****ان آلماني نخواهيم كرد. ما بايد از شهر دوست داشتني خود دفاع كنيم. از كاشانه ها و خانواده هاي خود حفاظت كنيم. در هر كوچه يي سنگري برپا مي كنيم هر محله، هر خانه را مبدل به قلعه تسخيرناپذير مي كنيم.
سرود تيتايف
شبي يخبندان، سرگرد به دنبال افراد مخابرات فرستاد و گفت: بچه ها، كاري فوق العاده پيش آمده كه بايد انجام شود تا به درهم شكستن دشمن، ياري دهيم. خط تلفن قطع شده است و با آنكه بوران زوزه مي كشد، سيم بايد به خاطر هنگ تعمير شود.
يكي بايد نزديك خطوط آلمانيان بخزد و براي جنگ با مرگ آماده باشد.
«واسيلي تيتايف» گفت: ما تاكنون چهل كشته داده ايم و بگذاريد يكي ديگر نيز فداشود و بدين سخن كوله اش را به پشت انداخت.
پسر كامومدل، به دوستانش بدرود گفت و همچنان كه مي رفت در پشت سرش بوران جاي پاهاي او را مي پوشاند.
گلوله يي سيم را بريده بود.
تيتايف دو سر سيم را به دهان گرفت
سرنوشت مهربان بود
آنگاه مسلسل ها از يك تپه نزديك آتش گشودند و يك گلوله ديگر در پشت سرش تركيد.
به نظرش مي رسيد آواز لك لك ها را مي شنود. چشمانش به دور، دوردست مي نگريست: روي اجسادي كه بوران زده بود.
و زير برف و خون روسيه او خوابيده بود