@...گلایه...@

[afson.ma]

آرام آرام

دانه دانه

سنگ ریزه می اندازی

میان ِ برکه ی کوچک تنهایی هایم

چه ساده

پریشانم می کنی ...

 

[afson.ma]

عکســـــت را نگــــاه می کنــــم. .

آخ کــــه ایــــن عکـــس پیـــر نمی شـــود
امــــــا پیـــــــرم می کنــــد...

​

 

[afson.ma]

بعد از رفتنت
جای خالیت در دلم
مثل کفشهای سیندرلا
اندازه هیچ یک از مردم شهر نشد
حتی به زور!

 

[afson.ma]

دست به صورتـم نزن!
می ترسم بیفتد نقاب خندانـی که بر چهره دارم!
و بعــد ..
سیل اشک هایـم
تو را با خود ببرد!!
باز من بمانـمُ و
تنهایــی

 

[afson.ma]

عشــق اگــر خـط مــوازی نیسـت،چیسـت؟

یـ ـا کتـاب جملــه ســازی نیســت،چیسـت؟!

عشـق اگــر مبنــای خلــق آدم اســت

پـس چــرا ایـن گـونـه گنــگ و مبهــم اسـت؟

پـس چــرا خـط مـوازی مـی شـود!!!

از چـه رو هــر عشـق،بــازی مـی شــود؟!

 

[afson.ma]

شیشه ای می شکند ...یک نفر می پرسد... چرا شیشه شکست؟

مادری می گوید: شاید این رفع بلاست

یک نفر زمزمه کرد... باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد

شیشه پنجره را زود شکست

کاش امشب که دلم مثل آن شیشه مغرور شکست

عابری خنده کنان می آمد...تکه ای از آن را بر میداشت...

مرحمی بر دل تنگم می شد...اما امشب دیدم...

هیج کس هیچ نگفت,قصه ام را نشنید...

ز خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه پنجره هم کمتر بود...

 

[afson.ma]

گلایه هایم را در گوش باد نجوا می کنم

باد بزرگ و بزرگ تر می شود

در چشم بر هم زدنی می شود توفان

گلایه هایم را در گوش توفان فریاد می زنم

توفان بزرگ و بزرگ تر می شود

آنقدر که در سرزمین ابرها زلزله برپا می کند

گلایه هایم را در گوش ابرها فریاد می زنم

ابرها گیج می خورند و می بارند

باران باران باران

گلایه هایم را در زیر باران تکرار می کنم

باران تگرگ می شود

تگرگ تگرگ تگرگ

گلايه هايم را در زير تگرگ مي خوانم بلور مي شود

بلور بلور بلور

 

[afson.ma]

یکنفر در هـمین نزدیکــی ها

چــیزی

به وسعت یک زنــدگی برایت جا گذاشته است

خیالـــت راحت باشد

آرام چشمهایت را ببــند

یکنفر برای همه نگرانـــــی هایت بیــدار است

یکنفر که از همه زیبایی های دنیــا

تـنهـا تـــو را بـــــاور دارد ...

 

[afson.ma]

دستان من نمی توانند
نه نمی توانند
هرگز این سیب را
عادلانه قسمت کنند
تو به سهم خود فکر می کنی
من به سهم تو...

 

[afson.ma]

نکند قاصدکی را که برایم فرستادی

بازیچه دست کودکی بازیگوش شده

که این چنین دل تنگم بیخبر مانده...

 

[afson.ma]

تو کیستی؟

هان؟

یادم آمد...

...

تو همانی که روزی با پاهایت آمدی

و نماندی و رفتی!!!

و من...

من همانم

که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم

 

[afson.ma]

راستـش را بگو
نکند تو همان
"
این نیـز"

هستی که

همیشه می گذری؟

 

[afson.ma]

همه عشق و آرزوم مال تو
تا قيامت مي شينم به پاي تو
واسه عشقت مثل بارون مي بارم
تا يه روز بهم بگي دوستت دارم

 

[afson.ma]

بـــه شـــوق ِ دیــــدارت ..

چـــه آب و جـــارویی راه انـــداخــتــه انـــد !

چــشـــمـــهـــا و مــــژه هــــایـــم ...

 

[صاینا]

پاسخ : ◕✿...گلایه...◕✿

یکی بود یکی نبود ….. اون که بود تو بودی …. اون که تو قلب تو نبود من بودم

​

 

[صاینا]

پاسخ : ◕✿...گلایه...◕✿

برایت
​

یک عمر انتظار نذر کرده ام ؛
​

مانده ام
​

قبل از آمدنت آن را ادا کنم
​

یا بعد از رفتنت ؟ ​

 

[صاینا]

پاسخ : ◕✿...گلایه...◕✿

به بند دلت میاویز
رخت خاطره ام را
گرد باد های فراموشی حرمت نمی شناسند..

 

[صاینا]

پاسخ : ◕✿...گلایه...◕✿

قلبی که فکر نمیکردم جای شکستن داشته باشه
شکست...............

 

[صاینا]

پاسخ : ◕✿...گلایه...◕✿

یقین داشته باش روزی پروانه خواهیم شد
​

پس بگذار روزگار هر چه می خواهد پیله کند...

​

​

 

[صاینا]

پاسخ : ◕✿...گلایه...◕✿

من چشمهایـــم را بستم و تو قایــم شدی ..
من هنـــوز روزها را می شــمارم !
و تـــو پیدا نمیشوی !
یا من بازی را بلــد نیستم !
یا تو جر زدی !